ایران در جنگ بزرگ (وقایع مربوط به اوضاع ایران در طی جنگ جهانی اول)
موقعی که ناقوس کلیساها در اروپا خبر شروع جنگ بزرگ را به گوش میرسانید و ساکنین آن قاره را به آهن و آتش نوید میداد در ایران جوانی تازگی بر اریکه سلطنت جلوس نموده، هشت روز از تاجگذاری آخرین شاه سلسله قاجار گذشته بود که مژده اعلان جنگ جهانگیر روح جدیدی در کالبد میهن پرستان ایران دمید جنگی که در دنیا موجب هزاران آفات و بلیات و سیه بختی شد کشور ما را از استعمار رهایی بخشید اگر آن کارزار در روزگار رخ نمیداد وطن ما در نتیجه اجراء منطقه نفوذ ۱۹۰۷ به دو نیمه مقسم و شاید امروز نام آن از نقشه عالم محو شده بود.
ناصرالملک نایب السلطنه داهيه عصر خویش که در میان رجال ایران به دیپلومات مکار اشتهار داشته و با سرانگشت تدبیر هر معضلی را آسان میکرد در مقابل عظمت مشکلات بینالملل به کل خود را باخته و سنگینی بار سلطنت را با دستی لرزان به دوش شاه بیچاره و بیتجربه گذارد و قبل از حلول جنگ راه دیار اجنبی اختیار نموده خود را از گرداب مهالک کنار گرفت.
در اوایل سال ۱۹۱۴ کار مداخلهی بیگانگان در امور داخلی ایران به جایی رسیده بود که روسها در قزوین و در تبریز از مردم مالیات میگرفتند و مانع اعزام نمایندگان آذربایجان به مجلس شورای ملی میشدند و انگلیسها در مقابل وام محقری گمرک بوشهر را تصرف نموده عوائد آن را تصاحب میکردند گویی غبار مذلت بر سرتاسر ایران نشسته و قلوب وطن پرستان از اندوه و ملال مالامال بود هرچند جشن تاجگذاری با جلال و عظمت بر گذار و کلیه تشریفات یک کشور تام الاستقلال معمول گردید و شهر تهران و قصور گلستان و سلطنت آباد و نیاوران به نور فراوان و بیرق های بیشمار آراسته شد معذلک آثار نومیدی در چهرهی عموم روشن فکران نمایان بود و برای نجات ایران راهی جز معجزه و کرامت به نظر نمیرسید خوشبختانه این اعجاز به عمل آمد و عفریت جنگل به شکل فرشتهی زیبایی در انظار هموطنان ما جلوه کرد اولین تأثیر آن در رفتار وزیر مختار روس و انگلیس نسبت به رئیس دولت علاءالسلطنه رجل سالخورده قابل احترام نمودار و از شدت لحن آمرانه آنها کاسته شد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.