استبداد شایستگی (چه بر سر خیر عمومی آمده است؟)
درباره نویسنده مایکل سندل:
مایکل سندل (Michael Sandel) نویسنده کتاب استبداد شایستگی، زادهی ۵ مارس ۱۹۵۳، فیلسوف سیاسی و نویسندهای آمریکایی است. سندل استاد دانشگاه هاروارد است. او بیش از همه به خاطر کلاس «عدالت» خود در دانشگاه هاروارد، و نقدهایش بر نظریهی عدالت از «جان راولز» در مورد لیبرالیسم و حدود عدالت مشهور است. سندل عضو دائمی آکادمی هنرها و علوم آمریکا نیز هست. او در سال ۱۹۸۵ جایزهی تدریس هاروارد-رادکلیف را برد و در سال ۱۹۹۹ استاد تمام دانشگاه هاروارد شد. انجمن علوم سیاسی آمریکا در سال ۲۰۰۸ از سندل به خاطر نبوغش در تدریس، تقدیر کرد.
درباره کتاب استبداد شایستگی:
نیک تیموتی، دیلی تلگراف: «این کتاب صرفاً نقدی بر اوضاع کنونی نیست؛ برعکسِ عدة پرشماری که دربارة «تبدیل شدنِ» افراد جامعه به عدهای برنده و بازنده، دست به قلم بردهاند، سندل استدلالی متقاعدکننده دربارة آن نوع از اجتماعی که باید به دنبالش باشیم، ارائه میکند… استبداد شایستگی کتابی مهم است و به نکتهای ژرف اشاره میکند که بهتر است رهبران ما آن را آویزة گوش خود کنند.»
متیو گودوین، ساندی تایمز: «کتابی جذاب و بهموقع… نقدی خردمندانه درباب آنچه در جامعة ما به بیراهه رفته است… کتابی که میتواند نوشدارویی برای درمان جوامعِ ازهمگسستهمان باشد.»
کتاب «استبداد شایستگی» پاسخ و بررسی نویسنده به انتخاب دونالد ترامپ و برکزیت است. کتاب با بررسی مسائل روز جهان، تحلیلهایی درباره انتخاب رئیس جمهور آمریکا دونالد ترامپ و رقابتش با جو بایدن را برای مخاطب بازگو میکند. موضوعات کتاب حول محور قطبیگری، اوضاع اجتماعی و مصالح عمومی در قرن بیست و یکم است که با نثری روان برای مخاطب بازگو میشود.
کتاب «استبداد شایستگی» فضیلتهای شهروندی را در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مورد کاووش قرار داده و به این پرسش که چگونه میتوان زندگی عمومی را احیا کرد و کمتر دچار خشونت و کینهتوزی بود؟ میپردازد. مورد مهم دیگر که در کتاب «استبداد شایستگی» سندل به آن پرداخته است؛ بحث شایسته سالاری است. نویسنده بیان میکند شایسته سالاری مطلق هم چیز بدی خواهد بود و سویۀ تاریکی خواهد داشت. بررسی وضعیت سیاستمداران آمریکا و چگونگی مواجهه دونالد ترامپ با کرونا و رقابت با بایدن در انتخابات از دیگر موارد مورد بحث در کتاب هستند. در برخی موارد تحلیلهای سندل سرزنشگر و خشمگینانه است و مواردی از جامعه را به چالش میکشد. همین موارد کتاب را پر چالش و خواندنی کرده است.
کتاب «استبداد شایستگی» با پیشگفتار آغاز میشود و علاوه بر مقدمه هفت فصل دارد. فهرست مندرج در کتاب عبارت است از: مقدمه: وارد شدن، فصل اول: برندگان و بازندگان، فصل دوم «با عظمت هستیم چون شایسته هستیم»، فصل سوم: رتوریک بالارفتن فصل چهارم: مدرکگرایی: آخرین تعصب قابل قبول، فصل پنجم: اخلاقیات موفقیت، فصل ششم: دستگاه مرتبسازی، فصل هفتم: به رسمیت شناختن کار، در نهایت کتاب با عنوان نتیجهگیری: شایستگی و خیر عمومی به پایان میرسد.
قسمتی از کتاب استبداد شایستگی:
«نخستین نوع تشخیص، خشونت پوپولیستی علیه نخبگان را اساساً واکنشی شدید به تنوع نژادی، قومی و جنسیتی روزافزون میبیند. رأیدهندگان مردسفیدپوست از طبقۀ متوسط که سیستم سلسله مراتبی موجود در جامعه برایشان عادی شده بود و حامی ترامپ بودند، از احتمال اقلیت شدن در میهن «خودشان»، از «بیگانه بودن در وطن خودشان» احساس خطر میکردند. آنها خودشان را بیشتر از زنان یا اقلیتهای نژادی قربانی تبعیض نژادی میدانستند و همینطور احساس میکردند از سوی گفتمان عمومی «سیاسیِ درست» سرکوب میشوند. این نوع تشخیص از منزلت اجتماعی آسیبدیده، ویژگیهای ناپسند گرایش پوپولیستی را برجسته میسازد ـ در واقع بومیگرایی، زنستیزی و نژادپرستی که ترامپ و سایر پوپولیستهای ناسیونالیست از آن حرف میزنند.
تشخیص نوع دوم، کینۀ طبقۀ کارگر را به اغتشاش و درهمریختگی ناشی از سرعت بالای تحول در عصر جهانیسازی و تکنولوژی نسبت میدهد. در اوضاع اقتصادی جدید، مفهوم کار که به یک دورۀ کاری مادامالعمر گره خورده باشد، دیگر از رده خارج شده و به جای آن نوآوری، انعطافپذیری، گرایش کارآفرینی و اشتیاق بیپایان به آموختن مهارتهای جدید سر زبانها افتاده است. اما طبق این گفته، کارگران زیادی از اینکه مجبورند دوباره فرد جدیدی از خودشان بسازند آتشی شدهاند، آن هم به خاطر اینکه مشاغل قبلیشان به کشورهای کمدستمزد برونسپاری یا به رباتها سپرده شده است. آنها، انگار به طور نوستالژیک، در آرزوی جوامع پایدار و حرفهای دوران گذشته هستند.
این کارگران، در مواجهه با نیروهای تغییرناپذیر جهانیسازی و تکنولوژی، علیه مهاجران، تجارت آزاد، و نخبگان ـ حاکم بر جامعه طغیان کردهاند. اما خشونت آنان به بیراهه میرود چون متوجه نیستند که در مقابل نیروهایی قد علم کردهاند که همچون آبوهوا غیرقابل تغییر است. با کمک برنامههای آموزشی شغلی و اقدامات دیگری که به آنها در سازگار شدن با الزامات تحولات جهانی و تکنولوژیک یاری میکند، میتوان اضطراب آنها را به بهترین نحو کم کرد. هریک از دو روش تشخیص فوق، عنصری از حقیقت را در بر میگیرد ولی هیچکدامشان حق مطلب را دربارۀ پوپولیسم ادا نمیکند. اینکه شورش پوپولیستی را بدخواهانه یا بیراهه تعبیر کنیم، نخبگان حاکم بر جامعه را از گناه خلق شرایطی که شرافت کار را پایین آورده و موجب شده عدۀ بسیاری احساس کنند به درد نخور هستند و محترم شمرده نمیشوند، تبرئه میکند.»
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.