ادبیات دیکتاتور
درباره نویسنده دنیل کالدر:
دنیل کالدر (Daniel Kalder) نویسنده کتاب ادبیات دیکتاتور، در اسکاتلند به دنیا آمده است. او در سال 1977 به مسکو نقلمکان کرد و ده سال از زندگیاش را صرف کار، زندگی و سفر در محدودة اتحاد جماهیر شوروی سابق کرد. این تجربه، منجر به نگارش دو کتاب جهانهای گمشده (2006) و تلسکوپهای عجیب (2008) شد و علاقهاش به موضوع ادبیات دیکتاتوری، او را به نگارش کتابی که هماکنون در دست دارید رهنمون ساخت. کالدر در رادیو بیبیسی، گاردین و تایمز نیز نویسندگی کرده است.
درباره کتاب ادبیات دیکتاتور:
نورمن اولِر، نویسنده: «کتابی ارزشمند برای تمام کسانی که به ادبیات – و همچنین به جهان – علاقه دارند. هر نویسندهای درحقیقت کمی دیکتاتور است و هر دیکتاتوری، اینطور که پیداست، کمی نویسنده…»
سایمون اینگز، نویسنده: «این کتاب مو به تنم راست کرد. ادبیات دیکتاتورها عقاید کوتهفکرانه و مقاصد کوتاهمدتِ دیکتاتورهایی چون مائو، هیتلر، استالین و مقلدانشان را شخم زده و آنچه را بهراستی به وقوع پیوسته است، به ما نشان میدهد: نبردی افسانهای میان کلمات و حقایق، میان مردم، آنگونه که هستند و آنگونه که دوست داریم باشند.»
قسمتی از کتاب ادبیات دیکتاتور:
مردم پس از ترور الکساندر دوم برنخاستند و جانشین وی، الکساندر سوم، عکسالعمل نشان داد و خفقان ایجاد کرد. «اراده مردم» پس از چند اعدام و دستگیریهای متمادی بازهم پا برجا ماند. با این حال، الكساندر اولیانوف هنوز هم باور داشت که تنها راه شروع انقلاب، تکرار تلاش نافرجام قبلی است و با این باور به گروهی پیوست که به عنوان ادامه دهندگان راه اراده مردم شناخته میشدند. باور آخرالزمانی برای تغییر رادیکال و ناگهانی، بر منطق پیروز شد و بدا به حال الكساندر اوليائف که این باورها بر هرگونه خردورزی، استراتژی یا حتی استفاده از تجارب سوء قصدهای پیشین چیره شد.
بی شک این ایده به نظر سرگرم کننده میرسید که الکساندر سوم را در ششمین سالروز ترور الکساندر دوم به قتل برسانند، گرچه کاملا بدیهی بود که در آن روز اخرانا، پلیس مخفی تزار، در وضعیت فوق امنیتی باشد. سوء قصد به الکساندر سوم قرار بود در ۱۳ مارس ۱۸۸۷ اتفاق بیفتد و الكساندر اوليانوف روی بمبها کار میکرد، اما رویای او برای تبدیل تزار به پشتهای از گوشت و استخوان تکه پاره، تحقق نیافت زیرا اخرانا نقشه آنها را فهمید و الكساندر اولیانوف و همدستانش پیش از پرتاب بمب دستگیر شدند.
رژیم بر بیشتر دستگیرشدگان رحم کرد، اما نه بر اولیانوف که نه تنها مسئولیت تهیه مواد منفجره را گردن گرفته بود، بلکه در نقش خود به عنوان رهبر سوء قصد نیز اغراق کرده بود تا همدستانش را نجات دهد. او در طول دادگاه، حتی تا آنجا پیش رفت که اعلام کرد بر اساس قوانین علمی و تکامل، تروریسم در آینده بشر اجتناب ناپذیر است و او نیز ترسی از این ندارد که برای این هدف والا بمیرد. دادگاه او را به اعدام محکوم کرد. و کمی پس از آن، لنین – که آن زمان بچه مدرسهای بود شروع به مطالعه آثار ممنوعه کتابخانه برادرش کرد…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.