آنان که توفان درو میکنند
درباره نویسنده میشائیل لودرز:
میشائیل لودرز (Michael Luders) نویسنده کتاب آنان که توفان درو میکنند، محقق سیاسی و اسلامی اهل آلمان است. او به عنوان روزنامه نگار و مشاور سیاسی و اقتصادی کار میکند. به خوبی با کشورهای خاور نزدیک و خاورمیانه آشناست و به عنوان نویسنده و شرق شناس در هفتهنامهای آلمانی فعالیت میکرده است. او رئیس «انجمن آلمانی-عربی» است و بارها در برنامههای مختلف تلویزیونی و رادیویی به عنوان متخصص جهان اسلام شرکت کرده است. کتاب کسی که باد میکارد، آرماگدون در مشرق زمین: چگونه پیوندهای سعودی ایران را هدف گرفت و رمان هرگز چیزی نگو از دیگر آثار میشائیل لودرز هستند.
درباره کتاب آنان که توفان درو میکنند:
در مورد سوریه، دیدگاه حاکم در افکار عمومی به این صورت است: رژیم جنایتکار اسد علیه ملت خود میجنگد و حاکمان در مسکو و تهران از آنها حمایت میکنند. اقلیت مخالف در کشور، با کمال میل، «میانهرو» یا بهعنوان ملت واقعی سوریه که برای آزادی میجنگد، معرفی میشوند و طبیعتاً، بهمنظور رسیدن به این هدف نمیتوانند درهای خود را به روی غرب ببندند؛ زیرا به حمایت و پشتیبانی آنها نیاز دارند. در غیر اینصورت، با اعتبار و حیثیت خود بازی میکنند و از ارزشهای اعتقادی خود دور میشوند، که این به مفهوم خیانت به اعتقادات و باورهاست. آرزوی این گروه مخالف اقلیت این است که لااقل آمریکا باید از مدتها پیش در این منطقه، با دخالتهای نظامی، آزادی را به کشور بازگردانده و در حفظ ارزشها مددکار آنها باشد.
جای افسوس است که کارگزاران سیاست امروز و بسیاری از وسایل ارتباطجمعی وابسته، اوضاع سوریه را به نحو بسیار خلاصه و سطحی تعریف و تشریح میکنند. شکایتهای اخلاقی جانشین تحلیل سیاسی درست شده است. بهاینترتیب، اخبار و گزارشها از اوضاع سوریه، اغلب، دردهای انسانی را منتج از جنگطلبی اسد و متحد روسیاش به تصویر میکشند. مسئول دانستن اسد برای ایجاد مرگ و نابودی کشور فقط یک قسمت از داستان را تشکیل میدهد؛ بقیۀ داستان و قسمتهایی که خوشایند بسیاری نیست، اغلب فرصت تعریف نمییابند.
اما حقیقتاً فاجعه سوریه از کجا سرچشمه گرفته است؟ شواهد نشان میدهد که اسد و متحدانشان مقصران اصلی این فاجعه هستند. در میان کمتر کسی از سهم قابل توجه غرب در این بحران سخن میگوید. میشائیل لودرز (Michael Luders) در کتاب آنان که توفان درو میکنند (Die den Sturm ernten) قسمت پنهان شده از ماجرا را افشا میکند. او با استفاده از اسناد سرویس مخفی و ایمیلهای لو رفته از تصمیمگیرندگان، نشان میدهد که چگونه و چرا ایالات متحده و متحدانش از آغاز شورش به همه مردم سلاح میدهند. با انجام این کار، آنها به خشونت داخلی سوریه و همچنین جنگ نیابتی بین ایالات متحده و روسیه دامن زدند.
لودرز به وضوح توضیح میدهد که چگونه واشنگتن به طور خاص مدتها منتظر یک فرصت مناسب برای سرنگونی رژیم اسد بوده است. او همچنین کودتای قبلی آمریکا در سوریه در دهههای 1940 و 1950 را پوشش میدهد که شکست خورد و توضیح میدهد که چرا دمشق به اتحاد جماهیر شوروی روی آورد.
قسمتی از کتاب آنان که توفان درو میکنند:
تاریخ سوریه از دوران استعمار به بعد، بهخصوص پس از سال ۱۹۴۹، جایی برای تعبیر و تفسیر باقی نگذاشته است. بدون توجه به اشتباهات، جنایات و مسامحهکاریهای حاکمان سوریه، این سرزمین دهها سال است که توپ بازیِ ژئوپلتیک است. آرزو داشتم آنچه را که بهعنوان نویسندهٔ این کتاب در طول تحقیقات و کاوشهایم به دست آوردهام، نمیدانستم، زیرا بهیکباره یقینهای احتمالی یا اعتقادات و باورهایی که مدتها برایم مقدس جلوه میکردند، به محک آزمایش گذارده میشوند. وقتی بزرگترین و باارزشترین پدیدهٔ انسانی که متعلق به دستاوردهای عصر ماست – یعنی آزادی و دموکراسی – به استهزای محض کشیده و پوسیده و نابود میشود، چگونه انسان با این مسأله کنار میآید؟
چگونه میشود، بر طبق مدارک عنوانشده در این کتاب، واقعاً باور کرد که برخلاف کشورهایی مانند روسیه یا چین، فقط سیاست غرب طرفدار و حافظ ارزشهاست؟ این سؤال و سؤالات مشابه آن بازی تفکر نیستند، بلکه پایهٔ محکم جامعهای باز را لمس میکنند. همانطور که تاریخشناس معروف، هاینریش آگوست وینکلر، اظهار میدارد: “واقعبت سیاسیای که فقط به محقق شدن قدرت خود فکر میکند و ارزشهای اخلاقی را به رسمیت نمیشناسد، شاید فقط در چهارچوب حکومتی دیکتاتوری امکانپذیر باشد. دموکراسیای که چنین تصوری از سیاست داشته باشد، در مقابل اساس متعلق به “دموکراسی واقعی” با تضاد روبهرو میشود و در اثبات مشروعیت خود گرفتار بحرانی دشوار میشود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.