آسیب نرسان
درباره نویسنده هنری مارش:
هنری مارش (Henry Marsh) نویسنده کتاب آسیب نرسان، (متولد 5 مارس 1950) یک جراح مغز و اعصاب انگلیسی و از پیشگامان پیشرفتهای جراحی مغز و اعصاب در اوکراین است. کتاب خاطرات او که به طور گسترده تحسین شده بود، آسیبی نرسانید: داستان های زندگی، مرگ و جراحی مغز در سال 2014 منتشر شد. به گفته اکونومیست، این خاطرات «آنقدر زیبا نوشته شده که جای تعجب نیست که برخی بگویند در آقای مارش، جراحی مغز و اعصاب بوسول خود را پیدا کرده است». جدیدترین کتاب او در سال 2022 منتشر شد و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و انتقال گیج کننده او از پزشک به بیمار را بررسی میکند.
درباره کتاب آسیب نرسان:
سرطان کلمه ترسناکی است که توموری بدخیم آن را بوجود آورده است، اما وقتی تومور در مغز باشد ترس از مرگ به ترس سرطان افزوده میشود. جراحانی زبردست و متخصصان مغز و اعصاب اما کارشان درمان این سرطان ها و التیام دردهاست. دکتر هنری مارش جراح مغز و اعصاب انگلیسی را نه فقط یک جراح چیره دست که ادیبی خوش سخن باید نامید که خاطرات ۳۰ ساله زندگی خود را به عنوان جراح مغز و اعصاب برای خوانندگان کتاب از آسیب رساندن بپرهیز بازگو کرده است.
از اولین روزهایی که به عنوان یک کارآموز و دانشجوی پزشکی وارد دانشگاه شده، از خاطرات شاد درمان یک بیمار، از غم و عذاب وجدان ناشی از مرگ بیماری در حین عمل جراحی و یا از اشتباه پزشکی نابخشودنی ای که باعث فلج شدن جوانی برای همه عمر شده است. توصیف او از ساختار مغز و دستگاه عصبی انسان خواننده را به سفری جذاب و حیرت انگیز به درون بدن خود می برد گو اینکه خود او در حال تماشای جریان های خونی و رشته های عصبی درون مغز است. هنری مارش احساسات خود را چنان به مخاطبان منتقل می کند که انگار خواننده کتاب در مقابل بیمار خود نشسته است و به او امید عملی موفقیت آمیز را میدهد و یا سرافکنده به همراهان بیمار خبر درگذشت عزیزشان در اتاق عمل را میدهد.
خواندن این کتاب به همه پیشنهاد می کنیم، اما اگر دانشجوی پزشکی هستید و یا قصد دارید در آینده وارد رشته پزشکی شوید، این کتاب داستان های جذابی را برایتان از خوبی ها، سختی ها و چالش های زندگی یک پزشک و جراح چیره دست تعریف کرده است.
قسمتی از کتاب آسیب نرسان:
بیشتر اوقات مجبور بودهام مغز را بشکافم و این کاری است که از آن متنفرم. با استفاده از انبر دیاترمی با ظرافت خاصی، به رگهای زیبای قرمز و پیچیده ای می رسم که روی سطح درخشان مغز قرار دارند جریان خون رگ را مسدود میکنم با تیغ جراحی کوچکی آن را میبرم و سوراخی ایجاد میکنم تا مکندهای ظریف را در آن فروکنم تا زمانی که مغز حالت و انسجام ژلهای مانند خودش را دارد مکنده اصلیترین ابزار جراح مغز است. به درون میکروسکوپ جراحی نگاهی میاندازم و برای یافتن تومور مسیرم را از درون مادهی نرم سفید مغز به سمت پایین دنبال میکنم فکر عبور دادن مکنده از مرکز تفکر، احساسات خاطرات رؤیاها و واکنشهایی که طبیعتاً حالتی ژله مانند دارند بیش از حد عجیب و درک ناپذیر است اما تنها چیزی که روبه رویم میبینم ماده است.
با این حال، میدانم اگر به منطقهی اشتباهی منحرف شوم و به جایی بروم که جراحان مغز و اعصاب آن را «نقطهی گویش مینامند وقتی پس از جراحی برای مشاهده ی نتیجه ی جراحی و دستاوردم به بخش ریکاوری ،بروم با آسیب و ناتوانی بیمار در گویش روبه رو خواهم شد.
جراحی مغز خطرناک است و فناوری جدید فقط میزان کمی از این خطر را کاهش داده است. میتوانم از نوعی جی پی اس به نام رایانهی جهت یابی بهره ببرم؛ دستگاهی که دقیقاً مثل ماهوارههای دور زمین توسط دوربینهای مادون قرمز، درون مغز بیمار را نشان میدهد این دوربینها میتوانند ابزارهایی را در دست من ببینند که توپهای…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.