آخرین رویا
دلم میخواهد بغلم کنی
تنگ و سخت و بگویی این زندگی لعنتی
این دوری بیپایان فقط یک کابوس است ! و فردا که بیدار شوی…. چشمانت، رو به چشمان من
باز میشود؟
ساده که نیست به زبان بگوییم ” دوستت دارم “! تا پای جان، باید خسارت این دوست داشتن و دل بستن را بدهیم. تا آخرین نفس، باید برای دلبستگیهایمان بجنگیم، آن هم نه با زره و تیر و تفنگ، که با گوشت و پوست و خونمان! با تک تک سلولهای وجودمان!
چه دردها که نخواهیم کشید! چه خراشها که بر نخواهیم داشت؛ چه رنجها که تجربه نخواهیم کرد و داغ چه بیمهریهایی که نخواهیم کشید….اما چه میشود کرد؟ آدمیزاد است دیگرا و این آدمیزاد، فرزند همان قابیل نامرد است! قابیلی که مهربانی و دوست داشتن و وفاداری و دل بستن را بلد نیست!
دلم میخواهد بغلم کنی
تنگ و سخت و بگویی این زندگی لعنتی
این دوری بیپایان فقط یک کابوس است ! و فردا که بیدار شوی…. چشمانت، رو به چشمان من
باز میشود؟
نويسنده/نويسندگان | |
---|---|
نوع جلد | شمیز |
قطع | رقعی (2 جلدی) |
نوبت چاپ | |
سال چاپ | 1399 |
تعداد صفحات | 734 |
زبان | |
موضوع | |
شابک | 9789641935605 دوره |
وزن | 720 |
جنس کاغذ |
هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.