سبد خرید

آخرین داستان عشق

ناشر : یوپادسته: , , ,
موجودی: موجود در انبار

750,000 تومان

من.. ماندم برایت تا بیایی. شهر پر است از آدم‌هایی که بعد از یک ماجرای رفتن. از مصدر رفتن فقط راه‌رفتن را می‌شناسند. و پیاده رو پر از سرهایی است که روی تن‌ها حرکت می‌کنند اما بوی ماندگیشان از گنداب خاطرات و حسرت می‌رسد. در ایستگاه قطار، بارانی پوش‌ها از باران فرار می‌کنند و من… ماندم سر همان آخرین سطر از رفتن تو. ترسیدم روزی برگردی که قصه مختومه باشد… از اینکه می‌گویند خیلی زود، دیر می‌شود… مانده یا رفته… چه فرقی می‌کند جانم؟! خواستم یک بار در زندگی، ختم به تو باشم! نشدم… حالا با اینکه هنوز نفهمیده‌ام گاهی فرار آدم‌ها از باران است یا از خاطره‌های نم خورده، اما به هر حال ما همه ادامه‌ی نوشته نشده‌ی یک ماجرای مختومه‌ایم…! یک ماجرای مختومه به رفتن… کار دنیا را می‌بینی جان دلم؟! این یک بار هم که زود دیر نشد، تو هرگز نیامدی…!

تعداد:
مقایسه



آخرین داستان عشق

پشت پیانوی کنار شیشه‌ی بزرگ و یک تکه‌ی تراس نشسته و سرش را از پهلو روی کلاویه‌های پیانو گذاشته بود. صدای فریاد ساز از فرود سرش هنوز هم در گوشش پخش می‌شد، اما باران را هم میشنید. رو به روی خماری نگاهش تصویر باغ بود و پاییز. پلک که می‌زد، چشم‌هایش طوری برای باز شدن مقاومت می‌کردند که انگار حکم پایان را می‌فهمیدند.
رفته رفته حکم صادر شد. کم کم یکی از آن پلک زدن‌ها شد اختتامیه‌ی آخرین نگاه. بی‌آنکه خودش بداند در بحبوحه‌ی کدام حسرت، خاموشی رخ داده. خیالش آرامش نداشت. قلبش، اما چرا؟ آرام آرام بود. هرچند شکسته… هر چند زخمی…
نفسی از عطر باران، غروب جمعه‌ی دلگیر فصل پاییز و صداي ضعیف پیانويي که به سختي شنيده مي‌شد، وزش نسیم ملایم از درز نیمه باز در شیشه‌ای تراس و رقص پرده‌ي سفيد رنگ آن، بوي خاك خیس خورده و تنهایی خیس خیابان، خوابي دور از ذهن… خوابي شبيه به مرگ! یا بهتر است بگویم، مرگي شبيه به خواب! نفس‌های یک در میان آه و کم کم سکوت؛ کم کم صداي آه‌هاي سوزناکش از صحنه‌ي سر دنیا حذف شد.
چشم‌های عاشق یا خسته… نمیدانم! راستش را بخواهی، فرق این دو را هیچ وقت نفهمیدم. اخر می‌دانی چیست؟ | از اول عشقم با خستگی شروع شد و همراه… به یاد می‌آورم که دوست داشتنش آن قدر بزرگ بود و آن قدر سنگین، که هر بار میدیدمش، بعد از اینکه می‌رفت یا من از پیش او می‌رفتم، یکی دو روز تمام می‌خوابیدم!
توی اتاق بی‌پنجره و تاریکم. با چراغی کور و بوی تنهایی غریب غروب…

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی (دو جلدی)

نوبت چاپ

سال چاپ

1399

تعداد صفحات

1044

زبان

موضوع

,

شابک

9786226329774
9786226329811 جلد اول
9786226329822 جلد دوم

وزن

935

جنس کاغذ

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “آخرین داستان عشق”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...