آخرین تابستان اروپا
درباره نویسنده دیوید فرامکین:
دیوید فرامکین (David Fromkin) نویسنده کتاب آخرین تابستان اروپا، (۲۰۱۷_۱۹۳۲) نویسنده، مورخ و حقوقدانی آمریکایی است. فرامکین تاکنون هفت کتاب نوشته اما شهرت او بیش از همه برای نوشتن کتاب «صلحی که همه ی صلح ها را بر باد داد» است که در سال 1989 به چاپ رسید و نامزد جایزهی پولیتزر نیز شد. فرامکین تحصیلات خود را در دانشکدهی حقوق دانشگاه شیکاگو به پایان رساند. او استاد بازنشستهی تاریخ و روابط بین الملل و حقوق در دانشکدهی مطالعات جهان در دانشگاه بوستون است. فرامکین پیش از آن که به کار تاریخ نگاری بپردازد، به عنوان نماینده و مشاور سیاسی فعالیت میکرد.
درباره کتاب آخرین تابستان اروپا:
دیوید فرامکین در کتاب «آخرین تابستان اروپا» به تنشها و چالشها و عوامل و عللی پرداخته است که جنگ جهانی اول را به آن صورتی که رخ داد رقم زدند. او در این کتاب بهدنبال یافتن پاسخ این پرسش است که چرا جنگ جهانی اول به این شکل و شیوه اتفاق افتاد و نه جور دیگر و چه عواملی در شکلدادن به این جنگ نقش داشتند و بهقول معروف تیر اول را چه کسی شلیک کرد.
در کتاب «آخرین تابستان اروپا» با ابعاد و وجوه پیچیده جنگ جهانی اول و اوضاع اروپا در دورانی که این جنگ درگرفت و نیز بحرانها و مسائلی که در شرق بروز کرد و بر وقوع جنگ جهانی اول تأثیر داشت مواجه میشویم.
فرامکین در کتاب «آخرین تابستان اروپا» صرفاً از منظر معادلات و رویدادهای سیاسی به ریشهیابی جنگ جهانی دوم نمیپردازد و این فاجعه را در زمینههای فرهنگی و فکری و اجتماعی و اقتصادی نیز مورد بررسی قرار میدهد.
براساس همین رویکرد چندوجهی است که در فصلی از کتاب، با عنوان «پیشگوییهای زرتشت» به آمادگی فکری و فرهنگی اروپاییهای اوایل قرن بیستم برای استقبال از خشونت و جنگ پرداخته میشود و از اندیشههای نیچه و قرابت این اندیشهها با روح کلی اروپای آن عصر سخن میرود. فرامکین در این فصل از کتاب «آخرین تابستان اروپا» مخاطبان خود را به این نکته توجه میدهد که زیر پوست آن صلح و آرامشی که جنگ را اتفاقی بعید مینمود، میلی به خشونتورزی نهفته بود. او در این باره مینویسد:
«در سالهای آغازین قرن بیستم، اروپا از خشونت استقبال میکرد و گروههایی از مردم طرفدار تغییرات رادیکال بودند. تغییر نیز با سرعتی بیش از گذشته درحال وقوع بود که اروپا نمیدانست چطور خود را با آن وفق دهد. با نگاهی به اروپا از سالهای 1900 تا 1914، میتوان دید که آن قاره تحتتأثیر انقلاب علمی، فنی و صنعتی و با انرژی نامحدود به پیش میرفت و این حرکت سریع در حال تغییر همهچیز بود. خشونت در سطوح اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، اعتقادی، طبقاتی و ملی نفوذ کرده بود. اروپا تمام فعالیتهای خود را معطوف مسابقۀ تسلیحاتی سرسامآور کرده بود. در مرکز فعالیت قاره هم، آلمانِ قدرتمند و پویا چنان تدارکاتی دیده بود که اگر جنگی به وقوع میپیوست، تمام اروپا و حتی سایر دنیا را هم به آن میکشاند. با توجه به این شرایط، آیا پاسخ پرسش “چطور در آن جهان آرام، جنگ آغاز شد؟” مشخص نیست؟ آیا بهتر نیست بپرسیم مقامات چطور توانستند مدت بیشتری از جنگ دوری کنند؟ چطور توانستند صلح را آنهمه مدت حفظ کنند؟ موضوع از این قرار نیست که جنگ اجتنابپذیر نبود، بلکه این است که در سال 1914 مهارت خارقالعادهای برای دوری از آن لازم بود.»
کتاب «آخرین تابستان اروپا» از جنگی میگوید که تاریخ اروپا و تاریخ جهان را از خود متأثر کرد و تأثیرات ژرفی بر جا گذاشت که تا قرن بیست و یکم هم باقی ماند.
قسمتی از کتاب آخرین تابستان اروپا:
کابوس آلمان این بود که محاصره شود و با دست خود در این موقعیت قرار گرفته بود. آن کشور که در قلب اروپا قرار داشت، آنقدر همسایههای خود را ترسانده بود که آنها برای دفاع از خود با یکدیگر متحد شده بودند.
این موضوع نیز آلمان را بیشتر به صرافت انداخته بود. فرانسه، انگلستان و روسیه قصد حمله به آلمان نداشتند، اما مدام نقشه میکشیدند که در صورت حمله احتمالی امپراتوری قیصر چه کنند.
تحصیلکردهترین افراد اروپا، یعنی آلمانیها، باور داشتند که تمدن اروپا از هر جهت به آنها فشار میآورد. حتی اکنون هم مشخص نیست چر آلمانیها چنین احساسی داشتند، اما اصل موضوع تغییری نمیکند. چنین احساساتی در ابعاد نظامی و سیاسی نیز هویدا بود. مورخان باور دارند که در سال ۱۹۱۴ با حل مسائلی همچون خط آهن برلین تا بغداد و انتصاب افسری آلمانی به نام اتو لیمان فون زاندرس برای به رسمیت شناختن ارتش عثمانی، مقداری از این تنشها کاسته شد. اما هنگامی که سفیر آلمان در لندن پیامی به خانه ارسال کرد و از آلمان و انگلستان خواست از یکدیگر حمایت کنند، یکی از سیاستمداران رده بالا تصور کرد که سفیر فریب انگلیسیها را خورده و بهاصطلاح «دوباره کلاه سرش رفته» (۲۷ ژوئن ۱۹۱۴).
هنگامی که یکی از روزنامههای روسیه خواهان آمادگی اتحاد مثلث شد، قیصر در یادداشتی نوشت: «آنها با قدرت در حال آمادگی برای جنگی زودهنگام علیه ما هستند.» قیصر در مورد ادعای روزنامه مبنی بر اینکه «روسیه و فرانسه خواهان جنگ نیستند»، نوشت: «چرند میگویند!»
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.