یادم تو را فراموش: راهحلهایی برای فراموشکاریهای روزمره
دربارهی نویسنده ژان پیر دانژان:
ژان پیر دانژن روانشناس فرانسوی است.
دربارهی کتاب یادم تو را فراموش:
فراموشکاری فرویدی یا همان یادزُدودگی گزینشی، که از انگیزههای شما نشأت میگیرد، با فراموشکاریِ آلزایمری مادربزرگتان تفاوت زیادی دارد. برخی فراموشکاریها مفید است و برخی زیانبار.
پیش از تفسیر فراموشکاریهایمان، برای پی بردن به ساختار حاکم بر حافظه باید چرخی در هزارتوی پر پیچ و خم آن بزنیم. حافظه انسان اگرچه فقط واحدی ساده برای ذخیرهسازی خاطرات است، نقشی بسیار پویا دارد. در واقع حافظه بخشی از رفتارهای ماست و با هیجانها و شخصیت ما مرتبط است. ترانهای نوستالژیک درباره حافظه میگوید: «حافظهام ضعیف شده و دیگر چیزی به یاد نمیآورم.» این عبارت را بیوقفه میشنویم، چرا که در زندگی ما حافظه نقش راهنما را ایفا میکند و نقص آن خیلی زود باعث نگرانی ما میشود. حافظه فقط به تعدادی خاطره محدود نمیشود؛ بلکه ساز و کاری درونی است و آنچه هستیم را آشکار میکند و از سوی دیگر، بر آنچه خواهیم شد نیز تأثیر میگذارد. از این منظر، حافظه بسیار جذاب است و مانند هر پدیده جذابی اندکی رازآلود به نظر میرسد. بااینحال، از دهه ۱۹۶۰، عصبروانشناسان (نوروسایکولوژیستها) پیشرفت زیادی در شناخت حافظه، یا به عبارت دقیقتر، در شناخت حافظهها داشتهاند و پیوسته به الگوهای دقیقتری از عملکرد آن دست یافتهاند.
در این کتاب خواهیم دید که ساختار پیچیده مغز از دوران کودکی و سپس در مرحله بلوغ، که فراموشی بخش ثابت و اجتنابناپذیر آن است، چگونه عمل میکند و از خاطرات دوره نوزادی ما چه چیزهایی به جای میماند؟ بعدها و در زمان جوانی، حافظه با یادآوری خاطرات یا فراموشی برخی از آنها، به ما امکان میدهد تا موجی انبوه از اطلاعات را کنترل کنیم و پس از آن، زمانی فرا میرسد که حافظه تحت تأثیر فرازونشیبهای افزایش سن، دچار فراموشیهایی میشود که هرکدام تعابیری متفاوت دارد. در طول زندگی، حافظه و ضمیر ما همپای یکدیگر پیش میروند. حادترین حالت فراموشی که اختلال فراموشی نیز نامیده میشود، فرد را از یادآوری گذشته محروم میکند و مانع از پیشروی او به آینده میشود. در مقابل، فراموش کردن رویدادی دردناک میتواند به ساختن آیندهای بهتر کمک کند. بنابراین حوزه فراموشی بسیار وسیع است و حافظه براساس حوادث زندگی، به بعضی از عوامل محیطی تن میدهد یا برخی از آنها را حذف میکند و اینگونه از فراموشی بهره میبرد.
در چه شرایطی فراموشی نشانه بیماری تلقی میشود و برای پیشگیری یا سازگاری با آن باید چه اقداماتی انجام داد؟ برای پاسخ به این پرسشها در این کتاب، شرایطی بررسی میشود که در آن فراموشی به امری آزاردهنده و حتی نوعی معلولیت تبدیل میشود، در فصل آخر نیز راهکارهایی برای بهبود عملکرد حافظه هنگام بروز ضعف حافظه ارائه شده است.
قسمتی از کتاب یادم تو را فراموش:
با رسیدن به سن بلوغ، ادعای یادآوری وقایع شخصی دو سال اول زندگی غیر عادی است. برای خیلی از افراد، این بخش فراموششده زندگی حتی وقایع تا پنج سالگی را هم در بر میگیرد. این دوره با نام اختلال فراموشی کودکی معرفی میشود. بااینحال، این پدیده چندان هم غیر طبیعی نیست و در نتیجه عدم تکامل مدار حافظه به وجود میآید که عدم کارایی حافظه را از همان بدو تولد نشان میدهد. رشد حافظه و بلوغ مغزی جدایی ناپذیرند و تا نوجوانی ادامه مییابد! حقیقت این است که به کارگیری حافظه، تدریجی و براساس سلسلهمراتب انجام میشود. حافظه در سالهای اولیه زندگی، با روندی پویا توسعه مییابد و مثل بادبزنی که بهتدریج شاهد گستردگی آن خواهیم بود، توسعه مییابد. میتوان گفت حافظه کودکان در سنین بسیار کم، اندکی ابتدایی است و سپس با توجه به نیازهای محیطی بهتدریج ساخته و پرداخته میشود. بهاینترتیب، بهتدریج مهارتهای پیچیدهتر به وجود میآید و ساختار نهایی حافظه را تشکیل میدهد. حافظه ادراکی یا ضمنی اولین حافظهای است که بهویژه از بدو تولد با شناخت صدای مادر آشکار میشود. ساختار ابتدایی حافظه رویهای (حافظه روندی) نیز از کودکی آشکار میشود.
درواقع، ثابت شده است که نوزادان ۲ ماهه، بعد از دوره یادگیری کوتاهی میتوانند حالتی که نشانه انگیزه بیداری در بیست و چهار ساعت باشد را بیاموزند. این زمان برای کودکان ۳ ماهه به ۲ هفته افزایش مییابد. از ۸ ماهگی، حافظه معنایی بهتدریج شکوفا میشود. تا قبل از این، تمام دنیای نوزاد به ارتباط با مادرش خلاصه میشد، اما اکنون کمکم شروع به شناخت افراد و دنیای اطرافش مثل مکانها و اشیا میکند. این قابلیت جدید حافظه نوزاد با آزمون پیاژه اثبات میشود. این آزمون به این شکل است که به نوزاد اسباببازی مورد علاقهاش را نشان میدهند و سپس آن را در مقابلش با ملحفهای پنهان میکنند. نوزاد زیر ۸ ماه، در همان لحظه وجود اسباببازی را فراموش میکند و به دنبال آن نمیگردد چرا که دیگر آن را به یاد نمیآورد.
اما نوزاد بالای ۸ ماه، خاطره آن را نگه میدارد و سعی میکند اسباب بازیاش را پیدا کند. وقتی با کودکتان بازی میکنید و از او میپرسید که پرنده کجا رفت؟ بیآنکه بدانید آزمون پیاژه را انجام میدهید و حافظهاش را ارزیابی میکنید! کودک ۱۸ ماهه میتواند خودش را در آینه بشناسد که نشان شروع خودآگاهی اوست. این مرحله شروعِ کسب تدریجی حافظه رویدادی است که به دلیل نارس بودن موجب اختلال فراموشی کودکی برای دو سال ابتدایی زندگی و فراموشی خاطرات شخصی آن دوره میشود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.