گشتاپو
راینهارت تریستان اوگن هایدریش (زادهٔ ۷ مارس ۱۹۰۴ – ترور در ۴ ژوئن ۱۹۴۲) از برجستهترین چهرههای آلمان نازی بود. او از بالاترین مسئولان گُردان حفاظتی آلمان نازی (وافن اساس)، رئیس اداره اصلی امنیت رایش و فرماندار رایش در بوهم و موراویا بود. آدولف هیتلر، هایدریش را «مردی با قلب آهنین» نامیده بود. او سازماندهنده اصلی کشتار بزرگ یهودیان اروپا (هولوکاست) بود و ریاست کنفرانس «وانزی» در ژانویه ۱۹۴۲ را بر عهده داشت. در این کنفرانس برای کشتار سیستماتیک یهودیان برنامهریزی و تصمیمگیری شد. نازیها این برنامه را «راه حل نهایی برای مسئله یهودیان» میخواندند. هایدریش ملقب به «قصاب پراگ» در عملیات آنتروپوید توسط چریکهای چک که در بریتانیا آموزش دیده بودند ترور شد.
هایدریش در شهر هاله در ایالت زاکسن-آنهالت زاده شد. به ادعای برخی منابع با آن که ظاهری کاملاً شبیه یک آلمانی مو روشن داشت در واقع نژاد یهودی داشت. پدر و مادر او هر دو بسیار علاقهمند و درگیر موسیقی بودند (پدرش آهنگساز بود) و از همین رو هایدریش نیز به ویولن علاقهمند شد و این علاقه را تا پایان عمر با خود داشت. گرچه او پسری خجالتی بود اما از نظر جسمی وضعیت خوبی داشت و در جوانی، خوشتیپ و سالم بود. او ورزشکاری توانا بهویژه در شنا و شمشیربازی بود. او در جوانی به حزب ناسیونالسوسیالیست کارگران آلمان (حزب نازی) پیوست و در ۲۷ سالگی رئیس نیروهای امنیتی شد و این سازمان را به سازمان اطلاعاتی بزرگی بدل کرد. او همچنین از رهبران گشتاپو بود و زیر نظر هاینریش هیملر کار میکرد. در سال ۱۹۴۱ او از مهمترین رهبران پروژهٔ «راه حل نهایی» بود.
هایدریش برای بهبود تولید کارخانههای رایش به پراگ فرستاده شده بود. با تمرکز بر وضعیت کار، او موفق شد وضع کارگران و تولید را به شدت بهبود ببخشد تا جایی که بازار سیاه پراگ از بین رفت. او امتیازهای فراوانی به کارگران بخشید و امنیت و حقوق آنها را بالا برد. با این بهبود سرپرستی، به فرایند تولید در این بخش از رایش، بیش از پیش افزوده شد که باعث شد زنگ خطر در بریتانیا و در جبهه نیروهای متفقین به صدا در آید. از طرفی، هایدریش با اعتماد به نفس و برای نمایش اعتمادش به نیروهای محلی، با خودروی روباز و بدون گارد رانندگی میکرد. او در ۲۷ ماه مه ۱۹۴۲ با شبیخون دو نفر پارتیزان چک، که از بریتانیا فرستاده شده بودند، زخمی شد. این دو پارتیزان، یان کوبیش و یوزف گابشیک بودند که در بریتانیا آموزش دیده و در دسامبر ۱۹۴۱ با چتر به چک رفته بودند نخست کوشیدند با مسلسل دستی بریتانیایی استن شلیک کنند. ولی مسلسل از کار افتاده و شلیک نکرد. آنها سپس بمبی را منفجر کردند که زخمی کُشنده بر پیکر هایدریش نهاد و یکی از پارتیزانها را زخمی کرد. هایدریش چند روز بعد در یکی از بیمارستانهای پراگ در سن ۳۸ سالگی درگذشت. در واکنشی انتقامجویانه، نازیها دو روستای لیدیتسه و لزاکی را ویران کردند و همه پسران و نوجوانان را به قتل رساندند و زنان و کودکان را به اردوگاههای کار اجباری فرستادند. قبر این افسر در گورستانی در مرکز برلین بینام و نشان بود. نیروهای متفقین در اواخر جنگ جهانی دوم پس از اشغال آلمان حکمی را صادر کردند که نباید قبر افسران ارشد نازی نشانهگذاری و مشخص شود. در دسامبر ۲۰۱۹ کارمند گورستان متوجه شد که گور باز شده اما پلیس تأیید کرده که هیچ استخوانی از این قبر بیرون برده نشدهاست. احتمال دارد کسی که این کار را انجام داده از هویت پیکر آگاهی داشتهاست.
قسمتی از کتاب گشتاپو:
طرحهای کشور گشایی نازیها ادامه داشت، و مهمترین آنها زمانی بود که نیروهای آلمانی در س پتامبر ۱۹۳۹ به لهستان حمله کردند. این امر باعث اعلان جنگ بریتانیا و فرانسه به آلمان شد. از دیدگاه گشتاپو، این امر همچنین چالش جدیدی را به وجود آورد و آن فعالیت در سرزمین های خارجی تحت اشغال نظامی آلمان بود. هیملر ادغام پلیس امنیت و ماشین نظامی آلمان را تسریع کرد. اداره کل امنیت رایش (RSHA) در ۲۷ سپتامبر ۱۹۳۹ تأسیس شد و برای نخستین بار پلیس امنیت و اسدی را نیز شامل میشد. هایدریش انتخابی طبیعی به عنوان نخستین رئیس برای آن بود. سرویس اطلاعاتی حزب نازی اکنون در یک فضای فیزیکی یک سرویس رسمی مشترک دولتی بود، و قدرت هیملر را بر هر دو تحکیم میکرد.
پس از تهاجم به لهستان، حدود سیصد هزار زندانی جنگی میبایست به عنوان برده برای کار مورد استفاده قرار میگرفتند و نگرش گشتاپو نسبت به کارگران خارجی به شدت به بیرحمی مطلق گرایید. با این حال، قبل از شروع جنگ، گشتاپو هنگام برخورد با غیریهودیان حداقل پوشش سیستم قضایی را حفظ میکرد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.