پرتابهای فلسفه
درباره نویسنده محمدمهدی اردبیلی:
محمدمهدی اردبیلی (متولد ۱۳۶۱)، مترجم و استاد دانشگاه نوشته است. او فارغالتحصیل دکترای فلسفه از دانشگاه تبریز و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است. اردبیلی که در کارنامه خود نگارش و تألیف آثاری چون آگاهی و خودآگاهی در پدیدارشناسی روح هگل و هگل: از متافیزیک به پدیدارشناسی را دارد. محمدمهدی اردبیلی همچینین به ترجمه آثار متعددی در حوزه فلسفه پرداخته است که از جمله آنها میتوان به می ۶۸ در فرانسه، دفترهای سیاست مدرن ۱ (منتخبی از نوشتههای سیاسی هگل)، نقادیِ نقد عقل محض، واسازی هگل، هگل و پدیدارشناسی روح، هگل (دایره المعارف استنفورد)، متافیزیک ینا، یاکوبی، ما و هگل، وحدت اشیاء هگل، کانت و ساختار ابژه، سویهها: مطالعهای در فلسفه هگل، خودآگاهی هگلی و پساساختارگرایان فرانسوی، فلسفهی قارهای از ۱۷۵۰ به بعد (طلوع و افول خود: تاریخ فلسفه غرب ۷)، اشاره کرد.
درباره کتاب پرتابهای فلسفه:
هر متنی نوعی پرتاب است، پرتابی که نتیجه اش اساسا غیرقابل پیش بینی است. در این معنا نوشتن نوعی قمار است. فرد تأملی میکند و چیزی مینویسد. این که این نوشته متنی اصیل است یا مبتذل، مؤثر است یا بی اهمیت، عمیق است یا سطحی، ماندگار است یا گذرا، پیشاپیش روشن نیست. نه نویسنده و نه حتی دیگران نمیتوانند سرنوشت یک متن را پیش بینی یا تعیین کنند. چه متنها که در ابتدا همگان آنها را متونی تاریخساز و ماندگار میپنداشتند اما حتی یک دهه نیز دوام نیاوردند و به دست فراموشی سپرده شدند؛ چه متن ها که زمانی عمیق خوانده می شدند و امروز مطلقا مبتذل و سطحی محسوب می شوند؛ و چه متن ها که ابتدا با خنده و تمسخر منتقدان مواجه شدند، اما امروز سرفصلی مهم از تاریخ یک تمدن اند. پس متن به راستی، همچون تاس، به میانه جهان و مردمان پرتاب میشود. پرتابهای فلسفه را در چهار بخش به رشته تحریر درآورده است. بخش نخست با عنوان «مختصات پرتاب» مباحثی چون، «انسداد»، «نقد رادیکال»، «خلق متن»، «نقد درونزا» و «حیات متن» را در خود دارد. نام بخش دوم «نیروی پرتابه» است و به مباحثی با عنوان «فیلسوف در بحران»، «اندیشیدن به اکنون»، «قدیس مآبی متفکر» و «روشنفکر مردمی» اختصاص دارد. «وسوسه خوردن»، «معصومیت کودکانه»، ترس از تاریکی»، نفرینشدگان»، «هیولای گیوتین» و «زلزله» مباحث بخش سوم کتاب را با عنوان «زاویه پرتاب» تشکیل میدهد. بخش چهارم کتاب با عنوان «پرتاب» نیز به مباحثی چون «عشق»، «پدر»، «سفر»، «جنازه»، «سنگ قبر»، «مرگ»، «سوگواری»، «تعهد فیلسوف» و «سکوت» اختصاص یافته است.
قسمتی از کتاب پرتابهای فلسفه:
نبردهای آرمانگرایانه جهانشمول از همان آغاز خیالیاند. نبرد با ظلم در جهان، نبرد با مدرنیته، نبرد با سنت، نبرد با عقل، نبرد با سرمایه داری، نبرد با استبداد، نبرد با خود. در این نبردها هیچ موضعی در برابر دشمن وجود ندارد. پایگاه حمله خود بخشی از خاک دشمن است و امکانات حمله خود هدیه ای است از جانب دشمن. هر ضربه ای علیه دشمن نوعی پیروزی برای دشمن است، زیرا از همان ابتدا دشمن در من است و من در هپروت.
اما آیا این حقیقت باید ما را از نبردمان بازدارد؟ آیا انسان متعهد کسی است که وقتی در میانه نبرد متوجه میشود که سلاحش قلابی و گلوله اش مشقی است، دستش را به نشانه تسلیم بالا بگیرد؟ ابدا. تسلیم شدن با عقب نشینی در مطالبات عرصه را مطلقا به دشمن واگذار میکند. عزم به مبارزهای رادیکال، حتی اگر واقعی نباشد، امکانهای امر نو را گشوده نگاه میدارد. و البته مبارزه رادیکال در عین حال مبارزهای بر ضد ژستها و شعارهای خوش خیالانه است. رسالت ما در دوران امروز یعنی دوران زوال تمدن و اسطوره های بر سازندهاش ، فقط حراست از امکانهاست.
فیلسوفان پس از پارمنیدس برای هزاران سال منطقِ هستی را، یعنی ندای هراکلیتوس را، بحرانِ ضروریِ هستیشناختی را، فراموش/پنهان کردند. امروز هرچند مدتی است که با رها شدن از سلطه ثباتگراییِ جزماندیشانه این ندا انعکاس یافته و به گوشها رسیده، اما عملا دستمایه دشمنان شده است و دریغا باز هم برای پرتکردن حواس: اسطوره عصر ما همان مقبولسازی، تحمیل و کژنماییِ بحرانهاست از سوی ذینفعانشان. این جاست که روشنفکران نیز فریب میخورند و مصادره میشوند. اینجاست که صدای فیلسوفان بحراناندیش، اگر اصلا تولد یافته باشند، از فرط بلندی شنیده و فهم نمیشود؛ حتی اگر خانهها و کتابخانهها پر از کتابهایی درباره بحران باشد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.