مردم در گفتمانهای تاریخ معاصر ایران (1357-1285)
درباره نویسنده عیسی عبدی:
عیسی عبدی نویسنده کتاب مردم در گفتمانهای تاریخ معاصر ایران، متولد 1355 است.
درباره کتاب مردم در گفتمانهای تاریخ معاصر ایران:
جهان امروز ما، جهانی در حال دگرگونی است که شروع آن در غرب و شرق همزمان نبوده است. این دگرگونی از دوره مشروطه به این سو حداقل در کشور ما تشدید شده است. یعنی شتاب تحول تاریخی از مشروطه به این سو افزایش پیدا کرده است. این شتاب موجب شده ما با زبانهای جدید و مفاهیم نوینی روبهرو شویم. حتی در برخی موارد با زبان و مفاهیم آشفتهای مواجه میشویم. تجدد در زبان و مفاهیم فرهنگی تاثیر زیادی گذاشت.
یکی از رویکردهای مهم که از دهه ۶۰ و ۷۰ با چرخش زبانی و سپس فرهنگی شروع شد، رویکرد گفتمانی به تاریخ یعنی پیوند زبان و تاریخ است که در مطالعه دوران پرشتاب تاریخی اهمیت بسزایی پیدا کرده است.تاریخنگاری مدرن در طیفی عمیقتر، با تحولات معرفتشناسی بعد از چرخش زبانی و سپس چرخش فرهنگی پیوند تنگاتنگ دارد، زیرا این تحول نگاه مورخان را تغییر داده است. به عنوان نمونه، شکلگیری نشانهشناسی فرهنگی و نشانهشناسی تاریخ از مهمترین تحولات معرفتی است که در آنها کنش نشانهای گذشته و حال اهمیت زیادی برای نگاه متفاوت به تاریخ پیدا میکند.
نشانهها میان گذشته و حال در حالتی سیال قرار دارند. معانی جدید در بسترهای زایا و مناسبات قدرت از طریق تعامل نشانهها شکل میگیرد. مردم هم یک نشانه است که در تعامل گذشته و حال با سایر نشانهها در مناسبات قدرت معانی متعدد به خود گرفته و همواره در حال دگرگونی بوده است. تحول معنایی دال مردم در گفتمانهای مختلف از مشروطه به این سو میتواند روشنگر بسیاری از واقعیتها باشد.
امروزه گفتمان یکی از محورهای اصلی تاریخ فرهنگی نوین است، زیرا گفتمان، فرآیندهای تاریخی و فرهنگی را بیان میکند و دگرگونیها را در قالب مناسبات قدرت نشان میدهد. گفتمان نظم نمادین است که از تعامل دالها شکل میگیرد و همواره در معرض دگرگونی قرار دارد. دالها در تاریخ متکثر هستند، اما برخی دالهای محوری در تاریخ فرهنگی جایگاه گفتمانی مهمی دارند و آیینه تحولات مفهومی هستند، یکی از این دالهای محوری میتواند مثلا دال «مردم» باشد.
سوژهشدگی مردم در قالب گفتمانها بازتابدهنده مناسبات قدرت است. زبان مسلط و یکدستکننده مرکزی در تعارض مستمر با سایر گفتمانها قرار دارد و دالها در این عرصه پرکشمکش قرار دارند. هر حزب یا نیروی سیاسی مردم را از منظر مسلک و ایدئولوژی خود ترسیم میکند و همین تصاویر مختلف از مردم آیینهای از تعارضهای نمادین و فرهنگی در تاریخ معاصر ایران است.
مساله دیگر اینکه رابطه زبان و تاریخ امروزه از چالشهای گذشته و بسیاری بنبستهای روشی عبور کرده است. بیشتر مورخان بر این دیدگاه اجماع دارند که فهم زبان و شناخت سازوکار آن مانند چیستی روایتها یا گفتمانها به تحلیل بهتر تاریخنگاری و فهم وقایع تاریخی کمک میکند.
قسمتی از کتاب مردم در گفتمانهای تاریخ معاصر ایران:
در دهههای گذشته در پی گسترش مطالعات دانشگاهی به خصوص میان رشتهای، زبان – شناسی نقش مهمی در مطالعات سیاسی و تاریخی پیدا کرده است. فاصله گرفتن از نگاه سنتی و ایستا به زبان، تأثیر نظریه زبان شناسی نوین، نقد ادبی، نظريه اجتماعی و تأکید بر جنبه پویا و بیرونی – اجتماعی زبان، به تدریج موجب شد تا کاربرد زبان به عنوان یک کنش سیاسی مورد توجه دانشمندان علوم اجتماعی و سیاسی قرار گیرد. بنا بر یافتههای این علوم و روند تحول آنها، در نهایت، این گزاره تقویت شد که زبان یک سیستم بی طرف و شفاف نیست بلکه منعکس کننده پیچیدگیها و چالشهای درونی قدرت است.
زبان را میتوان از دو منظر صورت گرایی و کارکردگرایی مورد توجه قرار داد. در حالت اول زبان معمولا به صورت یک نظام خودبسنده (فارغ از رهیافت سیاسی و …) مورد توجه قرار میگیرد، اما در حالت دوم، کارکردگرایی زبان به خصوص در بستر اجتماعی به صورت امری پویا و سیال به مطالعه در میآید. بسط امکان دوم به طور طبیعی بر شکل گیری جامعه شناسی زبان، کنش ارتباطی و نزدیک تر شدن زبان شناسی به مباحث مهمی چون تضاد، روابط حاکم و مردم، مناسبات قدرت، ساخت قدرت و غیره…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.