عدن، شبهجزیره
درباره نویسنده پل نیزان:
پل نیزان (Paul Nizan) نویسنده کتاب عدن، شبهجزیره، (هفتم فوریه ۱۹۰۵ – بیست و سوم می ۱۹۴۰) فیلسوف و نویسندهٔ فرانسوی بود. او در شهرستان اندر الوآر واقع در شهر تور به دنیا آمد و از دانشسرای عالی پاریس (اِکول نورمال) فارغالتحصیل گردید، جاییکه با ژان پل سارتر آشنا شد. وی سپس به حزب کمونیست فرانسه پیوست و نوشتههایش به میزان زیادی تحت تأثیر عقاید سیاسی اش بود. او در سال ۱۹۳۹ بنا بر دلایلی از حزب استعفا داد. نیزان سال ۱۹۴۰ در جنگ جهانی دوم حین نبرد دونکرک توسط نازیها کشته شد. به رغم مرگ در جواني، چند رمان و جستار مهم از او به جا مانده است.
درباره کتاب عدن، شبهجزیره:
مجموعهي ناداستان کتاب ديدآور آثاري را شامل ميشود که توسط يک داستان نويس نوشته شدهاند اما اثري داستاني نيستند. کتابهايي هستند در باب زندگي، خاطرات شخصي، سفرنامه، نامه نگاري هاي نويسنده و جستارهايي در حوزهي نوشتن.
کتاب داستان مردی است که تلاش میکند از زندگی بورژوایی در فرانسه فرار کند و به دنبال عجیب و غریب بودن در خاورمیانه است. سفر او یک شکست است. آزادی سفر به عنوان یک توهم آشکار میشود. این روایت بر اساس سفر خود نیزن به عربستان است و به کوشش ژان پل سارتر دوباره زنده شده است. در عدن، شبهجزیره، نیزن دریافت که در همه جا، در عربستان و فرانسه، نیروهای سرکوبگر انسانیت ما را از ما میگیرند.
قسمتی از کتاب عدن، شبهجزیره:
بیست سالم بود. قبول ندارم کسی بگوید که بهترین دوره ی زندگی است.
برای یک جوان همه چیز تهدید به ویرانی است: عشق، عقاید، از دست دادن خانواده، سری در آوردن در میان بزرگان. سخت است که انسان دریابد سهماش در این دنیا چیست.
دنیای ما به چه چیز شباهت داشت؟ حال و هوای خائوسی را داشت که یونانیان آن را در هاویهی خلقت، خاستگاه هستیاش میپنداشتند. با این تفاوت که ما آن وضعیت را آغاز یک پایان میدیدیم، نه آغاز یک آغاز. در برابر تحولات جان فرسایی که شاهدانی اندک شمار در پی یافتن رازش بودند، ما تنها میتوانستيم ملاحظه کنیم که آشفتگی، منجر به نابودی قطعی هر چه هست می شود. همه چیز از پریشانی ای که پایان بیماری ها را رقم می زند نشان داشت: پیش از مرگ، که عهده دار نامرئی کردن همهی جسمهاست، یگانگی تن زائل میگردد و در سیر این تکثیر، هر بخشی از بدن یک سر ریسمان را می کشد. نتیجه اش می شود پوسیدگیای که رستگاری در برندارد.
انسانهای بسیار کمی در خود روشن بینی لازم برای پرتوافکندن بر نیروهایی را می دیدند که در پس تکه پاره های درشت پوسنده در تکاپو بودند.
ما چیزی از آنچه باید می دانستیم نمی دانستیم: فرهنگ بسی پیچیده تر از آن بود که اجازه دهد از چیزی غیر از چین و چروک های سطحی سردرآوریم.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.