ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ
درباره نویسنده پل کندی:
پل کندی (Paul Kennedy) نویسنده کتاب ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ، با نام کامل پل مایکل کندی (متولد 17 ژوئن 1945) یک مورخ انگلیسی است که در زمینه روابط بینالملل، قدرت اقتصادی و استراتژی کلان تخصص دارد. وی کتابهای برجستهای در مورد تاریخ سیاست خارجی انگلیس و مبارزات قدرت بزرگ منتشر کرده است. وی با تاکید بر اینکه چگونه کاهش قدرت اقتصادی منجر به کاهش وزن نظامی و دیپلماتیک میشود، بر تغییر قدرت اقتصادی که تحت تأثیر قدرت نظامی و دریایی قرار دارد، تأکید میکند.
درباره کتاب ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ:
کتاب «ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ» با شرح اوضاع و احوال جهان در آستانه قرن شانزدهم آغاز می شود و در ادامه پل کندی از مسیر بازگو کردن روایت ظهور و سقوط این امپراتوریها شرحی از تاریخ اقتصادی، سیاسی و نظامی جهان ارائه میکند.
پرداختن به مقوله ظهور و سقوط امپراتوریها موضوعی بسیار پرتکرار در میان اهل دانش سیاست و اجتماع است. پیش و پس از کتاب «انحطاط و سقوط امپراتوری روم» نوشته ادوارد گیبون تاریخنگار انگلیسی که در میانه قرن هجدهم میلادی نوشته و منتشر شد، بسیار بودهاند اندیشمندانی که به چرایی انحطاط امپراتوریها پرداختهاند. اینکه در این میان، اثر یک نویسنده در زمینهای چنین پرتکرار از منظر توجه متفکران به آن موضوع، به اثری درخشان و مهم تبدیل میشود نشانهای است از کیفیت بالای آن اثر.
دلیل اینکه کتاب پل کندی چنین مورد توجه قرار گرفت چه بود؟ به گمان اکثر اهل فن، دلیل این موضوع را باید در بکر و تازه و در عین حال قابل فهم و اثبات بودن ایده بنیادین کتاب و همچنین کاربردی بودن ایده آن برای اهل سیاست جستجو کرد.
ایده کندی چنین است: آنچه که باعث تداوم رشد امپراتوریها میشود تداوم رشد اقتصادی است و نه سلطهجویی نظامی آنها. به گمان کندی میل به دخالت در امور دیگر کشورها به اضمحلال بنیه اقتصادی داخلی امپراتوریها منجر میشود و در چنین وضعیتی اندک اندک امپراتوری به سوی فروپاشی حرکت خواهد کرد.
قسمتی از کتاب ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ:
در سال ۱۵۰۰، تاریخی که بسیاری از اهل تحقیق به عنوان حدفاصل میان عصر جدید و دوران پیش از آن برگزیده اند، برای ساکنان اروپا به هیچ روی واضح نبود که قارهشان آماده تسلط بر بقيه کره زمین است. آگاهی معاصران از تمدنهای بزرگ مشرق زمین جسته گریخته و در موارد بسیار، آمیخته به اشتباه و بر پایه حکایتهای مسافران بود که عینا به همان صورت تکرار و بازگو شده بود. با اینهمه، تصور رایج از امپراتوریهای وسیع شرق با ثروتهای افسانه ای و لشکرهای بزرگ تا حد زیادی دقیق بود، و در نگاه اول، چنین می نمود که آن جامعهها باید بسی متنعمتر از ملتها و کشورهای اروپای غربی باشند.
در واقع، در جوار این دیگر مراکز عظيم فعالیت فرهنگی و اقتصادی، ضعفهای نسبی اروپا بیشتر از تواناییهایش به چشم میآمد. در وهله نخست، اروپا نه حاصلخیزترین و نه پر جمعیتترین ناحیه جهان بود؛ چین و هند از این هر دو نظر در موقعیت برتر بودند. از نظر جغرافیای سیاسی، وقارهای اروپا شکلی نابهنجار داشت، از شمال و غرب به یخ و آب محدود میشد، از سمت شرق در معرض هجومهای مکرر زمینی قرار داشت، و از جنوب در برابر محاصره استراتژیکی آسیب پذیر بود. در سال ۱۵۰۰، ومدتها پیش و پس از آن، چنین ملاحظاتی انتزاعی نبود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.