دنیای کوچک
درباره نویسنده مارتین زوتر:
مارتین زوتر (Martin Suter) نویسنده کتاب دنیای کوچک، متولد 29 فوریه سال 1948 میلادی و پر مخاطبترین نویسنده اهل سوئیس است. کتابهای او تاکنون به 32 زبان ترجمه شده و با اقتباس از آثارش، از جمله «دنیای کوچک» چند فیلم سینمایی به روی پرده نقرهای رفته و در سالهای مختلف، جوایز گوناگونی مثل جایزه فریدریش گلاوزر آلمان را کسب کرده است. مارتین زوتر، ابتدا کار نویسندگی را با ستوننویسی در چند هفتهنامه معتبر سوییس آغاز کرد. سپس همین مقالات در قالب کتابهایی مستقل منتشر شد. اما آنچه که آوازه «زوتر» را به یکباره بلند کرد، اولین اثر و شاهکار او، دنیای کوچک در سال 1995 میلادی بود.
درباره کتاب دنیای کوچک:
در ابتدا، آنها عدم تمرکز کنراد را به علاقه بیرویه به الکل نسبت دادند. او به عنوان همبازی کودکی توماس، وارث ثروت خانواده کوچ و بعداً مراقب ویلای تعطیلات خانوادگی کوچ در کافو، همانند سربار بیآزار سالها در کنار خانواده کوچ بود. و آنها نیز به نوبه خود از او در حالی که روحیه را به وجود آورده بود استفاده کرده بودند. اما هنگامی که ویلا به دلیل فراموشی کنراد سوخته، الویرا سن، رئیس خانواده کوچ، او را تحت یک رژیم سخت گیرانه قرار میدهد. به کنراد دیگر که اجازه خوردن نوشیدنس الکلی روزانه خود را نمیدهد، بهبود مییابد و حتی دوباره عاشق میشود. اما بعد حال او خراب میشود. او نمیتواند راه خود را از سوپرمارکت پیدا کند، چه رسد به راه خانهاش. به زودی کنراد حتی معشوق جدید خود را نمیشناسد. آلزایمر، بیماری که نزدیکترین افراد را به فرد مبتلا به یک غریبه کامل تبدیل میکند، تسلط یافته است. همانطور که حال خود را از دست میدهد گذشته بسیار دور خود را بازیابی میکند و این چیزی است که الویرا سن بیشتر از آن میترسد. در حالی که آنها تماشا میکنند و منتظر میمانند تا لحظه حساس عقب بماند، زندگی او بیش از بیماری ناتوان کننده در خطر است …
قسمتی از کتاب دنیای کوچک:
وقتی کنراد برگشت همه چیز در آتش میسوخت؛ همه چیز جز هیزمهای داخل شومینه!
کنراد در ویلای خانواده کخ در ساحل كورفو زندگی میکرد که در چهل مایلی شمال کر کیرا قرار داشت. این ویلا شامل مجموعهای ساختمانی تودرتو میشد که اتاقها، باغها، شیبهای پلکانی و استخرهایش مثل آبشاری از بالای تپه تا ساحل ماسهای خلیج در پایین، فرو میریخت. ساکنين ويلا فقط از دو راه به ساحل کوچک خلیج دسترسی داشتند: یکی از راه دریا و دیگری با استفاده از نوعی واگن کابلی که از میان تمام سطوح این مجموعه میگذشت.
کنراد در خود ویلا زندگی نمیکرد. اقامتگاه او سرایدار خانه بود؛ بنایی سنگی، نمور و سرد در بالای تپه، کنار درب ورودی و زیر سایه چند درخت صنوبر. کنراد لانگ در زمره مهمانان ویلا نبود. میشود گفت متولی آنجا بود. او در ازای خوراک، جای خواب و پولی که یکجا میگرفت موظف بود که ویلا را طوری مرتب نگه دارد که هر آن برای آمدن اعضای خانواده و مهمانانشان آماده باشد. وظیفه داشت که اجرت خدمه ویلا را بدهد و دستمزد تعمیر کارانی را که سازه مرطوب و زنگ زده ساختمان را تعمیر میکردند، بپردازد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.