توپوزقلی میرزا
باری دیگر بخت با ما یار بود که بخشی از اسناد تاریخی فرهنگ مردم را تقديم صاحبان اصلی آن؛ مردم ایران بنماییم. قصههایی را که پروفسور ال.پ. الول ساتن در سال ۱۹۵۸ م (۱۳۳۶) از نقاط مختلف ایران با دقت و وسواس گردآوری و بر روی نوار صوتی ضبط کرد. این قصهها و افسانهها صدها سال در سینه نیاکان ماماندگار و از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته بود تا سرانجام توسط الول ساتن ثبت و ضبط گشت. جدا از همه نقل قولهای درست و نادرست که درباره مأموریتهای الول ساتن در ایران گفته شده است، چنانچه همت او نبود بیتردید تمام یا بخشی از این قصهها به بوته فراموشی سپرده میشد.
این قصهها مانند «قصههای مشدی گلین خانم» به همت ایران شناس دقیق و پر کار پرفسور اولریش مارزلف به زادگاه خود بازگشته است. این قصهها و افسانهها از ویژگیهای خاصی برخوردار است، از جمله گستره جغرافیایی که از جنوب ایران و شهر شیراز آغاز و تا خراسان و شهر نیشابور ادامه مییابد. اما بخش عمده این افسانهها به شهرها و روستاهای مرکزی ایران اختصاص دارد، منطقهای که بیش از هر نقطه دیگر توانسته است حافظ فرهنگ و افسانههای کهن مردم ایران باشد. در این منطقه گویشهای دیرینی وجود دارد که هنوز گوشها را به یاد زبانها و گویشهای قدیم ایرانی مینوازد. از جمله روستای وفس اراک با زبان و گویشی بسیار قدیمی و قصههای جذاب آن که شرح مختصری از چگونگی پژوهش این گویش و قصههایش توسط «دونالد سیلو» در پیشگفتار پروفسور مارزلف از نظر خوانندگان گذشت. دیگر منطقه نطنز که در حاشیه کویر آرمیده و راز دار قصههای مردم آن سامان است و سرانجام قصههایی از تهران و حواشی آن اما از آنجا که این قصهها سندی است تاریخی، پس دقت در امانتداری آنها شرط لازم کار بود و باید به همان صورتی که ثبت و ضبط شده است در اختیار خوانندگان قرار میگرفت. گرچه به طور کلی ثبت هرگونه فرهنگ مردم و هر واژه و اصطلاح آن دقت بسیاری را میطلبد، اما متأسفانه امروزه برای عامهپسند کردن آثار به جا مانده فرهنگ مردم، بسیاری از گردآورندگان و پژوهندگان به این مهم متعهد نمیباشند، حتی نهادهایی که داعیه حراست از میراث معنوی فرهنگ دیرین این سرزمین و مردم آن را دارند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.