کسی خانه نیست (چهارده داستان از زنان امروز ایران)
تاریخ را مردان نوشته اند و تاریخ ادبیات را هم؛ اما هیچ تاریخی نمیتواند در مقابل حضور مقتدر کلمهها جدا از جنسیت تقریرگر ایشان، عرض اندام کند یا کمر به حذف ببندد. با این حال، در تاریخی که عموما مذكر است و اجتماعی مذکر دارد، زنان برای به دست آوردن کمترین حقوق خود با مشکلات عدیدهای روبه رو هستند که پرداختن به این حق و شرایط این حقوق، در حوصله و وظیفهی این کوتاه نوشته نیست. نگاهی گذرا به تاریخ معاصر ادبیات ایران، نشان از حضور زنانی دارد که گاه مجبور بودند به خاطر گیروگرفتاریهای جامعهی سنتی خود، یا مردانه بنویسند یا از قید نوشتن و انتشار آن، از شر قضاوتها و واپس رانده شدنها بگذرند. از «رابعه کعب قزداری» تنها زن منقول در «تذکره الاوليا» عطار که بگذریم، در ادامهی تاریخ نیز ذکر زنان شاعر و نویسنده آن قدر کم است که در میان انبوهی از نامها و القاب بزرگ مردانه گم میشود. زنان در این تاریخ نمور، گم هستند و کم صدا و شاید در پستوهای مردانه. گذار از جهان گذشته به جهان معاصر اما این فرصت را فراهم آورد تا زنان سری بلند کنند و آن چه را در تمام تاریخ میدیدند به زبان بیاورند. زنان به زبان آمدند و نوشتند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.