کافکا در آینه یونگ
درباره نویسنده داریل شارپ:
داریل شارپ (Daryl Sharp) نویسنده کتاب کافکا در آینه یونگ، با نام کامل داریل لئونارد مرل شارپ زادهی 2 ژانویه 1936 در رجینا و درگذشتهی 8 اکتبر 2019، نویسنده، تحلیلگر یونگی و ناشر کانادایی میباشد. وی در تورنتو کانادا زندگی میکند.
درباره کتاب کافکا در آینه یونگ:
قسمتی از کتاب کافکا در آینه یونگ:
عکسهای مادر کافکا، زنی قوی و مصمم، با صورتی پهن و اندامی استوار، در واقع زنی مردصفت را نشان میدهند که فعالیتها و نظراتش بلافاصله «زنی آنیموسی» را به ذهن متبادر میکنند. کافکا در پنجم دسامبر ۱۹۱۳ مینویسد: «چقدر از دست مادرم عصبانیام»، «فقط کافی است سر صحبت را با او باز کنم تا عصبی شوم و کم مانده داد بزنم.» در ۱۸ اکتبر ۱۹۱۶ مینویسد: «پدرم از یک طرف و مادرم از طرف. دیگر، جوری روحیهام را در هم شکستهاند که نمیشود کاریاش کرد.» و در نامه به پدر، در وصف مادرش میگوید: «ناخودآگاه نقش یک رم دهنده در شکار را بازی میکند.» یعنی مادرش او را از مخفیگاهش رم میدهد تا پدر کارش را بسازد.
کافکا هرگز با پدر و مادرش صمیمی نشد، و از بین سه خواهر جوان ترش، تنها اوتلا” (جوانترین خواهر، که ۹ سال از خود او کوچکتر بود) را دوست داشت. بارها و بارها از خانه رفت و سعی کرد کاملا روی پای خود بایستد، اما این تلاشهایش هرگز به جایی نرسید. زندگی در خانه تحمل ناپذیر بود، اما روی پای خود ایستادن از آن هم تحمل ناپذیرتر. در ژوئیه ۱۹۱۴ مینویسد: «زندگی در تنهایی، با تنبیه تمام میشود.»
نارضایتی کافکا از زندگی خانوادگیاش به صورت تکان دهندهای در گفتگوی او با گوستاو یانوش، شاعری جوان که پدرش در اداره بیمه همکار کافکا بود، نمود یافته است. یانوش که به مدت دو سال (۱۹۲۰-۱۹۲۲) درباره موضوعات گوناگونی از دین و هنر گرفته تا رؤيا و واقعیت مرتب با کافکا گفتگو میکرد از او نقل میکند:
مثلا حالا دارم به خانه میروم. ولی این فقط ظاهر امر است. در واقع، پا به زندانی میگذارم که مخصوص من ساخته شده است، و این خیلی وضع را سختتر میکند چون آنجا دقیقا شبیه یک خانه بورژوازی کاملا معمولی است و کسی جز من زندان بودنش را تشخیص نمیدهد. به همین دلیل، هرگونه تلاش برای فرار بیفایده است. وقتی زنجیری را نمیتوان دید، زنجیرها را نمیتوان پاره کرد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.