مگی دختر خیابانی
درباره نویسنده استیون کرین:
استیون کرین (Stephen Crane) نویسنده کتاب مگی دختر خیابانی، (زاده ۱ نوامبر ۱۸۷۱ – درگذشته ۵ ژوئن ۱۹۰۰) شاعر و نویسنده آمریکایی بود. او در نیوآرک، نیوجرسی به دنیا آمد. تحصیلات کرین کمتر از نقل مکان او به شهر نیویورک در زندگیاش تأثیر داشت. در این شهر بود که به محلههای پست و کثیف رفتوآمد کرد و محله باوه ری و فقر و نکبت آن دستمایه نخستین رمان او، مگی، دختر ولگرد، قرار گرفت.
منتقدان بر سر این موضوع که کرین را باید رئالیست نامید یا ناتورالیست یا امپرسیونیست، بگومگوی بسیار کردهاند. با این همه، هریک از این مکتبها با جنبههایی از آثار کرین متناسباند. مشابهتهای آشکاری میان «مگی» و «مادر جورج» و رمانهای «زولا» به چشم میخورد. اما کرین خود شیوه کارش را امپرسیونیستی میخواند و داستانهای او که به صورت رشتهای احساسات و ادراکات زودگذر جلوه میکنند، تأییدی بر این مدعاست.
جای دادن کرین در مکتب با نهضتی خاص، نادیده انگاشتن سرشت اساسی دستاوردهای اوست. جهان کرین، جهان اتفاقی است، جهان رویدادهای تصادفی و رخدادهای پیشبینینشده است. تجربه در آثار او تصادفی و عاری از طرح است. کرین شگردی روایی را در آثارش به کار میگیرد که با این بینش او انطباق دارد. او طرح، زنجیره علت و معلول آن و توالی منظم رویدادها را به کناری میافکند و ساختمان اثر را از رویدادهای فرعی بنا میکند. از موضوعهای مخاطرهآمیز به سرعت میگذرد و رویدادهای فرعی را برجسته ارائه میدهد. موضوعهای نامنتظر و غریب، به صورت امور واقع در میآید و چیزهای پیش پا افتاده شگفتیآور میشوند. حاصل اجتنابناپذیر چنین شگردی آن است که چهرهای از آدم داستان پرداخته میشود که در برابر دگرگونیهای جهان هوسباز، پناهی ندارد و بیش از آنکه بازیگر باشد، قربانی است. نتیجه این شیوه ارائه طنز است؛ طنزی که آماجش حالات آدمهاست که تلاش میکنند تا در میان آشفتگیهای زندگی خویش، غرور یا وقار یا اعتماد به نفس خود را برهانند.
تمایلات ضدقهرمانی بسیاری از آثار کرین، بخشی از جریانی در داستان آمریکایی قرن نوزدهم است که واکنشی بر ضد رمانتیسم و ایدئالیسم به شمار میآید. با این همه، رمانتیسمی که کرین بر آن میشورد، در سرشت او نهفته است و آثار او به کلی عاری از رمانتیسم نیست. این موضوع، بعدها هنگامی که اصول عقاید خود را اعلام داشت، روشنتر شد.
تأثیر کرین در آثار هنرمندانی چون جوزف کنراد، ویلا کاتر، تئودور درایزر، کارل سندبرگ و شروود اندرسن مشهود است. اما نویسندهای که بیش از هر کس مدیون اوست، کسی جز ارنست همینگوی نیست. سبک عریان، موجز و پرمایه همینگوی، توانایی او در القای روشن عقاید تأثیرهای ساده، همه مرهون کریناند.
دوران کوتاه عمر ۲۸ ساله او، سراسر پر از رنج و آلام و بیماری بود. کوشش مداوم او در راه خبرنگاری به جایی نرسید و با شکستهای فراوان رو به رو شد. اندیشههای بلند و سلیقه خاص او در داستاننویسی مورد پسند روزنامهنگاران و ناشرین قرار نگرفت و از طرفی ضعف جسمانی و بیماری مداوم او نیز مزید بر علت شد. سرانجام بیماری، او را در غربت و دور از وطن، از نعمت حیات محروم ساخت.
کرین، شهرت خود را در ادبیات آمریکا بیشتر مدیون کتاب «نشان سرخ دلیری» است. مطالب این کتاب که بر صحنههای هیجانانگیز و تکاندهنده جنگهای داخلی آمریکا دور میزند، او را در میان داستانسرایان جوان آمریکا انگشتنما کرد. او با نگارش این کتاب و داستانهای جالب و کوتاه دیگری که در صدر فهرست آنها عنوان «زورق بی حفاظ» قرار دارد، مقام شامخی در بین نویسندگان دنیای نو احراز نمود. کرین به سال ۱۹۰۰ در سن ۲۸ سالگی چشم از جهان فروبست.
درباره کتاب مگی دختر خیابانی:
در سال ۱۸۹۲ استیفن کرین کتاب مگی، دختر خیابانی را با هزینه شخصی منتشر کرد. کتابی که به نظر منتقدان پخته نبود و یک شکست تلقی شد. اما حقیقت این بود که همه ناشران در ابتدا به دلیل واقعگرایی وحشیانه و تکان دهندهاش کتاب را رد کردند. اما از آن زمان به بعد، این رمان یکی از اولین رمانهای رئالیستی آمریکایی به حساب میآید. مگی داستان یک دختر جوان زیبا است که در اواخر قرن نوزدهم در محلههای فقیر نشین نیویورک زندگی میکند. او در زندگی کوتاه خود «در گودال گل شکوفا شد»، به فحشا کشانده شد و در حالی که هنوز نوجوان بود به زندگی خود پایان داد.
اولین رمان استیون کرین پرترهای بیپرده و تکاندهنده از شرایط وحشیانهای است که بر طبقهی فرودست حاکم بوده است. این رمان تراژیک با تک تک شخصیتهایش و در واقع با انسانیت و خطاهای انسانی همدردی دارد و بر تاثیر محیط زندگی این آدمها بر شکل گیری خشونت تاکید میکند. در انتها، مگی داستانی است که با پیچیدگی اخلاقی خود خواننده را آزار میدهد. چه کسی مقصر این فجایع است که همچنان تکرار میشوند، تراژدیهایی که بارور میشوند و به هم میپیوندند و بیپایان خود را تداوم میبخشند؟
مگی، دختر ولگرد، برخی از ویژگیهای برجسته رمان ناتورالیستی را نشان میدهد. کرین پلیدیهای زندگی تهیدستانه را مینمایاند و بر قدرت تعیینکننده ارث و محیط تأکید میگذارد. با این همه، او شگردی با ناتورالیستها در پیش میگیرد؛ شگردی که در آن نمونهها دستچین میشوند و به گونهای غیرمستقیم ارائه میگردند.
قسمتی از کتاب مگی دختر خیابانی:
پسرکی ریز جثه برای حفظ حیثیت و آبروی محله عرق خورها بر تودهای از سنگریزه ایستاده بود. داشت به سمتِ ولگردهای ناجنس “محله شرورها” که دیوانهوار و زوزه کشان گردِ توده حلقه میبستند و سنگ به سویش میانداختند سنگ پرت میکرد.
رخسار کودکانهاش از فرط خشم کبود شده بود همچنان که ناسزاهای رکیک و آب نکشیده نثارشان میکرد، تنِ کوچکش پیچ و تاب میخورد.
پسرکی دیگر از محلهٔ عرق خورها که داشت فلنگ را میبست داد زد: «بزن به چاک جیمی بزن به چاک الان است که گیرت بیندازند.»
جیمی با غرشی دلیرانه پاسخ داد «زکی کار این ایرلندیهای بیهمه چیز نیست من یکی را فراری بدهند.»
فریادی از خشم جانگرفته از حنجرههای شروران محله رقیب به هوا برخاست ولگردهایی که دست راست، بودند لباسها همه پاره پاره با خشمی جنون آمیز افتاده بودند به جان پیکرِ روی توده سنگریزه بر چهرههای کوچک در هم پیچیدهشان نیشخندِ آدمکشان حقیقی میدرخشید. همین طور که افترا میزدند، سنگ پرتاب میکردند و یک صدا با آهنگی تیز دشنام میدادند.
مبارز کوچک محله عرق خورها از سر دستپاچگی سکندری خورد و از سمت دیگر به پایین غلتید نیم تنه اش در نزاعی تن به تن ریزریز شده و کلاهش افتاده بود. جای سالمی به تن پرکبودش باقی نمانده بود و از شکاف سرش خون میچکید. وجنات رنگ باختهاش حالتی چون بچه جنّی دیوانه به خود گرفته بود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.