شکاف دیجیتال سوم
درباره نویسنده ماسیمو راگندا:
ماسیمو راگندا (Massimo Ragnedda) نویسنده کتاب شکاف دیجیتال سوم، مدرس ارشد در دانشگاه نورثومبریا، انگلستان است، جایی که او در مورد شکاف دیجیتال و رسانههای اجتماعی تحقیق می کند. او معاون رئیس گروه کاری شکاف دیجیتال (IAMCR) و همکار گروه تحقیقاتی اینترنت و جامعه نورثآمبریا است. او دوازده کتاب و مقالات متعدد به زبانهای انگلیسی، اسپانیایی، ایتالیایی، پرتغالی و روسی تألیف کرده است.
درباره کتاب شکاف دیجیتال سوم:
از آنجا که وجوه بیشتری از زندگی روزمره ما در حال انتقال به حوزه دیجیتال است، ظرفیت، انگیزه و توانایی فرهنگی ما در تعیین نوع اطلاعاتی که نیاز داریم نیز بر فرصتهای زندگی و فعالیت اجتماعی مان تاثیر میگذارد. این امر مبنایی برای تمایز دیجیتال و در نتیجه تمایز اجتماعی میشود. شایان ذکر است که سطح فرهنگی، تحصیلات و مهارتهای عمومی همواره پایه تمایز اجتماعی بوده است. با این حال الگوهای موجود در این حوزهها در جامعهای که دارای قابلیت دیجیتال است مهمتر و حیاتیتر میشود و مسیر را به سوی نابرابری، هم در حوزه اجتماعی و هم در حوزه دیجیتال باز میکند.
این کتاب از چارچوب نظری ماکس وبر برای تحلیل پدیههای شکاف دیجیتال و نابرابریهای دیجیتال در زمینه قشربندی اجتماعی استفاده میکند. در نتیجه هدف کتاب حاضر ارائه مفهوم قشربندی و نابرابری در فضای دیجیتال به منظور روشن شدن این امر است که آیا شکاف دیجیتال صرفا اشکال سنتی نابرابری را گسترش میدهد یا شامل اشکال جدیدی نیز میشود؟!
بنابراین کتاب حاضر بر این مطلب تمرکز میکند که چگونه فعالیتهای آنلاین و مهارتهای دیجیتال مطابق با ابعاد جامعه شناختی حیاتی تنوع دارند تا با نظر به پویایی طبقه اجتماعی منزلت اجتماعی و قدرت، تبیینی انضمامی از اینها ارائه دهد. رویکرد ،وبری همانطور که در این کتاب تلاش میشود نشان داده شود، درک غنیتری از شمول و طرد دیجیتال و اجتماعی ارائه میدهد که فراتر از تحلیل محدود طبقاتی است.
علاوه بر این، این کتاب در مورد اینکه چگونه مسیر زندگی شهروندان ـ آنچه وبـر «فرصتهای زندگی مینامد – تحت تأثیر سرمایه دیجیتال و استفاده از اینترنت قرار میگیرد، بحث خواهد کرد. قرار گرفتن در سویه اشتباه شکاف دیجیتال ممکن است پیامدهایی جدی برای افراد و فرصتهای زندگی شان داشته باشد. به عبارت دیگر راه نیافتن به قلمرو دیجیتال یا نداشتن توانایی بهرهگیری کامل از ظرفیتهای فاوا (فناوری اطلاعات و ارتباطات)، میتواند به شکل چشمگیری بر فرصتهای فردی برای دستیابی به نتایج ارزشمند تأثیر بگذارد.
شکاف دیجیتال باید مسئلهای اجتماعی در نظر گرفته شود نه مسئلهای مربوط به فناوری و در نتیجه باید از دریچه جامعه شناختی درک شود. نکته جالب توجه و در عین حال عجیب این است که اگرچه شکاف دیجیتال و نابرابریهای دیجیتال جنبههای اساسی نابرابری اجتماعی در عصر اطلاعات هستند کمتر از آنچه بایسته است از لحاظ جامعه شناختی مورد توجه قرار گرفتهاند. البته مطالعات زیادی صورت گرفته اما جا دارد بیش از اینها باشد. در واقع باید درباره چگونگی تولید و بازتولید چنین نابرابریهایی در قلمرو ،دیجیتال چیزهای بیشتری درک کرد و آموخت. مهمتر از آن برای توضیح این که نابرابریهای اجتماعی و دیجیتال چگونه در هم تنیدهاند و متقابلاً بر یکدیگر تأثیر میگذارند، کارهای بیشتری باید انجام شود.
این کتاب علی رغم تمام محدودیتهایش تلاش میکند این شکاف را در ادبیات تحقیق پر کند و رویکردی خاص یعنی دیدگاهی وبری برای مطالعه نابرابریهای دیجیتال پیشنهاد میکند.
سؤالات نظری کلیدی در این کتاب عبارت اند از: شکاف دیجیتال چگونه بر قشربندی اجتماعی تأثیر میگذارد؟ و به طور متقابل، قشربندی اجتماعی چگونه بر تشدید شکاف دیجیتال تأثیر میگذارد؟ آیا شکاف دیجیتال اشکال جدیدی از طرد اجتماعی مانند تبعیض دیجیتال یا طرد دیجیتال ایجاد میکند؟ آیا اشکال سنتی نابرابری به سادگی خود را در حوزه دیجیتال تکرار میکنند یا شکاف دیجیتال در پرتو پویایی خود عمل میکند؟
برای ارائه پاسخ بدین سؤالات اساسی، نظریه قشربندی ماکس وبر بهترین دیدگاه را پیشنهاد میدهد. تحلیل نظری این که چگونه قشربندی اجتماعی در عصر دیجیتال نه تنها از طریق پویایی طبقاتی جنبههای اقتصادی بلکه از طریق منزلت پرستیژ جنبههای فرهنگی و در وابستگیهای گروهی جنبههای سیاسی بازتولید میشود درک بهتری از مسئله نابرابریهای دیجیتال ارائه میدهد.
قسمتی از کتاب شکاف دیجیتال سوم:
از نظر وبر قشربندی اجتماعی شامل سه بخش است: طبقه بر اساس موقعیت بازار و در اختیار داشتن ابزار تولید، به علاوۀ ظرفیتها و اعتبارات حرفهای (مثلاًشایستگیها)؛ منزلت بر اساس تفاوتهای اجتماعی مربوط به افتخار یا پرستیژ که از طریق سبک زندگی (طرز پوشش، مسکن، طرز صحبت و غیره) به رسمیت شناخته میشوند؛ و در نهایت احزاب، یعنی گروههایی از افراد که بر اساس خاستگاه، اهداف یا منافع با هم کار میکنند. این سه عنصر نقشی کلیدی در افزایش نابرابریهای اجتماعی و دیجیتال دارند. در این مرحله، موضوع نابرابری اجتماعی باید همراه با تشریح ظهور آن در جوامع غربی به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
مفهوم نابرابریهای اجتماعی بسیار جذاب و. بحثانگیز است. رشتههایی مانند جامعهشناسی و اقتصاد این موضوع را به طور گسترده تحلیل کردهاند و نمیتوان گزارشی از همۀ اندیشمندان برجستهای که سهمی در این بحث داشتهاند، ارائه کرد. از پدران جامعهشناسی (دورکیم، وبر و مارکس) گرفته تا جامعهشناسان معاصری مانند گیدنز، بک و باومن در این مورد بحث کردهاند. گیدنز در کتاب مبانی جامعه شناسی(۲۰۰۶) که در ان به شدت تحت تاثیر ماکس وبر بوده است، استدلال میکند که قشربندی اجتماعی نظامی ساختار یافته از نابرابریها بین گروههای اجتماعی است.
از دیدگاه او، میتوان جامعه را متشکل از لایههایی دانست که به صورت سلسله مراتبی ترتیب یافتهاند و افراد ممتاز و محروم در آن نسبتی بالا به پایین دارند. قشربندی اجتماعی را میتوان با عوامل متعددی تعیین کرد: منابع اقتصادی، قومیت، جنسیت، سن، وابستگی مذهبی، اعتبار یا قدرت. همانطور که چندین مطالعه تجربی نشان داده اند، تمام این عوامل در فضای دیجیتل نیز بازتولید میشوند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.