انرژی و عدالت
درباره نویسنده ایوان ایلیچ:
ایوان ایلیچ (Ivan Illich) نویسنده کتاب انرژی و عدالت، (Ivan Illich; ۴ سپتامبر ۱۹۲۶ – ۲ دسامبر ۲۰۰۲) یک نویسنده، فیلسوف و کشیش کلیسای کاتولیک اهل اتریش بود. او یکی از منتقدان بارز فرهنگ غربی و نهادهای مدرن نظیر آموزش و پرورش، پزشکی، کار، مصرفِ انرژی، حملونقل و توسعهٔ اقتصادی بود.رایوان ایلیچ در سال ۱۹۲۶ در وین به دنیا آمد. پدر و مادر او یهودی و کاتولیک بودند. در ۱۹۴۲، خانوادهٔ او از دست نازیها فرار کرد.
ایلیچ بعد از پایان جنگ در فلورانس زیستشناسی سلولی و کریستالشناسی، در رم الاهیات و فلسفه، و در آلمان تاریخ قرون وسطی خواند. او به یک کشیش وابسته به کلیسای کاتولیک روم تبدیل شد و در ۱۹۵۱ به یک قصبهٔ فقیر پورتوریکویی در شهر نیویورک فرستاده شد. در آنجا او بسیار موفق بود و در ۱۹۵۶ قائممقام دانشگاه کاتولیک پورتوریکو شد. او صراحتاً راستکیشیِ کاتولیکِ پیش از شورای دوم واتیکان را نقد میکرد و مافوقهای جدیدش از این مسئله چندان خشنود نبودند. او سال ۱۹۵۹ را در نقاط مختلف آمریکای جنوبی گذرانید و عاقبت در کورناواکِ مکزیک مستقر شد. او یک مرکزِ آزاد تحقیقاتی و آموزش زبان به نام مرکز مستندسازی بینفرهنگی تأسیس کرد که همانند برکلی و دهکدهٔ گرینویچ به محیطی مناسب برای رشد رادیکالیسمِ دههٔ ۱۹۶۰ تبدیل شد.
ایوان ایلیچ در چند کتابِ متوالی—ابزارهایی برای همْشادزیستی (۱۹۷۳)، انرژی و مساوات (۱۹۷۴)، الههٔ انتقامِ پزشکی (۱۹۷۵)، به سوی تاریخچهٔ نیازها (۱۹۷۸)، حقِ بیکاریِ سودمند (۱۹۷۸) و کارِ سایه (۱۹۸۱)—به نقدِ موازیِ پزشکی، حملونقل، قانون، رواندرمانی، رسانهها و سایر تخصصهایِ خودجاودانساز پرداخت. نظامِ پزشکی بیمار تولید میکند؛ نظامِ قضایی موکل تولید میکند؛ نظام سرگرمی مخاطب تولید میکند؛ نظام حملونقل مسافرِ هرروزه تولید میکند (که همانطور که ایلیچ دوست داشت تأکید کند، سرعتِ متوسطِ مسافرِ روزمره در سطحِ شهر از سرعتِ متوسطِ عابرانِ پیاده یا دوچرخهسواران کمتر بود—یا دستِ کم اگر احداثِ بزرگراهها پیادهروی یا دوچرخهسواری را در این مسیرها غیرممکن نکرده بود، میتوانست چنین باشد).
طی این فرایند، این سیستمها به ما طرزِ مناسبِ رفتار کردن را یاد میدهند؛ اما نکتهٔ به مراتب مهمتر این است که آنها به ما یاد میدهند که چطور نیازهایمان را تعریف کنیم. «همانطور که هزینهٔ تولید در کشورهای ثروتمند کاهش مییابد، تمرکزِ کار و سرمایه بر تشکیلاتِ گستردهای که هدفش مجهز کردنِ افراد به مصرفِ منضبطانه است» روزبهروز افزایش مییابد.
درباره کتاب انرژی و عدالت:
اصل این کتاب یا به تعبیر مترجمش رساله، برای اولینبار به صورت مقالاتی در سال ۱۹۷۳ در روزنامه لوموند پاریس چاپ شد. مقالات مذکور مبنای متنی شدند که به انگلیسی فراهم شد. این متن سپس به آلمانی با بسط و گسترش بیشتر چاپ شد. پس از آلمانی هم به زبان فرانسوی ترجمه و چاپ شد. موحد میگوید ایوان ایلیچ در سفری که به ایران داشت، اعتبار متن آلمانی را تایید کرد و مترجم فارسی اثر هم به متن انگلیسی وهم متن فرانسوی اثر توجه داشته است. عناوین بخشهای مختلف یا مقالات این کتاب به ترتیب عبارت است از: «بحران انرژی»، «صنعتی کردن حمل و نقل»، «سرسام سرعت»، «ارزش وقت»، «سرعت وقتخواره»، «انحصار غریزی صنعت»، «حد دستنیافتنی»، «درجات تحرک»، «ارباب یا دستیار؟» و «فقر صنعتی، صنعتزدگی، و بلوغ فنی».
مولف مطالب این کتاب، جهان فعلی را در معرض مخاطره و دغدغهای جدی دیده و بر همین اساس مقالات خود را نوشته است. منشا این مخاطره، آینده و کمبود انرژی نیست بلکه فراوانی مصرف آن است. به عقیده ایلیچ، مصرف بیبندوبار انرژی نهتنها محیط زیست را به پلشتی میکشاند، محیط زیست معنوی را هم از بین میبرد و به نابرابریها دامن میزند.
قسمتی از کتاب انرژی و عدالت:
بحث از مصرف انرژی در نقل و انتقال اشخاص، مستلزم آن است که در میان دو نوع از ترافیک یعنی «حمل و نقل» و «رفت و آمد» فرق قائل شویم. اصطلاح «ترافیک» اعم است از هر نوع حرکتی که مردم برای انتقال از نقطهای به نقطه دیگر در خارج از مسکن خود انجام میدهند. مقصود من از «رفت و آمد» حرکتی است که نیروی عضلانی (انرژی متابولیک) آدمی را مورد استفاده قرار می دهد و مقصودم از «حمل و نقل» حرکتی است که به منابع دیگر انرژی احتیاج دارد. منابع غیر انسانی انرژی در روزگار ما بیشتر، ماشینها هستند. حیوانات، بجز آنان که مانند الاغ و شتر به خوردن خار و خاشاک قناعت میورزند، در این جهان پر جمعیت، بر سر خوراک، با آدمیزاد سخت در رقابت هستند.
از آنگاه که مردم، نه تنها به خاطر مسافرتهای چندروزه بلکه حتی برای عبور و مرور یومیه خود باجگزار حمل و نقل گشتند، تناقض میان عدالت اجتماعی و نیروی ماشینی، میان تحرک درست و سرعت زیاد، میان آزادی شخصی و جادههای مهندسی ساز…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.