از چهار زندان
ناظم حکمت (ترکیه ۱۹۰۲ – مسکو ۱۹۶۳) شاعر و نویسنده ترک، افسر نیروی دریایی بود که بیهیچ دلیلی از ارتش اخراج شد و ناچار به ترک میهن گردید. در سال ۱۹۲۴ به ترکیه بازگشت و به دلیل چاپ شعرهایش در روزنامه ” أيدين ليق” به پانزده سال زندان محکوم شده او به مسکو گریخت و در سال ۱۹۲۸ با استفاده از قانون عفو، دیگر بار به ترکیه بازگشت. پس از آن چندین بار دیگر محکوم شد و سالیانی را در زندان گذراند، به سال ۱۹۵۱ از او سلب تابعیت شد. ناظم حکمت، یکی از مشهورترین شاعران معاصر ترکیه است که بسیاری از سرودههایش در ترکیه اجازه انتشار نیافت اما به بسیاری از زبانها از جمله فارسی ترجمه شد. سالیان سال پس از مرگ او، دولت ترکیه ناچار شد وی را از اتهام خیانت به میهن تبرئه کرده و از او اعاده حیثیت کند.
او دیوى آبى چشم بود
زنى نازکنارنجى دل از او ربود
رؤیاى زن خانهاى کوچک بود
که در باغچهاش
شاخههاى یاس زرد
گل کرده است
دیو، دیوآسا دوست مىداشت
و دستهاى دیو براى چنان کارهاى بزرگى
آماده شده بود
که نمىتوانست خانه کوچک بنا کند
و در خانه کوچک را بکوبد
خانهاى که در باغچهاش
شاخههاى یاس زرد
شکفته
او دیوى آبى چشم بود
زنى نازکنارنجى دل از او ربود
زن نازکنارنجى بود
دلش هواى آرامش کرد
خسته شد در میان راه طولانى دیو
و بدرود گفت دیو آبى چشم را
و بازو در بازوى کوتولهاى پولدار وارد شد
به خانهاى با شاخههاى یاس زرد
در باغچهاش
شکفته
و حالا دیو آبى چشم خوب مىداند
که خانهاى با شاخههاى یاس زرد
شکفته در باغچهاش
براى آرزوهاى دیوآسا
حتى گور هم نمىتواند باشد
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.