کوچ در پی کار و نان
درباره نویسنده محمد مالجو:
محمد مالجو نویسنده کتاب کوچ در پی کار و نان، (۱۳۵۱ در تهران – ) اقتصاددان، پژوهشگر حوزهٔ اقتصاد سیاسی و مترجم است. او به واسطهٔ پژوهشهای انتقادیاش دربارهٔ تاریخ اقتصادی ایران به ویژه در دورهٔ پس از انقلاب شناخته شدهاست. از او کتابها و مقالات متعددی منتشر شده و به چاپ رسیدهاست. محمد مالجو در سال ۱۳۵۱ در تهران به دنیا آمد. او در دانشگاه تهران به تحصیل در رشتهٔ اقتصاد پرداخت و با مدرک دکترا از این دانشگاه دانشآموخته شد. مالجو پس از پایان تحصیات خود در ایران به هلند رفت و برای مدتی بهعنوان پژوهشگر میهمان در پژوهشکده بینالمللی تاریخ اجتماعی در آمستردام به پژوهش پرداخت. او پس از مدتی به ایران بازگشت و به تدریس در دانشگاهها و مؤسسات آزاد مانند مؤسسهٔ پرسش پرداخت و همچنین پژوهشهای خود را در حوزهٔ تاریخ اندیشهی اقتصادی، اقتصاد سیاسی و تاریخ اقتصادی ایران در دورهی پس از انقلاب ۵۷ ادامه داد.
درباره کتاب کوچ در پی کار و نان:
این کتاب میکوشد بخشهایی از تاریخ معاصر ایران را که تاکنون مغفول مانده بود، با تکیه بر مقالاتی که طیفی از مکاتبههای رسمی و درخواستهای عمومی را در بر میگیرد، به تصویر بکشد. در اواخر دهه 1320، مردم بی بضاعت آذربایجان به تهران مهاجرت کردند. این یکی از اولین موارد در تاریخ معاصر ایران بود که مدیران سرمایهداری مجبور شدند برنامههای اقتصادی و اجتماعی مختلفی را هر چند در سطح بسیار پایین، برای کمک به محرومان شهر طراحی و اجرا کنند.
بر این اساس، “کوچ در پی کار و نان” که به ظاهر حرکت فراموش شدهای از مستضعفان آذربایجان در مقیاس تاریخی است، آغاز به کارگیری چندین سیاست اقتصادی و اجتماعی در زمینه برخورد با فقرا در مقیاس ملی شد. با این وجود، رفتار بوروکراتها لزوما بازتابی از دلسوزی دولت برای فقرا یا نوعدوستی خیرخواهانه نبود. بلکه به منظور حفظ منافع طبقات حاکم به عنوان یک کل، دیوانسالاران ناگزیر تلاش کردند به مشکلاتی که در کشورداری در طول تاریخ ایران ظاهر میشد و از اواخر دوره پیش از مشروطه به بعد اهمیت فزایندهای پیدا کرد، رسیدگی کنند.
“فاعلیت منفعلانه مستمندان آذربایجان از 1327 تا 1329 خورشیدی”، مسئولان را موظف کرد که برنامههایی را برای رسیدگی به فقرای کشور طراحی و اجرا کنند. این نه مقاومت آشکار یا پنهان دهقانان بود که محدود به روستاها باشد و نه سیاست سنتی طبقه کارگر، که در این مقطع هنوز فراگیر نشده بود. در سالهای پایانی دههی بیست شمسی، پراکندگی فقرای آذربایجان قطعا یک فاعلیت منفعلانه بود و کتاب “کوچ در پی کار و نان” به قلم “محمد مالجو” ابعاد مختلف آن را بررسی میکند.
قسمتی از کتاب کوچ در پی کار و نان:
نه نفر عائلهی بیچارهی من که کلیه زن و کودک خردسال هستند برای لقمه نانی محتاج[اند] نه نان دارم به آن ها بدهم نه فکری که وسیله ی دل داری شان فراهم کنم… در حدود ۷۵ سال و موهای سفید [دارم]، و اندام لاغر اجازه ی کار کردن به من نمیدهد. تبعید هم کلیه ی سرمایه ام را از کف برده است. تا دیروز اندک اثاثیه ای را که جهت لوازمات روزمره ی خود آورده بودم در عرض چهار ماه که در شیراز هستم فروخته به مصرف خوراک عائله رساندهام. امروز دیگر هیچ ندارم […] اگر بخواهم دست تکدی هم دراز کنم، زبان فارسی نمی دانم که سوال کنم.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.