کری مورا
درباره نویسنده توماس هریس:
توماس هریس (Thomas Harris) نویسنده کتاب کری مورا، زاده ۱۱ آوریل ۱۹۴۰ نویسنده و فیلمنامهنویس آمریکایی است که بیشتر برای سری رمانهایش در مورد شخصیت هانیبال لکتر شناخته میشود. تمامی کارهای او به فیلم تبدیل شدهاند. از جمله آنها میتوان به سکوت برهها اشاره کرد که اقتباس سینمایی آن سومین فیلم در تاریخ جایزه اسکار بود که توانست در بخشهای مختلف اصلی برنده شود.
توماس هریس، کارش را با خبرنگاری جنائی در آمریکا و مکزیک آغاز و پس از مدتی به عنوان نماینده اسوشیتدپرس در نیویورک، مسیر ترقی را به سرعت پیمود. نخستین رمان او با نام «یکشنبه سیاه» به سال ۱۹۷۵ منتشر و دو سال بعد توسط «جان فرانکن هایمر» به فیلم درآمد. داستانهای بعدی وی به ترتیب «اژدهای سرخ» در سال ۱۹۸۱، سکوت برهها در سال ۱۹۸۸ و هانیبال در سال ۱۹۹۹ منتشر شدند. دکتر لکتر در اژدهای سرخ تنها یک شخصیت جانبی بود، اما سکوت برهها او را به نقطه عطف ماجرا بدل کرد.
درباره کتاب کری مورا:
واشنگتن پست: «هیچکس کامل تر و تأثیرگذارتر از «هریس»، این نوع از تاریکی را آشکار نکرده است.»
وال استریت جورنال: «اثر یک استاد منحصر به فرد که همچنان در اوج توانایی های عجیب و تشویش آور خود است.»
بوک ریپورت: «رمانی فوق العاده خوش-ساخت از ابتدا تا انتها.»
قسمتی از کتاب کری مورا:
کری مورا شغلهای روزانه گوناگونی داشت. یکی از آنها که دوستش داشت در ایستگاه پلیکان هاربر سی برد بود، جایی که دام پزشکان و دیگر افراد داوطلب به کار توان بخشی پرنده ها و حیوان های کوچک مشغول بودند. او در پایان روز کاری به اتاق درمان رسیدگی و وسایل آن را ضدعفونی می کرد. گاهی وقت ها با کمک خویشاوندش برای گردشگرانی که با قایق به ایستگاه می آمدند غذا تهیه می کرد.
کری، برای آنکه فرصت کار با حیوان ها را داشته باشد، همیشه زود به سرکار می رفت. مسئولان ایستگاه برای او روپوش مخصوص پزشکی تهیه می کردند و او دوست داشت آن ها را بپوشد، چون باعث می شدند احساس پزشک بودن کند.
دام پزشکان می دانستند که باید به کری اعتماد کنند، او با پرنده ها با دقت و مهارت کار می کرد، و امروز، با نظارت دکتر بلانکو، زیر نوک یک پلیکان سفید را که در اثر برخورد با قلاب ماهیگیری زخمی شده، بخیه می زد. بخیه زدن آن قسمت کاری ظریف بود که می بایستی به صورت لایه لایه انجام گیرد، هر بخیه جداگانه، در حالی که پرنده با گاز بی هوش بود.
کاری بود آرام و مجذوب کننده، خیلی متفاوت با کاری که در کودکی انجام می داد، بستن زخم های سربازان در میدان جنگ با بخیه زدن بر روی تشک های سفت یا با رگ بند یا با یک بارانی پانچو برای پوشاندن زخم باز شده ی سینه که با نفس کشیدن فرد مجروح صدای مکش می دهد، یا فشار آوردن با دستش در حالی که روکش بسته تنزیب زخم بندی را با دندان پاره می کرد.
در پایان روز، پلیکان در اتاق ریکاوری درون قفس خوابیده و دکتر بلانکو و دیگران به خانه رفته بودند.
کری یک موش یخ زده را از فریزر بیرون آورد تا یخ آن آب شود، و در همان حال به مرتب کردن اتاق درمان پرداخت و آب مسیر پرواز و فضای نگهداری پرنده ها را عوض و آن را تازه کرد.
او، وقتی کار مرتب و ضدعفونی کردن وسایل را به پایان برد، یک نوشابه تمر هندی برای خود باز کرد و موشی را که یخ آن باز شده بود به فضای حصارکشی با سیم برای نگهداری پرنده و مسیر پرواز آن ها برد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.