چگونه هر چیزی را اندازه بگیریم
درباره نویسنده داگلاس هوبارد:
داگلاس هوبارد نویسنده کتاب چگونه هر چیزی را اندازه بگیریم، یک مشاور مدیریت، سخنران و نویسنده علوم تصمیم گیری و علوم رفتاری است. وی مخترع روش اقتصاد کاربردی اطلاعات (AIE) و بنیانگذار تحقیق تصمیم گیری هوبارد (HDR) است. او نویسنده کتاب چگونه میتوان هر چیزی را اندازه گیری کرد: یافتن ارزش نامشهودها در تجارت، عدم موفقیت در مدیریت ریسک: چرا شکسته است و چگونه میتوان آن را برطرف کرد، نبض: علم جدید استفاده از زنگهای اینترنتی برای پیگیری تهدیدها و فرصتها و آخرین مقاله وی کتاب، چگونه میتوان هر چیزی را در خطر امنیت سایبری سنجید (ویلی ، 2016). از سال 2017 ، دو کتاب او در لیست خواندن مورد نیاز برای آمادگی آزمون Society of Actuaries بوده است.
هوبارد علاوه بر کتابهای خود، در چندین نشریه از جمله Nature، مجله تحقیق و توسعهBM ، OR / MS Today ، Analytics ، CIO ، هفته اطلاعات و معماری بوستون منتشر شده است. کتابهای وی توسط مدارس بازرگانی متعددی مانند دانشکده تجارت و اقتصاد (کالج چارلستون)، دانشکده بازرگانی Jon M. Huntsman (دانشگاه ایالتی یوتا) و کالج کارل اچ. لیندنر برای مطالعه مورد نیاز، توصیه شده و پیشنهاد شده است.
درباره کتاب چگونه هر چیزی را اندازه بگیریم:
هوبارد معتقد است اندازهگیری زمانی اهمیت دارد که تأثیر ملموسی بر تصمیمات و رفتارهای ما بگذارد و داشتن اطلاعات دربارهی مقدار یا ارزش یک چیز به اقدام متفاوتی منجر شود. نویسنده در این کتاب ضمن اشاره به داستانها و مثالهای مختلف، چرایی، چگونگی و چیستی اندازهگیری را نشانمان میدهد. شاید برخی مثالها بهطور مشخص مربوط به حوزهی کاری شما نباشند، ولی باید بدانید چیزی که بهدنبال اندازهگیریاش هستید بالاخره نتایج قابلمشاهدهای دارد، و اگر اطلاعات بیشتری دربارهی آن داشته باشید، میتوانید تصمیم آگاهانهای بگیرید و با صرف هزینهای ناچیز، از زیانهای هنگفت جلوگیری کنید (چرایی).
هوبارد اندازهگیری را اینطور تعریف میکند: بیان کمّیِ کاهش عدمقطعیت بر اساس یک یا چند مشاهده (چیستی). بر این اساس، هر چیزی که عدمقطعیت را حتی کمی کاهش دهد اندازهگیری محسوب میشود و نباید بهدنبال به صفر رساندن عدمقطعیت باشیم، چراکه چنین چیزی نشدنی است. با در نظر داشتن این تعریف و هدف، به سراغ روشهای مختلف بسیار ساده و برخی روشهای آماری و شبیهسازی میرود که اغلب سادهترین بخش کارند و اگر کمی پیشزمینهی ریاضی یا آمار داشته باشید، کفایت میکند (چگونگی).
کتاب در چهار بخش و چهارده فصل تدوین شده است. در بخش نخست نویسنده نشان میدهد که برای هر چیزی راهکار اندازهگیری وجود دارد، و ضمن رد ادعاهای مبنی بر ناممکن بودن اندازهگیری، به سه ایراد متداولی میپردازد که مدیران و تحلیلگران مطرح میکنند تا از زیر بار اندازهگیری شانه خالی کنند. در بخش دوم توضیح میدهد که پیش از اندازهگیری چه کارهایی باید انجام داد، به چه پرسشهایی باید پاسخ داد، و چرا باید ابتدا تعریف درستی از مسئلهای که قرار است دربارهاش تصمیم بگیریم ارائه دهیم. پس از اینکه فهمیدیم چهچیزی را و چرا باید اندازه بگیریم، در بخش سوم با روشها و ابزارهای مختلف اندازهگیری آشنا میشویم، و در نهایت در بخش چهارم، استفاده از این روشها و ابزارها را با مثالهای واقعی یاد میگیریم.
اگر قرار است دربارهی پذیرش یا رد طرح سرمایهگذاری تصمیم بگیرید، تصمیم دارید کسبوکارتان را گسترش دهید ولی نمیدانید کار درستی است یا نه، میخواهید سامانهی جدیدی را در سازمانتان راه بیندازید که فکر میکنید کیفیت و بهرهوری را بالا میبرد، و بهطور کلی میخواهید دربارهی هر کاری تصمیم بگیرید که عدمقطعیت و ریسک در پی دارد، این کتاب دقیقاً همان چیزی است که نیاز دارید، چراکه اگر عدمقطعیت و ریسکی در کار نباشد، اصلاً اندازهگیری لزومی ندارد.
قسمتی از کتاب چگونه هر چیزی را اندازه بگیریم:
اصلا چرا باید برای اندازه گیریها اهمیت قائل باشیم؟ به سه دلیل. اولین دلیل که رکن اصلی این کتاب هم هست، این است که اندازهگیریها به تصمیم گیری آگاهانه کمک میکنند. دلیل دوم اینکه هر اندازه گیری (مانند نتایج نظرسنجی از مشتریان) ارزش بازاری خودش را دارد و میتوان آن را به سازمانها و اشخاص دیگر فروخت. دلیل سوم این است که گاهی اندازه گیری با هدف پیگیری کنجکاوی یا ارضای آن انجام میشود (مانند پژوهش دانشگاهی دربارهی سیر تکامل سفالگری).
ولی روشهایی که در رویکرد تصمیم محور به اندازه گیری دربارهشان بحث میکنیم (دلیل اول)، باید به درد در موقعیت دیگر هم بخورند (دلایل دوم و سوم). اگر اندازه گیری به تصمیم گیری آگاهانهی شما کمکی نکند، ممکن است به تصمیمگیری آگاهانهی افراد دیگری کمک کند که حاضرند بابت دریافت آن اطلاعات هزینه کنند. اگر پژوهشگری هستید که میخواهد بداند به راستی چه بلایی سر ماموتهای پشمالو آمد، باز هم باید بگویم که معتقدم این کتاب برای روش تعریف مسئله و روشهایی که شاید به کار بگیرید، به نوعی به دردتان میخورد.
یکی از استادان دانشکدههای کسب و کار پس از خواندن ویراست نخست این کتاب گفت که فکر میکند کتابی دربارهی حوزهی به نسبت پیچیدهای به نام «تحلیل تصمیم گیری» نوشتهام و آن را با عنوانی دربارهی اندازه گیری قالب کردهام تا افراد فعال در حوزهی کسب و کار و دولت آن را بخوانند. به نظرم درست وسط خال زده بود. اندازه گیری باهدف کمک به تصمیم گیری انجام میشود و حتی برای خود اندازه گیری هم «خرده تصمیماتی» باید گرفته شوند. نکتههای زیر را در نظر بگیرید…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.