پیدایش فلسفه جدید مجموعه تاریخ فلسفه غرب جلد سوم
درباره نویسنده آنتونی کنی:
آنتونی کنی نویسنده کتاب بتاریخ فلسفه غرب 3، با نام کامل سر آنتونی جان پاتریک کنی (Sir Anthony John Patrick Kenny) (متولد ۱۶ مارس ۱۹۳۱) فیلسوف تحلیلی اهل انگلستان است. او در حوزه فلسفه ذهن، فلسفه باستان و فلسفه قرون وسطی، فلسفه دین، فلسفه اخلاق و فلسفه ویتگنشتاین فعالیت دارد. او و پیتر گیچ سهم عمدهای در بسط توماسگرایی تحلیلی دارند. او رئیس سابق فرهنگستان بریتانیا و انجمن سلطنتی فلسفه است. همچنین استاد فلسفه دانشکده اکستر و ترینیتی آکسفورد بوده و بعد استاد کالج بالیول در همان دانشگاه شد و در نهایت نایب رئیس دانشگاه آکسفورد شد تا اینکه در سال ۲۰۰۱ بازنشسته شد. در ۱۹۹۲ از الیزابت دوم بریتانیا لقب سِر گرفت.
اثر عمده او تاریخ فلسفه غرب در چهار جلد است. نشریه فرست تینگز این کتاب را بهترین تاریخ فلسفه تکمولف بعد از تاریخ فلسفه کاپلستون دانست. این کتاب توسط رضا یعقوبی ترجمه شده و از جانب بنگاه ترجمه و نشر كتاب پارسه منتشر شده است. جشن رونمايی از اين كتاب در تاريخ 16 مرداد ماه 1398 به همت مجله بخارا تحت عنوان شب فلسفه غرب برگزار شد و كريم مجتهدي، انشاالله رحمتي و رضا يعقوبی در اين مراسم درباره اين كتاب و مسائل فلسفه غرب به ايراد سخن پرداختند و پيام ارسالی آنتونی كنی برای اين مراسم قرائت شد. كنی در بخشی از اين پيام گفته بود: «ابن سینا در طول قرون وسطی و بعد از آن بیتردید تاثیرگذارترین فیلسوف بعد از افلاطون و ارسطو بوده است و امیدوارم فلسفه ایران در عصر حاضر به همان شکوفاییاش در عصر ابن سینا برسد».
درباره کتاب تاریخ فلسفه غرب 3:
تاریخ فلسفهی غرب اثری چهار جلدی از آنتونی کنی است با عناوین: فلسفهی باستان، فلسفهی قرون وسطی، پیدایش فلسفهی جدید و فلسفهی جدید. این کتاب بهترین تاریخ فلسفه تک مولف بعد از تاریخ فلسفه فردریک کاپلستون شناخته شده است. کتاب تاریخ فلسفهی غرب، تاریخ نگاری رشد فکری تمدن غربی است و خواننده میتواند این روند را از زمان یونان باستان تا به امروز دنبال کند. در یونان باستان فیلسوفان در جست وجوی حقیقت جهان و انسان بودند و فلسفه در آغاز وجه تمایزی بین علم و الاهیات و عناصر اسطورهای نداشت. کتاب کنی به درک فرهنگ و تمدن غرب و رفع سوءتفاهمها و سردرگمیها رایج در مواجه با این بخش از تمدن کمک قابل توجهی میکند.
کنی سعی کرده است تا همچون برتراند راسل قلمی رسا و جذاب داشته باشد. و چون فردریک کاپلستون مستند، معتبر و دقیق باشد. بسیاری از تحلیلها و تفسیرهای نویسنده از نظریات فیلسوفان موجود در کتاب در نوع خود بدیع و ابتکاری است. و مخاطب را به راحتی جذب میکند. جلد سوم این کتاب به روایت سرگذشت فلسفه از آغاز قرن سیزدهم تا آغاز قرن نوزدهم میپردازد.
بهاءالدین خرمشاهی: «ترجمه حاضر از تاریخ فلسفه غرب آنتونی کنی، از دو نظر حائز اهمیت است: اول، تدوین متن اصلی در زبان انگلیسی که برخلاف تصور خوانندگان، در زبان انگلیسی هم نظایر چندانی ندارد. آنچه در این زمینه مشهور است به فارسی نیز ترجمه شده، یکی «تاریخ فلسفه غرب» اثر برتراند راسل ـ فیلسوف بزرگ قرن بیستم ـ است و دیگری که بسیار مفصلتر است و بیش از راسل نیز وارد مباحث ماهوی فلسفه میشود، «تاریخ فلسفه» فردریک کاپلستون است؛ و دوم، ترجمه فارسی شیوا، دقیق و خوشخوان این کتاب است. بنده که با آثار ترجمهشده فلسفی یا متون اصلی کم و بیش انس دارم، به واقع کتابی به این اطلاعبخشی و ترجمهای به این معنابخشی، یعنی معنارسانی کم دیدهام. با درود به مترجم کوشا و معناگرا و سختکوش این اثر، فرزند فرزانه فرهنگیام، رضا یعقوبی».
قسمتی از کتاب تاریخ فلسفه غرب 3:
انسان گرایی و اصلاح دههای را که در ۱۵۱۱ آغاز شد، میتوان دوران اوج رنسانس دانست. رافائل در واتیکان، دیوارانگارههایش را بر دیوارهای مقر پاپ نقش میزد و میکل آنژ سقف کلیسای سیستین را نقاشی میکرد. در فلورانس، خاندان مدیچی که از زمان ساونارولای اصلاح گرا تبعید شده بودند، دوباره به قدرت و سروری رسیدند. نیکولو ماکیاولی که از صاحب منصبان جمهوری سابق بود. حالا در حصر خانگی به سر میبرد. و از این فراغت اجباری برای خلق اثری برجسته در فلسفه سیاسی بهره میبرد. که شهریار نام داشت و در آن به حاکمان برای کسب و نگهداری قدرت، اندرزهای بیپرده میداد.
اندیشه و هنر رنسانس به کشورهای شمالی مثل انگلیس و آلمان رسید. یکی از همکاران میکل آنژ در صومعه وست مینستر آرامگاه هنری هفتم را طراحی کرد. و دسیدریوس اراسموس هلندی که سرشناسترین عالم عصر بود. در اوایل دوران سلطنت هنری هشتم، در کمبریج درس گفت. اراسموس مهمان همیشگی خانه تامس مور بود. تامس مور، حقوقدانی بود در شرف رسیدن به مقامی سیاسی که او را پس از شاه، قدرتمندترین شخص در انگلیس میکرد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.