و سرانجام مرگ
درباره نویسنده آگاتا کریستی:
آگاتا کریستی (Agatha Christie) نویسنده کتاب و سرانجام مرگ، زادۀ ۱۸۹۰ و درگذشتۀ ۱۹۷۶، نویسندۀ انگلیسی داستانهای جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. کریستی، اولین نویسندهای است که کتابهایش بیشترین ترجمه را به زبانهای مختلف دنیا داشته است.او با نام مستعار مِری وستماکوت داستانهای عاشقانه و رمانتیک نیز نوشته است، ولی شهرت اصلیاش به خاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستانهای آگاتا کریستی، به خصوص آن دسته که دربارهٔ ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو یا خانم مارپل هستند، نهتنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را بهعنوان یکی از مهمترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و تکامل داستانهای جنایی کوشیدهاند نیز معرفی و مطرح کردند.
قسمتی از کتاب و سرانجام مرگ:
رنيسنب ایستاده بود و خیره شده بود به نیل.
میتوانست از دوردست صدای بلند شده برادرانش یاموس و سوبک را تا حدی بشنود. بحثشان بر سر این بود که قسمت مشخصی از سیل بند نیاز به تقویت دارد یا نه. صدای سوبک مثل همیشه بلند بود و مطمئن. عادتش بود که از عقایدش با اطمینان دفاع کند. لحن ياموس هم آرام و بیشتر مثل غرغر بود و اضطراب و تردیدش را نشان میداد. ياموس همیشه دلواپس چیزی بود. پسر بزرگتر بود و در غیاب پدرش که به املاک شمالی رفته بود اداره مزارع کم و بیش با او بود. یاموس کند و محتاط بود و مرتب دنبال مشکلاتی میگشت که اصلا شاید وجود هم نداشت. مردی قوی هیکل و کندرو بود که از سرزندگی و اعتماد به نفس سوبک بویی نبرده بود.
رنيسنب از بچگی به یاد داشت که برادران بزرگترش با همین لحن با هم بحث میکردند. یکدفعه احساس امنیت کرد … دوباره در خانه بود. بله، به خانه آمده بود …
ولی وقتی که بار دیگر به رودخانه محصور و درخشان نگاه انداخت دردش باز هم عود کرد. کای، شوهر جوانش، فوت کرده بود …
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.