وقتی برای تنهایی
حرف زدن از کتابی که در دست دارید کار سادهای نیست چون هر چقدر فکر کنم نمیتوانم آن را در دستهبندی و قالب خاصی بگنجانم. این کتاب را آن قدر که میتوان يك يادداشت شخصی، خودزندگینامه و سفرنامه دانست از طرف دیگر میتوان آن را در قالب کتابهای روانشناسی و رشد شخصی نیز جای داد. اما من ترجیح میدهم برچسب خاصی روی آن نگذارم و خوانندگان کتاب را از پیش محدود به قالبی خاص نکنم. این کتاب بیش از هر چیز جستاری است در وصف لذت خلوت کردن با خود با چاشنی سفر و پرسهزنی در خیابانهای چهار شهر خاص. شهرهایی که ویژگی منحصر به فردشان، آنها را تبدیل به مکانی برای تعمق بیشتر در لحظههای تنهایی کرده است.
استفانی روزنبلوم يك روزنامه نگار است، نه يك نویسنده و مثل نویسندههای کارکشته بازی با کلمات را بلد نیست. خبری از تعبیرهای ادبی و خیال ورزی نیست. جملات کوتاه، مختصر و خبریاند مثل مقالهای که برای ستونی در روزنامه نوشته شده باشد. اما در عین حال خبری از لحن خشك و رسمی روزنامه در کار نیست. روزنبلوم از پس ماموریتی کاری تبدیل به پرسهزنی تمام عیار میشود. در مسیر کشف لذت تنهایی ما را با خواندهها و شنیدههای خود همراه میکند و سپس دیدههایش را با ما در میان میگذارد. این کتاب يك راهنمای سفر نیست و قصد ندارد از زیباییها و دیدنیهای شهرها بگوید. هدف قدم زدن در شهرها و درك جزئیاتی است که با داشتن همراه آنها را نادیده خواهید گرفت. در سفر او به این چند شهر با مفاهیمی آشنا میشوید که شاید ارتباطشان با تنهایی هیچگاه برایتان قابل درك نبوده است. سفر که همیشه منبعی جادویی برای رشد شخصی و دستیابی به تجربیات گرانبها بوده است، برای روزنبلوم در تنهایی و پرسهزنی به اوج خود میرسد و او را درگیر جزئیاتی در محیط اطراف خود میکند که هیچگاه در حضور دیگران به آن نیندیشده است…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.