هند، قدرتی جهانی در قرن بیست و یکم (خیزش چالشها و فرصتهای تازهتر)
درباره نویسنده راج کومار کوثاری:
دکتر راج کومار کوثاری M.A. ، M.Phil. ، Ph.D. در حال حاضر دانشیار و رئیس گروه علوم سیاسی دانشگاه ویدیاساگار، بنگال غربی، هند است. وی اعتبار و افتخار چهار کتاب و حدود بیست مقاله تحقیقاتی را که در مجلات معتبر منتشر شده و مقالات را در حدود سی کنفرانس ملی و بین المللی ارائه داده است، به خود اختصاص داده است.
درباره کتاب هند، قدرتی جهانی در قرن بیست و یکم:
در دوران جنگ سرد، هند در حاشیه سیاستهای جهانی قرار داشت و در نتیجه تأثیر حداکثری یا عدم تأثیر آن بر موضوعات مهم تأثیرگذار بر سیستم بینالملل بود. دهلی نو برای همبستگی جهان سوم از طریق جنبش عدم تعهد و خلع سلاح هستهای کامل تمرکز کرده بود تا حضور خود را در صحنه بینالمللی احساس کند. صحنه سیاستهای بینالمللی عمدتاً تحت سلطه، هدایت و کنترل قدرتهای بزرگ تعیین کننده خط سیر سیاست جهانی قرار داشت. امروز هند به دلیل افزایش شهابی اقتصادی و توان نظامی خود به مرکز سیاست های جهانی منتقل شده است. در این زمینه، جلد حاضر به طور گسترده بر جنبههای نظری و مفهومی با محوریت افسانه و واقعیت ظهور هند به عنوان یک قدرت جهانی تمرکز دارد.
جدا از مقدمه، این کتاب براساس ملاحظات مفهومی، نظری و استراتژیک به سه قسمت تقسیم شده است. بخش اول به موضوعات مفهومی و نظری میپردازد که ماهیت ظهور هند در جهت تبدیل شدن به یک قدرت جهانی از اوایل دهه 1990، یعنی در سالهای پس از جنگ سرد را توضیح میدهد. بخش دو بر مناطق مهم استراتژیک از منظر تبدیل شدن هند به یک قدرت جهانی بالقوه در قرن بیست و یکم تمرکز دارد. بخش سوم و آخر سعی دارد نشان دهد که راهپیمایی دهلی نو به سمت قدرت جهانی از طریق ارزیابی روابط دوجانبه هند با برخی از قدرتهای بزرگ مانند چین و ژاپن و چند همسایه مهم استراتژیک بنگلادش، نپال، میانمار و پاکستان، تا چه حد و تا چه حد عملی شده است.
این کتاب برای دانشجویان روابط بین الملل، محققان، دیپلماتها و سیاست گذاران بسیار مفید خواهد بود و بحثهای علمی بیشتری را درباره موضوعات مطرح شده برانگیخته است.
قسمتی از کتاب هند، قدرتی جهانی در قرن بیست و یکم:
امروزه اهمیت هند در سیاست جهانی مبهم باقی مانده است. هند با ظهور از دل استعمار، مسیر طولانی را جهت ارتقاء سهم خود به عنوان یک بازیگر جهانی، همراه با نفوذ قابل ملاحظهای در معادلات قدرت، با حضور قدرتهای اصلی، طی کرده است. با این وجود، بررسی نظری ظهور هند در این ابعاد نه تنها بر تواناییها و قدرت تحول آن، بلکه بر ایستارهای هنجاری و مفهومی، بلافاصله پس از دوران استعمار، اثر گذار خواهد بود. خوانش ساختاری – کارگزاری تاکید میکند که این محیط یا فضای نظام مند است که سیاست خارجی یک دولت را تعیین میکند و به رغم وجود عوامل مفهومی، سیاسی و فرهنگی که اغلب چنین علائم ساختاری را توصیف میکنند، بازتابها را از ساختار به دست میآورد. زمانیکه تواناییهای دولت تغییر میکند، سیاست خارجی نیز در واکنش به این امر، تغییر خواهد کرد. اما میان واکنش علیت و عاملیت همواره شکاف وجود دارد. با کاربرد این دیدگاه در فضای هند، به طور کلی میتوان عوامل ساختاری و واکنشهای کارگزاری را در رویکرد کلی و به طور خاص در سیاست خارجی قرار داده و به هم پیوند زد. دلیل این امر آن است که هند از همان آغاز مسیر خود جهت تبدیل شدن به یک کشور مستقل…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.