هزیمت یا شکست رسوای امریکا در ایران
درباره نویسنده مایکل له دین:
مایکل لهدین (Michael Ledeen) نویسنده کتاب هزیمت یا شکست رسوای امریکا در ایران، با نام کامل مایکل آرتور لدین (Michael Arthur Ledeen) (متولد ۴ مرداد ۱۳۲۰ در لوس آنجلس، آمریکا)، مورخ، فیلسوف، خبرنگار، نویسنده و تحلیلگرسیاست خارجی نومحافظهکار آمریکایی است که در دورههای مختلف به عنوان مشاور در شورای امنیت ملی و وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا خدمت کردهاست. او به مدت بیست سال کرسی محقق آزادی را در مؤسسه نومحافظهکار امریکن انترپرایز دراختیار خود داشت. لدین هماکنون در جایگاهی مشابه، در بنیاد دفاع از دمکراسیها مشغول به کار است.
درباره کتاب هزیمت یا شکست رسوای امریکا در ایران:
نویسندگان این کتاب آشکارا خود را مخالف سرسخت هرگونه انقلابی در جهان که به زیان منافع انحصارچیان آمریکائی باشد میشناسانند و به همین انگیزه است که پیجوئی علل و موجبات شکست رسوای آمریکا در ایران، سیاست، یا به دریافت خود آنها، بیسیاستی کارتر را محکوم میسازند و برآشفتهاند که چرا در کشور ما حمام خون به راه نیفتاده و از ایران شیلی دیگری ساخته نشده است.
این کتاب به بخشهای شاهنشاه، محور واشنگتن- تهران، کارتر و ایران، بحران I و بحران II، انقلاب، انتقام آیتالله تقسیم شده است.
قسمتی از کتاب هزیمت یا شکست رسوای امریکا در ایران:
در تاریخ ایران پادشاهان مقتدر یا کم اقتداری که در پی کسب قدرت رفتهاند و تنها مدتی کوتاه آن را به چنگ آوردهاند فراواناند. برخی از اینان قدرت خود را در ماجراهانی بیثمر بر باد دادهاند و پس از آنکه چند روزی شهوت مال و جاه خود را فرو نشاندهاند از صفحه روزگار محو شدهاند. برخی دیگر، چون داریوش بزرگ، که در سال ۵۴۶ پیش از میلاد خود را شاه پارس خواند، امپراتوری خیره کنندهای را وسعت بخشیده و نیز استوار ساختهاند. لیکن، طی هزاران سال، شاهان ایران دعوی مشروعیت خویش را کمتر بر تبار خود بنیاد نهادهاند تا بر قدرت شخصی واقعی، در حالی که هم بر قدرت نظامی و هم بر قوت اخلاقی خویش تکیه کردهاند.
اینکه در ایران سلسلههای پادشاهی دیر پا نبودهاند بدین معنی است که کمتر شاهی توانسته است همت خود را وقف برنامههای درازمدت کند. سلاطین ایران به جای آنکه بکوشند تا برای نسلهای آینده بهروزی و عظمتی پایدار پیریزی کنند، عموما به مقاصدی مشخص، با سران عشایر و فرماندهان نظامی و دیگر رجال پرقدرت، به زیان مردم، هم پیمان شدند. به قول دو مورخ گرانقدر، میراث نظام پادشاهی ایران چندان درخشان نیست: «بخش مهم این میراث همان یکهسالاری پرقدرت و نسبتا متمرکز است که مازاد کشاورزی را برای نگهداری سپاه و دستگاه دیوانی خرج میکرد و قاطبه مردم را در عجز و جهل و فقر رها میساخت»
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.