سبد خرید

نیمی از من و این شهر دیوانه

ناشر : علیدسته: , , ,
موجودی: موجود در انبار

330,000 تومان

می‌تونستی بگی بریم خونه، تو نمون چون من می‌خوام تنها باشم. می‌تونستی هر چیز دیگه‌ای بخوای، اما این هتل اومدن، اینکه می‌خوای ثابت کنی این قدر تو این شهر به هیچ چیز و هیچ کس هیچ تعلق خاطری نداری، خیلی عذابم میده! حالا هم پیاده شو…

هم زمان پیاده می‌شویم و او با حال خرابی که هیچ تسلطی بر آن ندارد و با حرصی واضح، می‌رود که با پذیرش حرف بزند و من ناخودآگاه خنده‌ام می‌گیرد.

به قول خودش اگر من و اویی بمانیم و آینده‌ای وجود داشته باشد، با هم بساطی خواهیم داشت. او نمی‌داند من اكثر اوقات تنها سفر کرده‌ام و شب و نصف شب به شهر جدیدی رسیده‌ام که تا به حال آن را ندیده‌ام. خودم تاکسی گرفته‌ام، خودم هتلم را پیدا کرده‌ام. اما اینجا در شهر خودم چنان برایم سینه سپر کرده است و برای گرفتن یک اتاق حال غریبی به خودش گرفته که فقط نگاهش می‌کنم.

تعداد:
مقایسه



نیمی از من و این شهر دیوانه

درباره نویسنده گلناز فرخ نیا:

گلناز فرخ‌نیا نویسنده کتاب نیمی از من و این شهر دیوانه، متولد  1364 است. 

درباره کتاب نیمی از من و این شهر دیوانه:

زندگی و گذشته “نفس” اینفلوئنسلر معروف اینستاگرام به اندازه کافی پیچیده و مشکوک و تاریک است و درست زمانی که تا رسیدن به یکی از آرزوهایش که آن هم ازدواج با علیرضاست، فقط چند قدم مانده است پای مانی ملک‌زاده به زندگی‌اش باز می‌شود. زندگی نفس دست‌خوش تحول عظیمی می‌شود؛ چرا که رازها و گذشته‌ی نفس به دست مانی یکی یکی فاش می‌شوند. نفسی که برای رسیدن به منافعش از این شهر بیزار است رو در روی مانی قرار می‌گیرد که انگار می‌خواهد پای نیمه‌ی تاریک وجودش را به این شهر زنجیر کند…

قسمتی از کتاب نیمی از من و این شهر دیوانه:

-می‌دونی آدم‌هایی که خیلی ادعای زرنگی‌شون می‌شه، یه جایی بد پاشون گیر می‌افته؟
قفسهِ سینه‌ام بی‌اراده از خشم و‌ حرص محکم بالا و پایین می‌رود.
-دارم می‌برمت یه جا شاید یه چیزایی یادت بیاد!

-همین الان بگو، حوصله مسخره‌بازی‌هات رو ندارم، نمی‌خوامم باهات جایی بیام.
دکمه ضبط را می‌فشارد و‌ با غضب می‌گوید:
– بشین تا برسیم، باور کن صبرِ منم حدی داره
محکم به پشتی صندلی تکیه می‌دهم و زیرِ لب می‌گویم:
-صبرِ منم حدی داره…

مانی در حال و‌ هوای خودش بود و‌‌ به قدری با سرعت رانندگی می‌کرد که هر کس جز من که عاشق سرعت بودم، کنارش نشسته بود از ترس سکته می‌کرد. واردِ جاده لواسان که می‌شود، طاقتم طاق شد، نمی‌خواستم فکر کنم حدسم درست است و به مقصدش کجاست! نمی‌خواستم تا زنده‌ام بار دیگر آن باغ لعنتی را ببینم.

پلک‌هایم را روی هم می‌فشارم، گلویم خشک و‌ طعم دهانم به تلخی می‌زند. در تمام آن پیچ‌های لعنتی نفسم را حبس می‌کنم، دلم نمی‌خواهد کوچکترین تغییری در حالم توجه مانی را جلب کند.
بالاخره جاده لعنتی به پایان می‌رسد، سنگینی نگاهش را حس می‌کنم و می‌دانم اگر متقابلاً نگاهش کنم ترس رخنه کرده در بند بند وجودم را از حال پریشانم می‌فهمد…

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1401

تعداد صفحات

941

زبان

موضوع

,

شابک

9789641936893

وزن

900

جنس کاغذ

,

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “نیمی از من و این شهر دیوانه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...