سبد خرید

نان، آموزش، آزادی (نقاب 109)

ناشر : جهان کتابدسته: , , ,
موجودی: موجود در انبار

150,000 تومان

آتن در سال 2014 صحنۀ ماجراست.

بحران عمیق اقتصادی، یونان را از پا در آورده است. بازگشت از یورو به دراخما (واحد پول پیشین یونان) هم نتیجه‌ای دربر ندارد و کاهش مستمر ارزش پول ملّی، بسیاری از یونانیان را به افلاس کشانده است. گذران زندگی روزمره حتی برای کارمندان و مستمری‌بگیران دولت هم روزبه‌روز دشوارتر می‌شود و خیل بیکاران و بیخانمان‌ها _ کسانی که یک‌شبه به جمع فقرا افزوده شده‌اند _ جامعه را به غلیان آورده است.

گروه‌هایی خودجوش از جوانان به یاری کسانی که همه‌چیز خود را از دست داده‌اند می‌شتابند و با امکانات اندکی که فراهم می‌آورند رنج آن‌ها را تسکین می‌دهند.

در همین زمان، سه ترور پیاپی جامعه را تکان می‌دهد. قربانیانْ یک ویژگی مشترک دارند: همگی از دانشجویان پیشین پلی‌تکنیک آتن هستند؛ قهرمانانِ مبارزه با دیکتاتوری سرهنگان در دهۀ 1970، که اینک به آرمان‌های گذشته پشت کرده‌اند. افراد صاحب‌نفوذی که مواضع گوناگون مدیریت اقتصادی را تصاحب کرده‌اند و به سوء‌استفاده از قدرت، انواع فساد، اختلاس و سرقت اموال عمومی متهم‌اند…

تعداد:
مقایسه



نان، آموزش، آزادی (نقاب 109)

درباره نویسنده پتروس مارکاریس:

پتروس مارکاریس (Petros Markaris) نویسنده کتاب نان، آموزش، آزادی، (زاده ۱ ژانویه ۱۹۳۷ در استانبول) نویسنده یونانی-ارمنی رمان‌های پلیسی با بازی بازپرس پلیس آتنی بدخلق کوستاس هاریتوس است.او پسر یک کارآفرین ارمنی و مادری یونانی است و به نام بدروس مارکاریان در استانبول به دنیا آمد. او در دبیرستان اتریش سنت جورج در استانبول تحصیل کرد و پس از ابیتور چند سال در وین و اشتوتگارت در رشته اقتصاد تحصیل کرد.

خانواده در سال 1954 به آتن نقل مکان کردند، اما مارکاریس تا سال 1964 به طور دائم در آنجا مستقر نشد. در آن سال بیش از 15000 یونانی (دارای پاسپورت یونانی) از استانبول اخراج شدند و اموال آنها مصادره شد که ضربه بزرگی برای جامعه یونانی هزاره شهر بود. او به خاطر پدرش سال ها به اقلیت ارمنی تعلق داشت و هیچ شهروندی نداشت. او مدت کوتاهی پس از سال 1974 به همراه بقیه اقلیت ارمنی در یونان شهروند یونان شد. مارکاریس به زبان های یونانی، ترکی و آلمانی صحبت می کند و می‌نویسد. امروز او در آتن زندگی می کند.

درباره کتاب نان، آموزش، آزادی:

نسخه اصلی رمان «نان، آموزش، آزادی» سال ۲۰۱۴ منتشر شد و داستانش هم درباره آتنِ همان‌سال است؛ دوره‌ای که بحران اقتصادی عمیق،‌ یونان را از پا درآورده بود و بازگشت از یورو به دراخما (واحد پول یونان)‌ هم نتیجه‌ای نداشت. به این‌ترتیب کاهش ارزش پول ملی، بسیاری از یونانیان را به مرحله افلاس کشاند و گذران زندگی برای کارمندان و مستمری‌بگیران روز به روز دشوارتر شد. جمع زیادی از بی‌کاران و بی‌خانمان‌ها وارد طبقه فقیر و ضعیف جامعه شدند و اجتماع یک‌پله به آشوب و غلیان نزدیک شد.

در بستر زمانی و شرایطی که ترسیم شد، گروه‌های خودجوش جوان برای کمک به مردمی که همه‌چیز خود را از دست داده، رفته و با تهیه امکانات اندک زندگی در پی کاهش رنج آن‌ها بودند. اما در همین‌روزها رخ‌دادن ۳ ترور پشت‌سر هم جامعه یونان را تکان می‌دهد. نکته مشترک ترورها، قربانیان آن‌هاست؛ این‌که هر سه از دانشجویان پیشین پلی‌تکنیک آتن و قهرمان مبارزه با دیکتاتوری سرهنگان دهه ۱۹۷۰ یونان هستند. اما هرسه به آرمان‌های آزادی‌خواهانه و فسادستیزی گذشته خود پشت کرده و پیش از کشته‌شدن، مشغول سوءاستفاده از قدرت و موقعیت سیاسی خود بوده‌اند.

«نان، آموزش، آزادی» در ۳۶ فصل نوشته شده و پیش از شروع متن آن که به «تئو آنجلوپولوس» کارگردان یونانی تقدیم شده، این‌آیات انجیل یوحنا درج شده است: در میان خود جامه‌ها را تقسیم کردند و بر لباس من قرعه افکندند.

قسمتی از کتاب نان، آموزش، آزادی:

«زن سابقم، آن سلیطه…»

باز توان حرف‌زدن را از دست داد. وقتی دوباره توانست حرف بزند، کلمه‌ها را تک‌تک ادا کرد:

«دو ماه نتوانسته‌ام برای بچه‌ها پول بفرستم. اول به من کم پول دادند، بعد اصلا ندادند. از کجا پول بیاورم؟ امروز صبح به اداره تلفن کرد تا بگوید لامبیس، مرد تازه‌اش، دچار فقر است و نمی‌تواند برای بچه‌ها پول بدهد، و آن‌وقت اگر دیگر نتوانم پول بدهم، باید بچه‌ها را پیش خودم ببرم.»

به امید اینکه حمایتم را ابراز کنم حرفش را قطع کرد، ولی چه می‌توانستم به او بگویم؟

«آقای کمیسر، آن‌ها را پیش خودم ببرم؟ من تنها زندگی می‌کنم و چیزی ندارم به زنی بدهم که به بچه‌ها برسد. اگر اول سال تحصیلی بود آن‌ها را پیش پدر و مادرم به اوبه می‌بردم. ولی تغییر دادن مدرسه‌شان حالا؟ این را به او گفتم، ولی او من را پی کارم فرستاد.»

«قصد داری چه کنی؟»

«آن‌ها را آخر هفته پیش پدر و مادرم ببرم. دعا می‌کنم. از آنجا خوششان بیاید و قبول کنند که تغییر مدرسه بدهند. در این‌صورت وضع روبه‌راه می‌شود. چند روزی با آن‌ها می‌مانم تا آرام‌آرام جا بیفتند. ولی اگر بخواهند به آتن برگردند کارم ساخته است. در این شرایط از کجا می‌شود وام گرفت؟»

باز مکث کرد و باز به حالت ناراحتش برگشت:

«آقای کمیسر، شاید تقاضای ده روز مرخصی خوب باشد. می‌دانم برای اینجا چه‌قدر سخت است، ولی چه کنم؟»

اجازه ده روز مرخصی‌اش را دادم و گفتم به کولا بگوید که بیاید. او سر به زیر انداخته، ولی آشکارا تسکین‌یافته، بیرون رفت.

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

مترجم

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1402

تعداد صفحات

242

زبان

موضوع

,

شابک

9786008967828

وزن

220

جنس کاغذ

عنوان اصلی

Pain, éducation, liberté
2014

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “نان، آموزش، آزادی (نقاب 109)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...