معمای آگاتا کریستی

داستان روایت گم شدن آگاتا کریستی مشهورترین و پرفروش ترین نویسنده رمانهای پلیسی و خالق کاراکترهایی چون کارآگاه پوآرو و خانم مارپل در سال ۱۹۲۶ و به مدت یازده روز است. کریستی که خود پرطرفدارترین داستانهای جنایی را می‌نوشته در این برهه از زندگی‌اش گویی وارد یکی از همان داستانهای پررمزوراز می‌شود.

در این یازده روز پلیس، خانواده و همسرش، که به او خیانت کرده دنبال او می‌گردند و در آخر در حالی او را می‌یابند که با نام نانسی نیل در هتلی مشغول گذران زندگی و هم صحبتی با دیگر مهمانان هتل است و ادعا می‌کند این مدت دچار فراموشی شده و چیزی به یاد نمی‌آورد اما در حقیقت می‌خواسته انتقامی از بی‌وفایی‌ها و رفتارهای زشت همسرش بگیرد. اما او در واقع در زمان اقامتش در هتل نامه‌ای برای پلیس نوشته و داستان را طوری تعریف کرده که همسرش به خاطر زن دیگری قصد قتل او را داشته و او موفق به فرار شده است.

می‌خواهی این داستان چگونه تمام شود؟ به چشم من که دو راه بیشتر پیش روی تو نیست و راه اول اندکی ساده‌تر از دیگری، ولی البته که هیچ‌کدام بی‌دشواری و رنج به پایان نخواهند رسید… بخوان و راهنمایی‌های مرا به دقت دنبال کن اگر که می‌خواهی راه اول را بروی و با خیال راحت به پایان کار برسی. آسان نخواهد بود؛ باید محکم باشی، حتی وقتی که راه سنگلاخ است و رنج و شرم احاطه‌ات می‌کنند، که فقط به یاری راهنمایی‌های من بر سر هر بزنگاه و دوراهی است که این سفر پایانی خوش برایمان خواهد داشت.