محدوده خون: هندسه یک جنایت خانوادگی
درباره نویسنده سعید احمدیان:
سعید احمدیان نویسنده کتاب محدوده خون: هندسه یک جنایت خانوادگی، متولد 1370 است. شمیم مستقیمی (1359) جستارنویس و فعال حوزۀ مطبوعات است. از او بهعنوان اولین کسی که به آموزش تخصصی جستارنویسی در ایران اقدام نموده، یاد میشود. مجموعۀ بازپرسی به همت مستقیمی و تیمش در قالب جستار روایی نوشته شده و در هر جلد به روایت ماجرای یک پروندۀ جنایی، اجتماعی یا سیاسی، که در برهههایی از تاریخ قبل از انقلاب ایران رخ داده، پرداخته شده است. محدودۀ خون اولین کتاب از این مجموعه است که به قلم سعید احمدیان، یکی از اعضای این تیم، به رشتۀ تحریر در آمده.
درباره کتاب محدوده خون: هندسه یک جنایت خانوادگی:
بازپرسی چنانچه از نامش پیداست قرار دادن پرسشی تازه در برابر ماجرایی قدیمی است. در مرور دوباره برخی اخبار و پروندهها از روزگار گذشته حس کردیم انرژی آزاد نشدهای ما را به درون آنها میکشد.
تاریخ ما آکنده از ماجراها و روایتهایی سرگردان است. اشباحی دادخواه که امید به داوری آنها را سرگردان نگاه داشته و هنوز در دیار مردگان آرام نگرفتهاند. پروندههایی که از راکد شدن در بایگانیها سرباز میزنند و به اطوار مختلف از پنجره اکنون خود را به ما نشان میدهند.
خود ما هم همچنان سرگردان و سرخوش این پرسش هستیم که به راستی این پروندههای قدیمی از ما چه میخواهند؟ و چرا و چگونه ما را انتخاب کردند تا آنها را مرور کنیم؟
قسمتی از کتاب محدوده خون: هندسه یک جنایت خانوادگی:
ماشینی که چند ساعت پیش روی صندلی جلویش نشسته بودم، درباغ سرهنگ پارک شده و با اینکه هوا تاریک است، بیش از همیشه، رنگ سبز بدنهاش به چشم میآید. جمشید در عقب را باز میکند. مادهی لزج سرخ رنگی تمام روکش صندلی عقب را پوشانده و تکه تکه خشک شده، انگار کسی بخواهد متنی را با جوهری سرخ بنویسد و به ناگاه دستش به جوهر بخورد و جوهر تمام سطح کاغذ را بپوشاند. همین طور که چشمم رد سرخ را بر کف ماشین دنبال میکرد، در را بستم و گوش سپردم به صدای باد که لابهلای درختان باغ میپیچید و خبر از پایان پاییز میداد.
پلههای عمارت دنگال میان باغ را مردد بالا آمدم. قدم به اتاقی گذاشتم که با نور چراغهای گردسوز، آفتابی بود در آن ظلمات. محمد حسن و هوشنگ پشت به من، رو به بخاری نفتی، ایستاده بودند. حس کردم دستشان را گرفتهاند روی بخاری تا گرم کنند، اما نزدیکتر که شدم، دیدم درون لگن آبی که روی بخاری است، دستشان را میشویند. رنگ آب سرخ سرخ بود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.