سبد خرید

مجمع‌الجزایر گولاگ جلد دوم

ناشر : مرکزدسته: , ,
موجودی: موجود در انبار

620,000 تومان

مجمع‌الجزایر گولاگ، یکی از بزرگ‌ترین و خواندنی‌ترین روایت‌های تاریخ ادبیات جهان که برای نویسنده‌اش جایزه‌ی نوبل ادبی ۱۹۷۰ را به ارمغان آورده، در واقع تلاشی است برای ارائه‌ی تصویری قابل درک از گستردگی سایه‌ی شر بر زندگی میلیون‌ها شهروند روس در عصر اتحاد جماهیر شوروی، به‌ویژه دوره‌ی حکمرانی ژوزف استالین بین سال‌های ۱۹۲۹ تا ۱۹۵۳.

الکساندر سولژنیتسین، نویسنده‌ي نامدار روس و از بازماندگان اردوگاه‌های کار اجباری گولاگ در شوروی سابق، این کتاب را طی ده سال و از راه گفتگو با بیش از ۲۲۰ بازمانده‌ی دیگر اردوگاه‌ها، در سه جلد به رشته‌ی تحریر درآورده که آمیزه‌ای است از نثر نویسنده‌ای حماسه‌پرداز، مورخی آرمان‌گرا و مصلحی برآشفته، با رگه‌هایی از طنز سیاه. آنچه می‌خوانید جلد اول این مجموعه است.

هیچ خواننده‌ی قرن بیست‌ویکمی‌ای که شاهکار سولژنیتسین را برای بار اول می‌خواند نباید تصور کند که بناست یک روایت تاریخی سرراست را بخواند. کتاب او فقط وصف تاریخ نیست، خود تاریخ است. به لطف عنایت وسواس‌گونه‌ی سولژنیتسین به جزئیات و استعدادهای ادبی و جدلی او، مجمع‌الجزایر گولاگ به خلق همین جهانی که ما امروزه در آن زیست می‌کنیم کمک کرده است.

تعداد:
مقایسه



مجمع‌الجزایر گولاگ

درباره نویسنده الکساندر سولژنیتسین:

الکساندر سولژنیتسین (Aleksandr Solzhenitsyn) نویسنده کتاب مجمع‌الجزایر گولاگ، با نام کامل آلکساندر ایسائویچ سولژنیتسین، زاده ی ۱۱ دسامبر ۱۹۱۸ و درگذشته ی ۳ اوت ۲۰۰۸، نویسنده ی مشهور اهل روسیه و برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات در سال ۱۹۷۰ میلادی است. وی به خاطر افشای جنایات جوزف استالین در رمان هایش، بیست سال را در تبعید گذراند.رمان های «مجمع الجزایر گولاگ» و «یک روز از زندگی ایوان دنیسویج» از شاهکارهای او هستند.آلکساندر سولژنیتسین در جنگ جهانی دوم به عنوان افسر توپخانه در ارتش اتحاد جماهیر شوروی خدمت کرده بود و به خاطر خدماتش، مدال افتخار دریافت کرده بود.

اما در سال ۱۹۴۵ میلادی به خاطر نوشتن نامه ای در انتقاد از جوزف استالین مورد غضب قرار گرفت و هشت سال زندانی شد. وی پس از گذراندن هشت سال در ادوگاه های کار استالین، به قزاقستان تبعید شد و در آنجا به خاطر ابتلا به سرطان معده مورد درمان قرار گرفت.او در سال ۱۹۷۴ میلادی از اتحاد جماهیر شوروی اخراج شد و از آن جا به آلمان غربی و سپس به سوئیس رفت و در نهایت در ایالات متحده ی آمریکا ساکن شد.آلکساندر سولژنیتسین در ۳ اوت ۲۰۰۸ در محل باغ ییلاقی خود به نام تروئیتسه-لیکووا در حومه ی شهر مسکو به علت ایست قلبی درگذشت. او را در صومعه ی دانسکی به خاک سپردند. وی این محل را ۵ سال قبل از مرگش انتخاب کرده بود.

درباره کتاب مجمع‌الجزایر گولاگ:

«مجمع الجزایر گولاگ» تأثیر عمیقی بر دیدگاه جهان نسبت به اتحاد جماهیر شوروی داشت. جنایات دولت شوروی را افشا کرد و روایت رسمی تاریخ شوروی را به چالش کشید. همچنین الهام بخش نسل جدیدی از مخالفان و فعالان حقوق بشر در اتحاد جماهیر شوروی و سراسر جهان بود.

“مجمع الجزایر گولاگ” علیرغم اهمیتی که داشت، تا زمان فروپاشی رژیم شوروی در سال ۱۹۹۱ در اتحاد جماهیر شوروی ممنوع بود و امروزه به عنوان گواهی بر استقامت روح انسان در برابر ظلم و بی‌عدالتی به طور گسترده خوانده و مطالعه می‌شود..

با این حال، محتوای «مجمع الجزایر گولاگ» بدون بحث و مناقشه نیست. برخی از منتقدان استدلال کرده‌اند که تصویر سولژنیتسین از اتحاد جماهیر شوروی یک طرفه و بیش از حد منفی است و او دستاورد‌های مثبت دولت شوروی مانند صنعتی شدن و مدرن شدن را کم اهمیت جلوه می‌دهد.

برخی دیگر سولژنیتسین را به خاطر دیدگاه‌های سیاسی‌اش مورد انتقاد قرار داده‌اند که معتقدند ارتجاعی و ضد دموکراتیک است. سولژنیتسین به شدت از کمونیسم شوروی و لیبرالیسم غربی انتقاد می‌کرد و معتقد بود که روسیه نیاز به ایجاد یک شکل متمایز روسی از حکومت و جامعه دارد.

با وجود این انتقادات، «مجمع الجزایر گولاگ» اثری ارزشمند و مهم باقی مانده و گواهی است بر شجاعت و استقامت روح انسان در برابر ظلم و ستم و یادآوری خطرات خودکامگی و تمامیت خواهی است. همچنین یادآور اهمیت آزادی بیان و لزوم به چالش کشیدن روایات رسمی و جستجوی حقیقت است.

«مجمع الجزایر گولاگ» علاوه بر تأثیری که بر درک جهان از اتحاد جماهیر شوروی داشت، تأثیر عمیقی بر زندگی خود سولژنیتسین نیز داشت. این کتاب مخفیانه نوشته شده بود و سولژنیتسین میدانست که در صورت کشف، ممکن است با عواقب شدیدی از جمله زندان یا حتی مرگ مواجه شود.

پس از انتشار این کتاب، سولژنیتسین به یک شهرت بین‌المللی و نماد مخالفت با ظلم شوروی تبدیل شد. با این حال، انتقاد صریح او از دولت شوروی نیز او را هدف انتقاد و آزار مقامات شوروی و روشنفکران غربی که با نظرات سیاسی او مخالف بودند، قرار داد.

در سال ۱۹۷۴، دولت شوروی سولژنیتسین را از کشور اخراج کرد و او دو دهه بعد را در تبعید، عمدتاً در سوئیس و ایالات متحده گذراند. در این مدت، او همچنان به نوشتن و سخنرانی علیه ظلم شوروی ادامه داد، اما به طور فزاینده‌ای نسبت به آنچه که به‌عنوان زوال اخلاقی و معنوی غرب میدانست، انتقاد کرد.

سولژنیتسین در سال ۱۹۹۴ پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به روسیه بازگشت. او همچنان به نوشتن و صحبت در مورد موضوعات مختلف سیاسی و اجتماعی، از جمله نیاز روسیه به ایجاد یک هویت ملی قوی و تعهد مجدد به ارزش‌های سنتی، ادامه داد. او در سال ۲۰۰۸ در سن ۸۹ سالگی درگذشت و میراثی به عنوان یکی از مهمترین نویسندگان و متفکران قرن بیستم از خود به جای گذاشت. این کتاب همچنین تأثیر عمیقی بر مطالعه توتالیتاریسم، حقوق بشر و ستم سیاسی داشته است.

بسیاری از محققان و فعالان از نوشته‌های سولژنیتسین الهام گرفته‌اند و از آثار او برای اطلاع‌رسانی به تحقیقات و حمایت‌های خود استفاده کرده‌اند. به ویژه، «مجمع الجزایر گولاگ» به عنوان منبع مهمی برای درک تأثیرات روانی و اجتماعی ستم سیاسی و همچنین نقش مقاومت و استقامت فردی در برابر قدرت دولتی ذکر شده است.

«مجمع‌الجزایر گولاگ» نیز موضوع اقتباس‌های متعددی از جمله نمایشنامه‌های صحنه، فیلم و مستند بوده است. این اقتباس‌ها به ارائه‌ ایده‌های سولژنیتسین به مخاطبان گسترده‌تری کمک کرده و نسل‌های جدیدی از هنرمندان و فعالان را برای درگیر شدن با مضامین آثار او ترغیب کرده است.

سولژنیتسین به واسطه این کتاب همچنین بر اهمیت مسئولیت و وجدان فردی در برابر قدرت دولتی تأکید کرد. او استدلال می‌کرد که هر فردی وظیفه دارد در برابر ظلم مقاومت کند و برای آنچه که به آن اعتقاد دارد بایستد، حتی اگر به معنای به خطر انداختن جان خود باشد. او معتقد بود که افراد این قدرت را دارند که جامعه را به سمت بهتر شدن تغییر دهند، اما به شرطی که مایل باشند در برابر بی‌عدالتی موضع بگیرند و برای خیر بزرگتر فداکاری کنند.

از این نظر، «مجمع الجزایر گولاگ» تنها یک سند تاریخی نیست، بلکه فراخوانی برای اقدام است. این به ما یادآوری می‌کند که مبارزه برای آزادی و کرامت انسانی ادامه دارد و همه ما باید در دفاع از این ارزش‌ها نقش داشته باشیم. ‌ای

یکی دیگر از جنبه‌های مهم «مجمع الجزایر گولاگ»، کاوش آن در مورد تأثیرات روانی سرکوب سیاسی است. سولژنیتسین استدلال می‌کند که سیستم گولاگ فقط یک زندان فیزیکی نبود، بلکه یک زندان روانی بود که برای شکستن روحیه و اراده زندانیانش طراحی شده بود. او راه‌هایی را بیان می‌کند که زندانیان تحت نظارت مداوم، آزار و اذیت و خشونت قرار می‌گرفتند و همچنین روش‌هایی را که از طریق آن‌ها با این شرایط سازگار شدند و راه‌هایی برای مقاومت و زنده ماندن پیدا کردند.

سولژنیتسین همچنین راه‌هایی را برجسته می‌کند که در آن تبلیغات و سانسور دولت شوروی در خدمت ایجاد حس ترس و بی‌اعتمادی فراگیر در جامعه بوده و مردم را به سمت پلیس خود و همسایگانشان سوق می‌دهد و در حالتی دائمی از اضطراب و بدگمانی زندگی می‌کنند.

«مجمع الجزایر گولاگ» با مستندسازی تأثیرات روانی سرکوب سیاسی، استدلالی قدرتمند برای اهمیت آزادی و استقلال فردی ارائه می‌کند. سولژنیتسین نشان می‌دهد که وقتی افراد از توانایی فکر کردن، صحبت کردن و آزادانه عمل محروم می‌شوند، نه تنها آسیب جسمی، بلکه آسیب روحی عمیقی نیز متحمل می‌شوند. او پیشنهاد می‌کند که یک جامعه سالم نه تنها به امنیت فیزیکی و رفاه مادی نیاز دارد، بلکه به آزادی فکر کردن، صحبت کردن و عمل بر اساس وجدان و ارزش‌های خود نیز نیاز دارد.

سولژنیتسین همچنین راه‌هایی را بررسی می‌کند که زندانیان در سیستم گولاگ می‌توانند حتی در سخت‌ترین شرایط زندگی‌شان معنا و هدف پیدا کنند. او از دوستی‌ها، عشق‌ها و محبت‌هایی که حتی در بحبوحه شرایط سخت و ظالمانه اردوگاه‌ها رخ داده است، به طرز تکان دهنده‌ای می‌نویسد. او همچنین بر اهمیت حافظه و شهادت دادن به رنج‌ها و بی‌عدالتی‌های گذشته تأکید می‌کند.

قسمتی از کتاب مجمع‌الجزایر گولاگ:

ائوس گل انگشت به قول هومر، و به قول رومیها آئورورا، با همان سرانگشتان گلی رنگی‌اش، سپیده دمان مجمع الجزایر را هم مورد تفقد قرار داد.

وقتی هم میهنان ما از قول رادیو بی بی سی شنیدند که طبق یافته های ادعایی .م. میئاژیلوف اردوگاه های تجمیع از ۱۹۲۱ نیز در کشور ما وجود داشته بسیاری از ما (و همین طور غربیها) جا خوردیم: واقعاً اینقدر زود؟ ۱۹۲۱؟

البته که نه! البته که میئاژیلوف اشتباه میکرد راستش در ۱۹۲۱ اردوگاه های تجمیع پخته و بالیده بودند و بسا که در شرف انحلال هم بودند دقیق ترش این میشود که بگوییم مجمع الجزایر از همان دم شلیک ناو آئورورا متولد شد.

و مگر اصلاً غیر از این هم میشد؟ بیایید دست نگه داریم لحظه ای، و فکر کنیم در این باره. طبق آموزه های مارکس و انگلس مگر نباید ماشین سرکوب بورژوازی در هم شکسته می شد و بلافاصله یکی جدیدش برپا می‌شد؟ ماشین آلات سرکوب هم از جمله عبارت بودند از: ارتش (تعجبی ندارد که ارتش سرخ در ابتدای ۱۹۱۸ تشکیل شد)، پلیس…

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

مترجم

نوع جلد

گالینگور

قطع

وزیری

نوبت چاپ

سال چاپ

1402

تعداد صفحات

718

زبان

موضوع

شابک

9789642135479

وزن

1010

جنس کاغذ

عنوان اصلی

The Gulag Archipelago
1973

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مجمع‌الجزایر گولاگ جلد دوم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...