سبد خرید

مترسگ

ناشر : کتاب فانوسدسته: , ,
موجودی: موجود در انبار

50,000 تومان

دیگر نه واژه ای مانده،
نه توان یافتِ واژه ای برای آمرزش.
در پی شعری ام که نمی یابم…
آواز دوردست ها می آید
و این جا تنهایم…

تعداد:
مقایسه



برچسب:

مترسگ

درباره نویسنده روبرتو آرلت:

روبرتو آرلت (Roberto Arlt) نویسنده کتاب مترسگ، با نام کامل روبرتو امیلیو گفردو آرلت (1900 – 1942) رمان‌نویس، روزنامه‌نگار، نمایشنامه‌نویس و مخترع شهیر آرژانتینی. او را نخستین نویسنده‌ی مدرن آرژانتین می‌دانند که بر نویسندگانی چون ریکاردو پیگلیا و روبرتو بولانیو تاثیر شگرفی گذاشته است. خولیو کورتاثار خود را بسیار وام‌دار آرلت می‌دانست و او را استاد خود می‌نامید.

درباره کتاب مترسگ:

افسونگری خصیصه‌ی نویسندگان آمریکای جنوب ریوگرانده است؛ جادوی آن‌ها از تک‌تک کلمه‌هایشان شروع شده و در جمله‌های توصیفی، گفت‌وگوهای میان اشخاص، تک‌گویی‌ها و کلیت روایتشان ادامه می‌یافت. نویسنده‌ی آرژانتینی‌بودن علاوه بر همه‌ی افسون لاتین‌ها، جادوی چند‌رگه‌‌ای زاده‌‎ی پدرومادرهای غیرلاتین را هم همراه داشت؛ «روبرتو آرلت» با مادری مجار و پدری آلمانی، متولد و بزرگ‌شده‌ی بوینس آیرس، نوشته‌هایش سحرانگیز بود اما هم‌چون جادوی سیاه، راوی سمت تاریک جهانی بود که همه‌ی امیدهای انسانی از آن رخت بربسته است. اجتماع انسانی که رذالت نهفته در ساختار قدرت و ثروتش، نمی‌گذارد نبوغ ثمر کند و هوشیارترین مردمان، هوشیاری‌شان هیچ نصیبشان نمی‌کند جز اندوه، درد و رنج مدام.

کتاب «مترسگ» آرلت، قصه‌ی نوجوانی‌ست که قدر همه‌ی هزاران هزار نفر از چند نسل خوانده و دانسته و نوشتن رویای ابد اوست، رویایی که زیستن در اعماق اجتماع خشمگین پر از پستی و زشتی، هیچ نشانی از تحققش به جا نمی‌گذارد. مترسگ، روایت ناممکنی رویا و خاطره، نوشتن و نوشته شدن و حتی حیات و زنده‌بودن درون واقعیت واقعا موجود جامعه‌ای‌ست که شهروندانش با همه‌ی امیدشان آن‌قدر بیهوده می‌چرخند تا با سرگیجه‌ای بی‌پایان در ناچاری نیستی و مرگ غوطه‌ور شوند.

قسمتی از کتاب مترسگ:

چهارده ساله بودم که پینه دوز پیر آندلوسی مرا با ادبیات پرشور شهر آشوبان و گردنکشان آشنا کرد. دکان کفشگری‌اش پهلوی ابزار فروشی سبز و سفیدی بود در دل خانه‌ای کلنگی در خیابان ریواداویا. آمریکای جنوبی و بولیوی هم از دو سویش می‌گذشتند.

جلد رنگی رنگی جنگ‌های مونبارس دریابند و ونونگوی موهیکان سردر دخمه د کانش را آذین کرده بود. زنگ مدرسه که می‌خورد ما بدو بدو می‌رفتیم کتاب‌های آفتاب خورده‌ی پشت شیشه‌اش را دید بزنیم. گاهی هم دل به دریا می‌زدیم و می‌رفتیم نیم بسته بریلت ازش بخریم، پینه دوز هم نک و ناله کنان از چهارپایه‌اش بلند می‌شد و کارمان را راه می‌انداخت. دولا بود و شانه‌هایش افتاده، با ریشی پرپشت، و چیزی که بیش از همه به چشم می‌آمد لنگیدنش بود؛ پایش مثل سم استر گرد بود و پاشنه‌اش هم از زمین جدا.

هر بار می‌دیدمش یاد مادرم می‌افتادم. همیشه می‌گفت: «از اونایی که خدا نشونشون کرده بترس.»

مرا که می‌دید گل از گلش میشکفت. با لاشه پوتینی در دست و میان انبوه توپ و پاره چرم آواز بدبیاری سر می‌داد؛ داستان نامی‌ترین راهزنان اسپانیا را بازگو می‌کرد، یا دعا به جان آن مشتری دست و دلبازی می‌کرد…

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

مترجم

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1401

تعداد صفحات

135

زبان

موضوع

,

شابک

9786226377324

وزن

135

جنس کاغذ

عنوان اصلی

Mad Toy
1926

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مترسگ”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...