مبارزه ایران برای استقلال اقتصادی
درباره نویسنده ایوالیلا پسران:
ایوالیلا پسران (Evaleila Pesaran) نویسنده کتاب مبارزه ایران برای استقلال اقتصادی، عضو سیاست و روابط بین الملل معاون مدرس و علوم اجتماعی و سیاسی انسانی (HSPS) است. تحقیقات وی بر روندهای تغییرات اقتصادی و سیاسی در خاورمیانه، با تمرکز ویژه ایران، متمرکز است. او به دنبال بررسی تأثیرات مشارکت اقتصادی خارجی در خاورمیانه است، خواه با اشاره به امتیازات تاریخی نفت یا تحریم های اقتصادی کنونی.
درباره کتاب مبارزه ایران برای استقلال اقتصادی:
امروز شاید برای بسیاری از ایرانیان باورنکردنی باشد که پایینترین نرخ رشد نقدینگی در تاریخ اقتصادی ایران از سال ۱۳۵۳ تا امروز به سال ۱۳۶۳ مربوط میشود که در این سال نقدینگی در ایران با اینکه کشور در سالهای میانیِ یکی از طولانیترین جنگهای تاریخ خود قرار داشته به حدود ۶ درصد رسیده بود.
رکورد دوم یا پدیده خلاف قاعده و شگفتانگیز دوم در ده ساله اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این است که از سال ۱۳۵۳ تا امروز پایینترین نرخ تورم در تاریخ اقتصادی ایران هم مربوط به همین دوره است. در سال ۱۳۶۴ نرخ تورم در کشورمان به زیر ۷ درصد رسیده است و رشد ۱۲.۶ درصدی در تولید ناخالص داخلی کشور در سال ۱۳۶۱ صرف نظر از اینکه یکی از بالاترین رشدهای تجربه شده از سال ۱۳۵۶ تا امروز در نظر گرفته میشود، میتوان به جرأت این مسئله را مطرح کرد که یکی از باکیفیتترین رشدهای اقتصادی در تاریخ اقتصادی معاصر ایران نیز به حساب میآید، هم از باب تحول معنیداری که در اندازه رشد بخش حقیقی اقتصاد اتفاق افتاده و هم از منظر اینکه این رشد با کمترین میزان قابل تصور از صادرات نفت خام همراه بوده است.
شگفتی چهارم درباره این دوره این است که سهم ارزشافزوده بخش کشاورزی که در سال آغاز جنگ به زحمت به حدود ۷.۵ درصد تولید ناخالص داخلی میرسید، در سال پایانی جنگ از مرز ۱۲.۵درصد فراتر رفته است. اگر شرایط آن دوران را با همه ملاحظههای کلی که اشاره شد با این واقعیت در نظر بگیریم که در سال پایانی جنگ هنوز نزدیک به ۶ استان کشور یا مستقیماً معرکه نبرد با مهاجم خارجی بود و یا اینکه به عنوان مناطق پشتیبان جنگ با چالشها و نااطمینانیهایی در زمینه امکانپذیری کشت دست و پنجه نرم میکرد، نزدیک به دو برابر شدن سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی در دوره زمانی آغاز تا پایان جنگ برای خود حکایتهای بسیار بزرگ دارد.
تکاندهندهتر از این تحول، تحولات مربوط به سهم ارزشافزوده بخش صنعت از تولید ناخالص داخلی است که در مقایسه با سهم ۱۲.۷ درصدی در سال ۱۳۵۹ به سهم۱۵.۷ درصدی در سال ۱۳۶۷رسیده است. علت اینکه علیرغم رشد نسبی کمتر سال پایانی نسبت به سال آغاز جنگ در بخش صنعت قابل مقایسه با بخش کشاورزی نیست، اما به اعتبار آنکه شاهد این هستیم که به طور مشخص از سال ۱۳۶۵ از یک طرف با بیسابقهترین سقوط در قیمت جهانی نفت روبهرو بودهایم و به اعتبار ارزبری معنیدار بخش صنعت این یک پدیده بسیار قابل اعتنا تلقی میشود.
مسئله بسیار مهمتر این است که در دوره سالهای ۶۵ تا پایان ۶۷ استراتژی جنگی صدام حسین و رژیم او هم تغییر کرده بود و آنها هدفگذاری خود را از بین بردن ظرفیتهای تولیدی کشور قرار داده بودند؛ بنابراین برخلاف آنچه که از شروع جنگ تا سال ۶۵ شاهد بودیم که بیشتر هدف بمبارانهای آنها مناطق استراتژیک و پلها و کانونهای سرنوشتساز از نظر ذخیره آب یا تولید برق بود، در دوره مورد اشاره مرتباً شاهد این هستیم که آنها فقط تمرکز خود را روی از بین بردن ظرفیتهای تولیدی کشور قرار داده بودند.
قسمتی از کتاب مبارزه ایران برای استقلال اقتصادی:
نهادهای مالی بینالمللی نظیر بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول مدتهاست تصریح میکنند که دولتها باید با نیروهای جهانی سازی سازگار شوند. اگر نقش دولت به نفع بازار کاهش یابد، نظام مالی جهانی میتواند از میان مرزها آزادانه حرکت کرده و از این طریق رشد چشمگیر اقتصادی را برای همگان به ارمغان آورد. بانک جهانی تأکید میکند افزایش هر چه بیشتر ادغام با اقتصاد سرمایهداری جهانی منجر به رشد سریعتر و همچنین اشتغالزایی بیشتر خواهد شد و به ویژه منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را تشویق میکند که «برای اطمینان یافتن از رشد پایدار در دنیای رقابتی، به برنامه ناتمام اصلاحات ساختاری توجه کنند» بانک جهانی، ۲۰۰۹ با این حال بسیاری از کشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران در برابر فشار به سمت اصلاحات اقتصادی مقاومت کردهاند.
به ویژه نخبگان حاکم در بخشهایی از جهان که روال فعلی جهانی سازی اقتصاد در آنها یادآور خاطرات سلطه اقتصادی غالباً همراه با امپریالیسم اروپایی است نسبت به اطاعت کامل و بیچون و چرا از قوانین انگلیسی آمریکایی ارائه شده توسط بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول انتقاد…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.