ماه آبی (جک ریچر 24)
درباره نویسنده لی چایلد:
لی چایلد (Lee Child) نویسنده کتاب ماه آبی از سری ماجراهای جک ریچر، با نام اصلی جیم گرانت (زاده ۲۹ اکتبر ۱۹۵۴) که با نام مستعار لی چایلد نویسنده انگلیسی است که بیشتر بهخاطر نوشتن مجموعه رمانهای تریلر جک ریچر شناخته شده است. اولین کتاب او به نام قتلگاه در سال ۱۹۹۷ برنده جایزه آنتونی برای بهترین رمان اول شد.
او در در کاوِنتری به دنیا آمد و پس از سالها زندگی در بیرمنگام، به تحصیل در رشته حقوق در شفیلد پرداخت و پس از آن، هجده سال در تلویزیون منچستر کار کرد تا اینکه در ۴۰ سالگی، به علّت تعدیل نیرو از کار اخراج شد. در چنین مقطعی از زندگی، که افراد خود را غرق در بحران مییابند، او از فرصتِ به دست آمده استفاده کرد و از آنجا که همیشه به خواندن آثار ادبی علاقهمند بود، مقداری مداد و کاغذ خرید و پس از چندی، اولین رمان از مجموعه داستانهای جک ریچر را با نام قتلگاه منتشر کرد.
قتلگاه، علاوه بر دریافت جایزه آنتونی برای بهترین رمان اول، با استقبال کمنظیر مخاطبان ادبیات جنایی مواجه شد و بدین ترتیب، قسمتهای بعدی این مجموعه نیز یکی پس از دیگری به بازار نشر آمد و هر کدام، موفقیتی بیش از پیش برای لی چایلد به ارمغان آوردند. در سال ۲۰۱۲ فیلمی با بازی تام کروز بر اساس کتاب نهم این مجموعه ساخته شد. او پس از توفیق رمان اولش در ایالات متحده، در سال ۱۹۹۸ به این کشور مهاجرت کرد و در سال ۲۰۰۹ به عنوان رئیس انجمن جنایی نویسان آمریکا انتخاب شد. لی چایلد، اکنون با نوشتن بیش از نوزده رمان جنایی و دریافت چندین جایزه ادبی در این حوزه، جزو مجبوبترین نویسندگان ژانر جنایی در میان منتقدین و مخاطبان به حساب میآید. لی چایلد تا کنون بیش از بیست و دو عنوان از مجموعه جک ریچر را به رشته تحریر درآورده.
درباره کتاب ماه آبی (جک ریچر):
کن فالت: «جک ريچر جيمز باند امروزه است، قهرمان تريلري که از او سير نميشويم. من همهي کتابهاي اين مجموعه را بهمحض انتشار خواندهام.»
جان سنفورد: «اگر به تريلرهاي پرسرعت علاقه داريد بهتر است اين کتاب را بخوانيد.»
بوک لیست: «ریچر چنان شخصیت جذابی است که از همهی اقشار جامعه هوادار جذب میکند.»
ماه آبی بیستوچهارمین کتاب از مجموعهی جک ریچر اثر لی چایلد نویسندهی انگلیسی ساکن آمریکا است که در سال 2019 منتشر شد و در صدر پرفروشترینهای نیویورک تایمز قرار گرفت.
قسمتی از کتاب ماه آبی (جک ریچر):
شهر روی نقشهی آمریکا کوچک به نظر میرسید. نقطهی ریزی بود نزدیک جاده ای شبیه به نخ که از میان یک سانتی متر کاغذ خالی میگذشت. اما از نزدیک و روی زمین نیم میلیون نفر جمعیت داشت. مساحتش دویست و پنجاه کیلومتر مربع بود. نزدیک به صد و پنجاه هزار خانوار داشت و مساحت پارک هایش بیش تر از هشتصد هکتار بود. سالی نیم میلیارد دلار خرج میکرد و تقریباً به همان مقدار از طریق مالیات و دستمزد و سایر هزینه ها درآمد داشت. به اندازهای بزرگ بود که اداره پلیسش از هزارو پانصد نیرو تشکیل شده باشد.
و به اندازهای بزرگ بود که جرایم سازمان یافته در آن به دو بخش مجزا تقسیم شده بود. غرب شهر را اوکراینیها اداره میکردند و شرق را آلبانیاییها. خط مرزی بین این دو در حد حوزههای انتخاباتی مجلس دقیق مشخص شده بود. در ظاهر سنتر استریت را دنبال میکرد، خیابانی مرکزی که از شمال تا جنوب بود و شهر را به دو نیم تقسیم میکرد، اما هر جا که احساس شده بود رسوم تاریخی بعضی شرایط خاص را توجیه میکند زیگزاگ و مارپیچ می شد تا بعضی بلوکها و قسمتهایی از محله های خاص را در بر بگیرد یا نگیرد. مذاکرات پرتنشی بینشان صورت گرفته بود. جنگهایی جزئی بر سر قلمرو کرده بودند…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.