سبد خرید

مادرم دروغ می‌گوید

ناشر : موندسته: , ,
موجودی: 2 موجود در انبار

365,000 تومان

وازیل روان‌شناس مدرسه از پلیس درخواست کمک می‌کند و داستان مالونِ 3 ساله و ادعای او در مورد والدینش را با آن‌ها در میان می‌گذارد. مالون اصرار دارد که آن‌ها والدین واقعی‌اش نیستند. در طول تحقیقات پلیس، هیچ مدرکی برای اثبات حرف‌های مالون یافت نمی‌شود، با این حال وازیل حرف‌های او را باور می‌کند و تصمیم می‌گیرد حقیقت ماجرا را کشف کند و وارد جریانات خطرناکی می‌شود. از طرفی تحقیقات پلیس نیز به سمت و سویی می‌رود که پرونده هر لحظه پیچیده‌تر از قبل می‌شود.

2 عدد در انبار

تعداد:
مقایسه



مادرم دروغ می‌گوید

درباره نویسنده میشل بوسی:

میشل بوسی (Michel Bussi) نویسنده کتاب مادرم دروغ می‌گوید، زاده‌ی 29 آپریل 1965، نویسنده‌ی رمان‌های جنایی، مفسر مسائل سیاسی و استاد جغرافیای اهل فرانسه است. او نوشتن را در دهه‌ی 1990 آغاز کرد و اولین رمانش را زمانی نوشت که یک معلم جغرافی جوان بود. اما مراکز انتشارات متعددی، از انتشار این رمان سر باز زدند. او سپس به نوشتن داستان‌های کوتاه روی آورد و توانست موفقیت‌هایی به دست آورد و راه خود را در مسیر نویسندگی حرفه‌ای هموار کرد.

درباره کتاب ‌مادرم دروغ می‌گوید:

هیچ‌کس حرف مالون چهارساله را جدی نمی‌گیرد. هیچ‌کس باور نمی‌کند که مادر مالون مادر واقعی‌اش نباشد. همه‌ی مدارک موجود است؛ شناسنامه، عکس‌های دوران کودکی، پرونده‌ی پزشکی. همه می‌گویند ادعای مالون صرفاً تخیلی کودکانه است. همه به‌جز وازیل، روان‌شناس مدرسه. رمان معمایی مادرم دروغ می‌گوید ماجرای وارد شدن وازیل به پرونده‌ای است که خطرات زیادی در پی دارد.

اما وازیل تنها شخصی نیست که درگیر این پرونده می‌شود. در این کتاب جنایی، میشل بوسی پای شخص دیگری را نیز به میان می‌آورد؛ وازیل به پلیس مراجعه می‌کند و فرمانده ماریان اوگرس، به‌خاطر غریزه‌ی مادرانه‌اش، درخواست وازیل را جدی می‌گیرد؛ به باور او، کودکان دروغ نمی‌گویند.

وازیل و ماریان به‌زودی متوجه می‌شوند که حافظۀ مالون توسط اطرافیانش دستکاری می‌شود. با توجه به اینکه خاطرات مالون از گذشته به‌سرعت محو می‌شوند و جای خود را به افکاری کودکانه می‌دهند، ماریان به‌دنبال آن است تا خط پایانی برای این ماجرا بیابد. مادرم دروغ می‌گوید کتابی پرکشش و رازآلود است که از طریق پرونده‌ای هیجان‌انگیز، ما را از شکنندگی شناخت و فهم کودکان آگاه می‌کند.

قسمتی از کتاب ‌مادرم دروغ می‌گوید:

امیدوار بود یکی از افسرانش باشد که او را بیدار کرده است. ژیبه، پاپی یا هر پلیس دیگری از ادارهٔ پلیس آور.

از دیروز، انتظار، فشار زیادی به او آورده بود. از همان زمانی که تیمو سولر را در نزدیکی داروخانه‌ای در محلهٔ سنت فرانسوآ پیدا کرده بودند. او چهار نفر را برای مراقبت در حد فاصل آبراه کومرس و آبراه روآ گذاشته بود. تقریباً یک سالی می‌شد که به دنبال تیمو سولر بودند. دقیق‌تر، نه ماه و بیست‌وهفت روز. تعقیب و گریز او از روز ششم ژانویهٔ ۲۰۱۵ آغاز شده بود. یعنی از همان روزی که تیمو در دوویل اقدام به سرقت کرد و تصویرش در دوربین‌های مداربسته ثبت شد. پس از آنکه یک گلولهٔ نه‌میلی‌متری پارابلوم۲ به جایی بین شش و شانه‌اش اصابت کرده بود، سوار موتورسیکلت مونش ماموت ۲۰۰۰ شد و از محل گریخت.

ماریان خودش را خیلی خوب می‌شناخت. می‌دانست که قرار نیست تا فردا صبح بخوابد و فقط از وان به کاناپه و از کاناپه به تختخواب تغییر مکان خواهد داد. دلش می‌خواست نیمه‌های شب از جا بپرد و سوار اتومبیل شود. به این ترتیب، می‌توانست تخت نامرتبش، چراغ‌های روشن خانه، ظرف غذا و لیوان نوشیدنی‌اش را همین‌طور رها کند. فقط باید کمی زمان صرف می‌کرد تا برای گربه‌اش، موگوِی، یک مشت غذا بریزد.

«بله؟»

با حوله به‌آرامی مشغول پاک کردن گوشی آیفونش شد. امیدوار بود به صفحهٔ گوشی آسیب نزده باشد.

«فرمانده اوگرس؟ وازیل دراگونمن هستم. ما همدیگه رو نمی‌شناسیم. من مشاور مدرسه هستم. یکی از دوستانم شما رو به من معرفی کرده. آنژلیک فونتن. شمارهٔ شما رو هم اون به من داده.»

آنژی! لعنت به تو!

باید حساب دوستش را می‌رسید. او بیش از حد وراجی می‌کرد.

«تماس شما کاریه آقای دراگونمن؟ چون من هر لحظه منتظر تماس کاری خیلی مهمی هستم.»

«مطمئن باشین که خیلی وقت شما رو نمی‌گیرم.»

صدای آرامی داشت. مانند صدای کشیشی جوان. مثل کسانی که هیپنوتیزم می‌کنند. از همان ساحران و وردخوان‌های شرقی که در تله‌پاتی تخصص دارند. یا مانند فروشندگان پرحرفی که به جنس خودشان مطمئن هستند. اندکی لهجهٔ ظریف اسلاوی هم داشت که صدایش را جذاب‌تر می‌کرد.

«بفرمایین. گوش می‌کنم.»

«شاید حرفی که می‌خوام بزنم به نظر شما کمی عجیب باشه. من مشاور مدرسه هستم و بخش شمالی آور فعالیت می‌کنم. الان چند هفته‌ست که دارم با پسری عجیب‌غریب کلنجار می‌رم.»

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

مترجم

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

3

سال چاپ

1402

تعداد صفحات

458

زبان

موضوع

,

شابک

9786227585391

وزن

430

جنس کاغذ

عنوان اصلی

Maman a tort
2015

دنیای سینما

Mother Is Wrong
TV Mini Series
2018

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مادرم دروغ می‌گوید”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...