ماجرای فرزند رضاشاه (سقوط هواپیمای علیرضا پهلوی)
درباره نویسنده علی رحمانی:
علی رحمانی نویسنده کتاب ماجرای فرزند رضاشاه، نویسنده و پژوهشگر ایرانی میباشد.
درباره کتاب ماجرای فرزند رضاشاه:
علیرضا پهلوی با عنوان سلطنتی والاحضرت شاهپور علیرضا پهلوی، (۱۲ فروردین ۱۳۰۱ – ۱۱ آبان ۱۳۳۳) آخرین فرزند رضا شاه پهلوی و ملکه تاجالملوک بود.وی تنها برادر تنی محمدرضا شاه پهلوی بود. وی در ۱۲فروردین ۱۳۰۱ به دنیا آمد. پدرش رضاخان پهلوی در آن زمان نخستوزیر ایران و مادرش تاجالملوک آیرملو از قدرتمندترین زنان زمان خود بود. وی مدتی در ایران و سوییس تحصیل کرد و در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۱۵ به ایران بازگشت و وارد دانشکده افسری شد. او در سال ۱۳۲۰ از این دانشکده فارغالتحصیل شد و به همراه پدر به تبعیدگاهش در سن موریس رفت و تا زمان مرگ در کنار او بود.
او در سال ۱۳۲۳ وارد ارتش فرانسه شد و تا سال ۱۳۲۶ در آنجا خدمت کرد و سپس به ایران بازگشت. علیرضا در ایام خدمت در فرانسه با دختری لهستانی تبار به نام کریستیان شولوسکی ازدواج کرد و از او صاحب پسری به نام علی پاتریک پهلوی شد، ولی دربار ایران این ازدواج را به رسمیت نشناخت و بنابراین همسر و فرزند شاهپور علیرضا در پاریس زندگی میکردند. در ۳۰ آبان ۱۳۳۲ علیرضا پهلوی به سمت ریاست انجمن ورزشی ارتش منصوب گردید.
علیرضا پهلوی در ۶ آبان ۱۳۳۳ در یک سانحهٔ هوائی کشته شد. وی در کوههای اطراف روستایی در استان مازندران به نام لاشک سقوط کرد و جان خود را از دست داد. محل قبر وی هم مثل پدرش نامعلوم و پر رمز و راز است، عدهای میگویند شاه دو روز قبل از ترک ایران یعنی در تاریخ ۲۴ دیماه ۱۳۵۷ جسد آنها را از تهران به مسجد رفاعی قاهره (جاییکه قبر خود شاه آنجاست) منتقل کرد و عدهای دیگر میگویند که جسد آنها در آرامگاه واقع در شاه عبدالعظیم ری ماند و در تخریب قبر، زیر آوار گم شد.
هنوز پاسخی برای این سوال پیدا نشده که چرا هواپیمای حامل برادر محمدرضا پهلوی که در آستانه مقام ولیعهدی نیز بود با آن همه امکانات سقوط کرد؛ آیا به راستی این حادثه یک اتفاق ناگهانی بوده و یا توطئهای دستچین شده آن را رهبری میکرده است؟
قسمتی از کتاب ماجرای فرزند رضاشاه:
شاهپور علیرضا موجود عجیبی بود، به طوری که تولد و مرگش هر دو، برای خاندان پهلوی مسأله ساز شد. هنگام تولد، به خاطر وزن زیاد، مادرش تاج الملوک را به زحمت انداخت. و پزشکان وی را از اینکه دوباره حامله شود، منع کردند. از این رو رضاخان که در ۱۳۰۱ هنوز به شاهی نرسیده. و خواهان پسران بیشتری بود، مجبور شد همسر دیگری (توران امیرسلیمانی) اختیار کند. مرگ ناگهانی علیرضا نیز سبب شد محمدرضا شاه که فرزند پسر نداشت. تنها جانشین قانونی خود را از دست بدهد. و با اینکه عاشق ثریا ملکه نازا بود. بنا بر توصیه شورای سلطنتی، وی را طلاق دهد، به امید آنکه همسر آیندهاش پسری برای ولیعهدی به دنیا آورد.
سراسر زندگی این شاهزاده پر از ماجرا بود. در عنفوان جوانی از هرزگیها و زنبارگیهای خود، رضاشاه را به ستوه آورد. پس از مرگ پدر، به ارتش آزاد فرانسه پیوست و سالها دور از ایران بود. او میدانست به خاطر رفتارهای ناشایست خود، با دختران هیچ یک از خانوادههای ایرانی نمیتواند ازدواج کند، در پاریس با یک بیوه لهستانی ازدواج کرد، ولی همسرش را به دربار راه ندادند. چندی بعد وی را طلاق داد و رهسپار کوه و بیابان شد. به شکار روی آورد و قوچ و کل و آهو در روستاهای اطراف تهران را هدف تفنگ خود قرار داد. علیرضا شایعههای بسیاری در بین مردم نسبت به خود به وجود آورد…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.