سبد خرید

قلعه سفید

ناشر : چشمهدسته: , ,
موجودی: موجود در انبار

195,000 تومان

دزدان دریایی در بازار برده‌فروشان استانبول دانشمندی ونیزی را که در بسیاری از علوم، از فیزیک گرفته تا اخترشناسی و نقاشی، دستی بر آتش دارد به یک اندیشمند ترک می‌فروشند. این دو نه تنها در حوضه‌ی متافیزیک هم‌فکرند بلکه از نظر ظاهری هم عجیب به هم شبیه‌اند؛ گو آنکه قُل یکدیگرند.
شیوع طاعون ارباب و بنده را به عزلتی ناخواسته می‌کشاند و این فرصتی می‌شود برای آنکه اندیشمند ترک علوم غربی بیاموزد. این میان، به تخت نشستن شاهزاده‌ای خردسال پای شخصیت‌های اصلی داستان را به باغ‌وحش سلطنتی می‌کشاند و نوشتن عجایب‌نامه‌ها و ساختن سلاحی غریب.

تقابل شرق و غرب آن هم در چنین بستری آرام آرام هر دو شخصیت را دچار پرسش‌های بنیادین می‌کند و موقعیت ارباب و بنده را تغییر می‌دهد. ارهان پاموک در کتاب قلعه سفید که ریشه‌های واقعی هم دارد، فضایی می‌سازد که قهرمان‌ها در وجود خود تردید‌های جدی می‌بینند و این آغاز ماجراست.

تعداد:
مقایسه



قلعه سفید

درباره نویسنده اورهان پاموک:

اورهان پاموک نویسنده کتاب قلعه سفید، با نام کامل فریت اورهان پاموک (Ferit Orhan Pamuk‎) زاده ۷ ژوئن ۱۹۵۲ است. اورهان پاموک در خانواده‌ای پر فرزند و مرفه در محلهٔ نیشان تاشی استانبول متولد شد. او دروس متوسطه را در کالج آمریکایی رابرت در استانبول گذراند. پس از پایان تحصیلات متوسطه به اصرار خانوادهٔ خود به ادامهٔ تحصیل در رشتهٔ معماری در دانشکدهٔ فنی استانبول مشغول شد، هرچند پس از مدتی این رشته را نیمه‌تمام رها کرد. او سپس در دانشگاه استانبول و در رشته روزنامه‌نگاری به تحصیل پرداخت و فارغ‌التحصیل شد. با این حال هیچ‌گاه کار روزنامه‌نگاری نکرد.

پاموک اولین رمان خود یعنی جودت بیک و پسران را که حکایت خانواده‌ای متمول و پرتعداد است در سال ۱۹۸۲ نوشت. که جوایز ملی ارهان کمال و کتاب سال را برایش به ارمغان آورد. پاموک بعد از انتشار رمان قلعه سفید کرسی تدریس ادبیات داستانی را در دانشگاه کلمبیا پذیرفت. و به همراه همسرش از ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۸ مقیم نیویورک شد. این رمان تقریباً به همه زبان‌های اروپایی ترجمه شد. او در این رمان رفاقت یک دانشمند عثمانی را با برده‌ای رومی روایت کرده‌است.

اوج شهرت پاموک زمانی بود که رمان نام من سرخ را در سال ۱۹۹۸ منتشر کرد و انبوهی از جوایز ادبی در کشورهای مختلف را برایش به ارمغان آورد. سال ۲۰۰۲ رمان برف را منتشر کرد که خودش آن را نخستین و آخرین رمان سیاسی در کارنامه کاری‌اش خواند. ضمیمهٔ روزنامهٔ نیویورک تایمز سال ۲۰۰۴ این رمان را یکی از ۱۰ رمان برتر جهان معرفی کرد. پاموک سال ۲۰۰۳ کتابی با عنوان استانبول منتشر کرد که در واقع اتوبیوگرافی نویسنده‌است. بسیاری این کتاب را یکی از بهترین اتوبیوگرافی‌های نویسندگان ادبی می‌دانند.

بعد از دریافت جایزه نوبل ادبیات رمانی با عنوان موزه معصومیت نوشت که به موضوع عشق‌های ممنوعه در کشورهای اسلامی و خصوصاً کشورهای خاورمیانه می‌پردازد. اما ماجراهای این رمان نیز مانند اغلب رمان‌های پاموک در شهر استانبول می‌گذرد. پاموک در گفتگویی مفصل با علیرضا غلامی که در سال ۱۳۸۹ در مجله نافه منتشر شد نسبت به عدم انتشار نسخه کامل این رمان در ایران ابراز تأسف نموده بود. رمان موزه معصومیت سرانجام سال ۱۳۹۴ با حذف بخش‌های فراوانی از آن در ایران منتشر شد.

در ژانویه ۲۰۱۶ جدیدترین اثر او زنی با موهای قرمز انتشار یافت. او سال ۱۹۸۲ ازدواج کرد و سال ۱۹۹۱ اولین فرزندش که دختری است به دنیا آمد. پاموک اکنون به اتفاق خانواده اش مقیم استانبول است.

درباره کتاب قلعه سفید:

رمان «قلعه سفید» پاموک از ابتدا تا فصول پایانی اش، کاملا اثری قصه گوست و می توان آن را در گروه رمان های تاریخی طبقه بندی کرد چون موضوع و مواد تشکیل دهنده اش تاریخی هستند و نفس داستان نیز در یک بستر تاریخی شکل گرفته است.

به طور خلاصه، داستان درباره یک مرد عالم و دانشمند ایتالیایی است که در یک کشتی ونیزی توسط ناوگان امپراطوری عثمانی دستگیر شده و به بردگی برده می شود. ابتدا با خطر اعدام روبروست اما مردی که در طول داستان با نام «استاد» از او یاد می شود از نظر ظاهر، شباهت زیادی با مرد ونیزی دارد، او را می خرد و با خود به خانه اش می برد. دانشمند ونیزی به استاد کمک زیادی می کند تا نزد پاشا (از نزدیکان سلطان) و شخص سلطان (که یک کودک است) ارج و قرب زیادی پیدا کند. استاد مرتب در پی آزمایشات علمی است و از علم مرد ونیزی بهره زیادی می برد…

پاموک در مطلبی که برای «قلعه سفید» نوشته به این نکته اشاره کرده که چند نوع داستان وجود دارد؛ یک نوع با پایان به جا تمام می شوند اما قهرمانشان بیرون از کتاب و در تخیل، به زندگی شان ادامه می دهند. برخی از نویسندگان قرن نوزدهم کوشیده اند این تخیلات را در جلدهای بعدی کتابشان ادامه بدهند. از دید پاموک کتاب های دیگری هم وجود دارند که نه با ماجراهای تازه قهرمانشان در جلدهای بعدی، که با سرگذشت خودِ کتاب، حیات جدیدشان را در تخیل نویسنده پی می گیرند. او معتقد است واکنش خوانندگان و دوست و آشناهای نویسنده، باعث می شود که کتاب مرتبا در ذهن نویسنده در حال تغییر و تحول باشد.

پاموک درباره بستر زمانی این رمان، این توضیحات را می دهد که: اواسط قرن هفدهم را برای زمان داستانم، فقط به این دلیل انتخاب نکردم که از لحاظ تاریخی مناسب است یا عصری رنگارنگ و ناآرام بوده، بلکه می خواستم قهرمانانم بتوانند از نوشته های نعیما، اولیا چلبی و کاتب چلبی هم فیض ببرند، اما خیلی حوادث کوچک قرن های قبلی و بعدی هم، از رهگذر سیاحتنامه ها، به کتابم رسوخ کرد. برای آن که بتوانم ایتالیایی پاک نیت و خوش بینم را برده استاد کنم از کتابی سود بردم که نویسنده ای گمنام به فیلیپ دوم تقدیم کرده بود. روزهای زندان بارون و. وراتیسلاو _ که همزمان با سروانتس در کشتی های عثمانی پارو می زده _ الگویی شد برای زندگی برده ام توی سلول.

این نویسنده همچنین برای نوشتن بخش هایی از رمانش که مربوط به شیوع طاعون در استانبول است، از نامه های مردی فرانسوی به نام بوسبک استفاده کرده که ۴۰ سال قبل از بستر زمانی این رمان، به استانبول آمده بوده است.

یک نکته درباره این رمان این است که پاموک برای نوشتن خواب های موجود در «قلعه سفید» که باید توسط شخصیت اصلی داستان تعبیر شوند، از مطالب و مستندات تاریخی استفاده کرده است. اما او بخشی از خود و گذشته اش را هم به این عامل از داستانش، وام داده است. به عبارتی او برخی از خواب ها را با توجه به کودکی خودش نوشته و این مطلب را در یادداشتی که برای این رمان نوشته، توضیح داده است. به هر حال، با توجه به این مساله می توان گفت اتفاقاتی که در طول داستان رخ می دهد، تلفیقی از تاریخ جدید و قدیم ترکیه است.

اما مرموز شدن رمان و خارج شدنش از ساختار صرفا قصه گو، تازه از دو فصل پایانی یعنی فصول ۱۰ و ۱۱ کتاب آغاز می شود. آنجا که عنصر «او» وارد ادبیات راوی می شود، در فرازهایی باعث می شود مخاطب کتاب واقعا سردرگم شود که راوی داستان از اول دانشمند ایتالیایی بوده یا استاد ترک؟ البته شخصیت راوی در بین جملات و فعل هایی که به کار می برد، کدهایی را برای ردیابی اش به جا گذاشته که باعث می شود مخاطب یقین کند داشته از ابتدا روایت همان مرد ایتالیایی را می خوانده است. اما در فرازهایی همان طور که اشاره شد، سردرگمی و به بیان بهتر تردید، موجب لذت بخش شدن مطالعه این داستان می شود.

قسمتی از کتاب قلعه سفید:

از و نیز روانه‌ی ناپل بودیم که در میانه‌ی راه با ناوگان ترک مواجه شدیم. ناوگان ما سه کشتی بیشتر نداشت، در حالی که قایق‌های پارویی آنها مثل مور و ملخ از دل مه بیرون می‌آمدند، چنان که گویی تمامی ندارند. وحشت و اضطراب در دم بر ما مستولی شد و تا برده های پاروزن که اغلب ترک و مراکشی بودند غريو شادی سر دادند، خود را باختیم کشتی ما هم بسان دو کشتی دیگر به سمت ساحل غربی سکان شکاند اما برخلاف آنان ما سرعت نگرفتیم. نتوانستیم. ناخدا از ضرب و شتم پاروزنان ابا می‌کرد، چون می‌دانست که در صورت شکست از ناوگان ترک، آنان سخت مجازاتش خواهند کرد. سال‌ها در این رفتار او اندیشه کردم: از بزدلی او بود که هستی و حیات من دیگرگون شد.

و اکنون مدتی است در این اندیشه‌ام که اتفاقاً اگر او بزدل نبود هستی و حيات من همان دم دیگرگون میشد! چه اکنون من نیز بسان اغلب مردمان می‌دانم که حیات آدمی نه قضا و قدری از پیش تعیین شده بلکه سلسله‌ای از حوادث اتفاقی است که مثل حلقه‌های زنجیر کنار هم جای می‌گیرند، هر چند کاملاً از سر قضا. به رغم این، من نیز هنوز بسان همان مردمان بر آنم که این وقایع اتفاقی در اصل ضرورت‌های مسلّم و گریزناپذیر هر مقطع از زندگی ما هستند. بی‌شک زندگی من نیز مملو از این مقاطع است. و اکنون که پشت میز چوبی زهوار در رفته‌ی خود نشسته‌ام و، ضمن تألیف کتابم به حافظه‌ی خویش…

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

مترجم

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1401

تعداد صفحات

230

زبان

موضوع

,

شابک

9786220109594

وزن

220

جنس کاغذ

عنوان اصلی

The White Castle
1985

جوایز

برنده نوبل ادبیات 2006

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “قلعه سفید”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...