سبد خرید

قلب‌های گمشده‌مان

ناشر : میلکاندسته: , ,
موجودی: موجود در انبار

169,000 تومان

قلب‌های گمشده‌مان رمانی پادآرمان‌شهری است درباره‌ی دوستی، فقدان و قدرت عشق مادرانه.

سلست اینگ با تأکید بر کتابخانه‌ها، کتاب، شعر و قصه‌گویی، از قدرت واژه‌ها با ما حرف می‌زند؛ از قصه‌هایی که با دیگران در میان می‌گذاریم، از صداهایی که به حاشیه رانده می‌شوند و بیش از همه از انسان‌هایی که مُهر سکوت بر لبشان خورده است.

قلب‌های گمشده‌مان داستانی احساسی و پرکشش است که به‌زیبایی به مسائل پیچیده‌‌ی روز می‌پردازد. آن‌قدر به واقعیتِ تاریک و ناخوشایند نزدیک است که خواننده را می‌ترساند. این رمان از دلایل و انگیزه‌هایی می‌گوید که باعث می‌شوند جوامعِ به‌ظاهر متمدن فجیع‌ترین بی‌عدالتی‌ها را نادیده بگیرند. قلب‌های گمشده‌مان رمانی است درباره‌ی درس‌های زندگی و میراثی که برای کودکانمان به جا می‌گذاریم. راهنمای استفاده از قدرت هنر برای ایجاد تغییر.

تعداد:
مقایسه



قلب‌های گمشده‌مان

درباره نویسنده سلست اینگ:

سلست اینگ (Celeste Ng) نویسنده کتاب قلب‌های گمشده‌مان، نویسنده و رمان نویس چینی -آمریکایی است. سلست نیز مانند شخصیت های داستانش در کنار سفیدپوستان بزرگ شده است. والدین او که هر دو دانشمند بودند، در اواخر دهه ی ۱۹۶۰ از هنگ کنگ به آمریکا آمدند و او در شهری کوچک در حومه ی پیتزبورگ متولد شد.در مدرسه ی او، فقط دو دانش آموز سفیدپوست نبودند، خودش و یک دختر آمریکایی-آفریقایی. سپس در دانشگاه هاروارد به تحصیل زبان انگلیسی پرداخت و از دانشگاه میشیگان با مدرک استادی هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد. او شغل های بسیاری را انجام داده است، از غلط گیری کتاب های درسی تا نوشتن پاورپوینت برای پزشکان.

درباره کتاب قلب‌های گمشده‌مان:

مجله پیپل: «در این داستان میخکوب‌کننده، پراحساس و دغدغه‌مند، صدای پرمهر یک مادر را از دل تاریکی می‌شنویم. سلست اینگ مشتاقانه از ما درخواست می‌کند که این صدا را بشنویم»
ریس ویترسپون: «درگیرکننده و دلخراش. ذهن من با فکر کردن به سرنوشت این مادر و پسر درگیر شد و خیلی مشتاقم که بدانم نظر شما درباره‌ی این داستان پرتعلیق چه بود.»

کتاب قلب‌های گمشده‌مان، داستان عشق مادرانه‌ای است که در جهانی پر از بی‌عدالتی، برای نجات فرزند خود و تمام انسان‌ها شجاعانه می‌ایستد و دروغ‌ها را برملا می‌کند. این کتاب، از رمان‌های مهم قرن حاضر است که نباید از خواندن آن غافل شد.

بِرد گاردنر دوازده‌ساله در کنار پدر دوست‌داشتنی‌اش زندگی بدون مشکلی را سپری می‌کند. پدرش که سابق بر این عضو هیئت‌علمی دانشگاه بوده، اکنون به‌عنوان کتابدار در دانشگاه کار می‌کند. مادرش، مارگارت که شاعری چینی-آمریکایی است، زمانی که برد نه‌ساله بوده بدون هیچ رد و نشانی آن‌ها را ترک کرده. او نمی‌داند که چه بر سر مادرش آمده، فقط این را می‌داند که کتاب‌های او ممنوعه اعلام شدند. چیزی که برد را آزار می‌دهد این احساس است که مادرش به کتاب‌های خود بیشتر از او اهمیت می‌داده.

او و پدرش در واحد کوچکی که دانشگاه در ساختمان خوابگاهش به آن‌ها داده زندگی می‌کنند و هر دوی آن‌ها مجبورند از یک اتاق برای خوابیدن استفاده کنند. بعد از اینکه مادر آن‌ها را ترک کرد، پدر تمام وسایل و یادگاری‌های او را از زندگی‌شان دور کرد. او تأکید دارد که برد باید کاملاً مادرش را فراموش کند و حاضر به هیچ گفت‌وگویی درباره‌ی علت ناپدید شدن مادر نیست.

یک روز برد بسته‌ی عجیبی دریافت می‌کند که داخل آن تنها یک نقاشی مرموز است. چیزی نمی‌گذرد که تمام فکروذکر او می‌شود پیدا کردن مادرش. برد برای پیدا کردن مادرش راهی سفر می‌شود، با شبکه‌ای زیرزمینی از کتابداران شجاع برخورد می‌کند که افسانه‌هایی که مادرش در بچگی برای او تعریف کرده بود را به خاطرش می‌آورند. تا اینکه سرانجام به نیویورک می‌رسد و در آن جا بالاخره متوجه می‌شود که چه اتفاقی برای مادرش افتاده و چه آینده‌ای در انتظار هر دوی آن‌هاست.

قسمتی از کتاب قلب‌های گمشده‌مان:

با این‌که می‌داند بعید و غیرممکن است، به پشت‌سر و اطرافش نگاهی می‌اندازد؛ طوری که انگار او پشت درخت یا بوته‌ای پنهان شده. امیدوار است چهره‌اش را در تاریکی ببیند؛ ولی مشخص است که کسی آن‌جا نیست. پلیس به او می‌گوید: «بیا بریم، پسرجون» و برد تازه می‌فهمد که جمعیت پراکنده شده و فقط او مانده. سرش را پایین می‌اندازد، معذرت می‌خواهد و برمی‌گردد. مأمور پلیس هم پیش دوستان پلیسش می‌رود. ماشین‌های پلیس با چراغ‌های گردان دو طرف خیابان را بسته‌اند، ماشین‌های عبوری را از آن‌جا دور می‌کنند و دور پارک را می‌گیرند. برد از خیابان رد می‌شود؛ ولی همان‌ جا می‌ماند و از پشت ماشین پارک‌شده‌ای مخفیانه آن‌جا را تماشا می‌کند. آیا مادرش بافتنی می‌بافته؟ به‌گمانش این‌طور نیست.

در هر حال، یک نفر به‌تنهایی نمی‌تواند از پس چنین کاری بربیاید: کامواها، تار، عروسک‌هایی که مثل میوه‌های له‌شده تکان می‌خورند، همگی به درخت‌ها تنیده شده‌اند؛ طوری که انگار مثل قارچ از خود درخت‌ها سر درآورده‌اند. حتی با این‌که نمی‌داند کار چه کسانی می‌تواند باشد، به این فکر می‌کند که چطور این‌جا نصبش کرده‌اند. از پشت پنجره‌های ماشین می‌بیند که افراد پلیس دارند برای پیدا‌کردن راه‌حلی برای این موقعیت غیرعادی بحث می‌کنند. یکی از آن‌ها دستش را لای تار می‌برد و آن را می‌کشد و شاخه‌ی نازکی با صدایی مثل شلیک می‌شکند. یک حلقه کاموای دراز از قسمتی باز می‌شود، به‌سمت پایین تاب‌ می‌خورد و می‌افتد. با دیدن خراب‌شدن چیزی به این ظریفی و پیچیدگی، انگار در وجود برد هم چیزی می‌شکند و باز می‌شود. عروسک‌هایی که در تور قرمزشان گیر افتاده‌اند، می‌لرزند. جثه‌اش برای چنین فکرهایی زیادی کوچک است.

بعد یکی از پلیس‌ها کاتری از جیبش در‌می‌آورد و شروع می‌کند به بریدن بافتنی از بالا تا پایین و تکه‌های کنده‌شده‌ی نخ‌های کاموا مثل آبشار فرومی‌ریزند. یکی دیگر از آن‌ها با نردبانی سر می‌رسد، از شاخه‌ها بالا می‌رود، اولین عروسکی را که می‌بیند می‌کند و روی زمین پرت می‌کند. برد ناگهان فکر می‌کند که این عروسک نیست، بچه است، با سری بزرگ و دست و پاهای کوتاه و موهای مشکی. ‌عروسک‌ها چشم دارند، فقط دو دکمه در صورت خالی‌شان؛ ولی دهن ندارند. وقتی بدن کوچکِ عروسک توی گل‌ولای پایین درخت می‌افتد، برد از آن رو برمی‌گرداند و حس می‌کند دلش به هم می‌خورد. تحمل دیدنش را ندارد.

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

مترجم

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1401

تعداد صفحات

318

زبان

موضوع

,

شابک

9786222544713

وزن

350

جنس کاغذ

عنوان اصلی

Our Missing Hearts
2022

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “قلب‌های گمشده‌مان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...