قایقران
درباره نویسنده جاستین کرونین:
جاستین کرونین (Justin Cronin) نویسنده کتاب قایقران، (متولد 1962) نویسنده آمریکایی است. وی تاکنون پنج رمان نوشته است: مریم و اونیل و مهمان تابستان و همچنین یک ترامپ سه گانه خون آشام که شامل The Passage The Twelve و City of Mirrors است. او برنده جایزه بنیاد همینگوی / PEN، جایزه استفن کرین و جایزه وایتینگ شده است.
درباره کتاب قایقران:
جدیدترین اثر کرونین با عنوان «قایقران» همچون اثر قبلیاش، «سهگانه گذرگاه»، سرشار از رگههای جریان سیال ذهن و ابهام زمانی است.
مهارت قاطع کرونین بر پویایی سینوسی طرح، و خلق شخصیتهای باورپذیری که با نقاط قوتوضعف شکل گرفتهاند، باعث میشود این ژست جسورانهاش به شکل داستانی جذاب نمود پیدا کند که نتیجهاش رمانی هیجانانگیز است که در کمتر از یک ماه پس از انتشار در لیست پرفروشترینها قرار میگیرد و نویسندگان مطرحی همچون استیون کینگ و بلیک کراچ را به تحسین وا میدارد و از آن به عنوان «کتابی که کنار گذاشتنش غیرممکن است… هیجانانگیز، مرموز و بسیار جذاب» یاد میکنند.
مجمع الجزایر پروسپرا که توسط نابغۀ اسرارآمیزی معروف به طراح تأسیس شده است، از وحشت دنیای بیرونی رو به وخامت پنهان است. در این جزیره رویاگون، شهروندان خوششانس پروسپرا از زندگی طولانی و پرباری برخوردارند تا زمانی که مانیتورهای تعبیه شده در ساعدشان که برای اندازهگیری سلامت جسمی و رفاه روانیشان قرار دارد، به زیر ۱۰ درصد میرسد. سپس خود را بازنشسته میکنند و سوار کشتی به جزیرهای که به عنوان مهد کودک شناخته میشود میروند، جایی که بدنهای ناتوانشان تجدید میشود، خاطراتشان پاک میشود، و آماده میشوند تا زندگی را از نو آغاز کنند.
قسمتی از کتاب قایقران:
آفتاب در حال طلوع است زن به آرامی از خانه بیرون میرود. در آن هوای باطراوت، پرندگان روی شاخه ها آواز میخوانند. همه جا صدای دریا مترونوم عظیم جهان زیر آسمان مخملی ستارگان کم نور در حال نواختن است. او در لباس خواب سفید او در لباس خواب سفید، آرام تنها و شناور میان باغچه گلها عاشقانه گام بر میدارد. فواره های جوشان و پرچینهای مرتب با آن چینهای تیز که اگر دست به آنها بخورد خون را از رگها جاری میکنند، همچون شبح شده است. معماری خانه تاریک پشت سرش شبیه تکه سنگی بزرگ و سیاه شده است؛ اگرچه به زودی پنجره های رو به دریایش غرق در نور میشوند.
ساده نیست زندگی ات را ترک کنی، خانه، جزئیات آن و آنچه در اعماقت حفر شده است – رایحه ها، صداها وابستگی ها، آهنگ ها، تختههای کف سالن در طبقه بالا با آن صدای جیرجیرشان – رایحه ای که پایان روز و در ورودی خانه به پیشواز هرکسی میآید. کلید برق اتاقی تاریک که ناخودآگاه دست به سمت آن میرود. می توانست با آرامش از میان اسباب و وسایلی نامنظم قدم بزند. بیست سال اگر میتوانست بیست سال! دیگر هم آن جا میماند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.