فضیلت کناره گرفتن
درباره نویسنده سوند برینکمن:
سوِند برینکمن استاد روانشناسی در دانشگاه آلبورگ دانمارک است. برینکمن مشخصاً به مطالعات بینرشتهای میان فلسفه، اخلاق و روانشناسی علاقهمند است و تحقیقات کیفی متعددی را در این زمینه پیش برده است.
همچنین در نیواسکول نیویورک، دانشگاه لندن و دانشگاه کاتولیکای میلان به عنوان استاد مدعو حضور داشته است. برینکمن، علاوه بر تدریس در دانشگاه، شخصیتی رسانهای نیز به شمار میرود و در مجلهٔ دانمارکی پُلیتیکن یادداشت و معرفی کتاب مینویسد.
برینکمن تا به امروز بیش از ده کتاب نوشته است. که به طور ویژه سه تا از آنها بازتاب بینالمللی گستردهای پیدا کردهاند. این سهگانه، که شامل محکم بایست، ایستگاهها و فضیلت کناره گرفتن میشود. تلاشی بوده است برای مقابله با استدلالهای رایج در کتابهای پرخوانندهٔ خودیاری. از این جهت گاهی او را نویسندهای ضدخودیاری دانستهاند. که کوشیده است تا با بیانی ساده برخی از اصلیترین محورهای کتابهای خودیاری را نقد کنند. به همین دلیل، نثر او خالی از بازیهای زبانی پیچیده است. و اگرچه به تحقیقات درجهیک و آثار ادبی و فلسفی کلاسیک ارجاع میدهد. تلاش میکند انتقادات خود را بیپرده و صریح مطرح میکند.
درباره کتاب فضیلت کناره گرفتن:
بری شوارتز: حتماً قبل از اینکه شغلتان را تغییر دهید یا دوست جدیدی پیدا کنید یا حتی به خرید بروید، این کتاب را بخوانید.
استیون پول، گاردین: این کتاب کوچک و هوشمندانه مانیفستی است برای کمتر خواستن و کناره گرفتن.
الیور برکمن: حملهی بیامانی علیه اجبار دنیای مدرن برای بیشتر کارکردن، مولدتر بودن و شادتر بودن.
نویسندهی «کتاب فضیلت کناره گرفتن» میگوید: کل این کتاب دربارهی هنر خویشتنداری و ارزش کناره گرفتن است. در آن ادعا میکنم که در سطح جمعی، برای همهی ملتها، و علیالخصوص برای ثروتمندترین کشورها، ضروری است که در این هنر مهارت پیدا کنند. البته اگر میخواهیم که در بحرانهای امروز و آتی عملکرد بهتری از خودمان نشان دهیم. همچنین اعتقاد دارم که در سطح فردی، بهخودیخود، برای تکتک ما ارزشمند است که هنرِ قناعت کردن را بیاموزیم، به جای آنکه هر لحظه و هر جا بیشترینها را بخواهیم.
این کتاب از یک ضرورت به یک فضیلت میرسد و همدلانه از چیزی دفاع میکند که شاید امروزه شیوهای منسوخ برای فکر کردن به زندگی به نظر برسد. به علاوه، این کتاب در مقایسه با نوشتههای قبلیام، «محکم بایست» و «ایستگاهها»، سویههای سیاسی بیشتری دارد، هر چند همچنان بر موضوعات اخلاقی و وجودیای تمرکز میکند که علیالظاهر این روزها مردم را بهطور روزافزونی دلمشغول خود کرده است.
«محکم بایست» جنونِ توسعهی شخصی را نقد میکند. و «ایستگاهها» در جستوجوی بنیادهای اخلاقیای است که بر مبنای آنها ارزش دارد که محکم بایستیم. در «فضیلت کناره گرفتن»، دربارهی شیوههایی از زندگی بحث میکنم. که برای جامعه، به مثابه یک کل، امکان تمرکز کردن بر چنین ارزشهایی را فراهم میکند. بدین ترتیب، «فضیلت کناره گرفتن» هم در پیوند با کتابهای قبلیام است. برای اینکه بتوانی بر سر چیزی محکم بایستی، باید از چیزهای دیگر کناره بگیری. شاید این کار برایمان آسان نباشد، اما بههرحال ضرورتی وجودی، اخلاقی و روانشناختی است.
قسمتی از کتاب فضیلت کناره گرفتن:
این روزها، موعظهای که غالباً به گوشمان میخوانند. نه توصیهی پیت هاین به اینکه همهچیز را نخواهیم، بلکه نقطهی عکس آن است. مثال افراطیاش میشود تونی رابینز، مربی امریکاییای که در همهی دنیا معروف است و جملات قصار انگیزهبخشی که میسازد برای من بینهایت جالب است. تعریف او از موفقیت این است: «اینکه بتوانی هر کاری میخواهی بکنی، هر وقت که میخواهی، هر جا که میخواهی، با هرکس که میخواهی و هر چقدر که میخواهی.»
این تعریف به این سبب که بر اهمیتِ خواستنِ چیزی تأکید میکند شبیه «پاکی قلب» به نظر میرسد. اما در واقع دقیقاً بر عکس آن است. چون بیشکل، بیحدومرز و بیپایان است (هر چقدر که میخواهی). اما اگر آنچه میخواهی نیک نباشد چطور؟ اگر چیزی باشد که ارزشِ طلبیدن نداشته باشد چطور؟ خب، بههرحال، تو تا وقتی که هر کاری دلت میخواهد انجام بدهی آدم موفقی محسوب میشوی، اما اگر آنچه میخواهی دائماً تغییر کند چطور؟ خب، در این حالت هم باید دواندوان از خواستهای به خواستهی دیگری بروی تا گزینههای بهتر را از دست ندهی. ملاحظهی کیرکگور دربارهی اینکه خواستنِ یک چیز باید پیوندی با نیکی داشته باشد (چرا که تنها نیکی است که چیزی واحدی است) اینجا کاملاً موضوعیت پیدا میکند. بدون داشتن چهارچوبی اخلاقی، خواستههای ما باری به هر جهت خواهد شد. و افسار آن فقط به دست امیال و ترجیحاتِ کمابیش زودگذر فردی ما خواهد افتاد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.