فتح خوشبختی
درباره نویسنده تیم فیلیپس:
تیم فیلیپس یک روزنامه نگار آزاد است که در مورد تجارت، فناوری، تحولات اجتماعی و نوآوری می نویسد. او برای وال استریت ژورنال اروپا، روزنامه های بین المللی هرالد تریبون، تایمز، ساندی تایمز، ناظران، ایندیپندنت و دیلی اکسپرس در میان دیگران نوشت.
درباره کتاب فتح خوشبختی:
دیدگاه لیبرالی راسل، جلوتر از زمان خود بود، او به خدا اعتقادی نداشت، طرفدار مدارا با همجنسگرایان، گاهی اوقات صلحطلب، از فعالان مخالف انرژی هستهای و یک هدونیست (کسی که معتقد است لذت بردن، مهمترین چیز در زندگی است) کندرو بود.
او ایدهها، عقاید و طرز فکرهایی را که عقیده عموم بودند ( و اغلب، هنوز هم هستند) مورد سوال قرار میدهد و از نبوغ یک منطقدان برخوردار هست که بتواند پاسخی برای آنها پیدا کند که کاملاً درست و بدیهی به نظر میرسند، البته تا زمانی که نخواهید آنها را روز بعد، به کسی توضیح دهید، در این صورت، مجبورید برگردید و دوباره آنها را مرور کنید.
هر دیوانهای میتواند کاری کند که چیزهای پیچیده، پیچیده به نظر برسند. استعداد راسل در این است که کاری انجام میدهد که مشکلات به ظاهر حلنشدنی، از قبیل اینکه من چگونه میتوانم خوشبخت شوم؟’ برای همه ما، قابل حل به نظر برسند.
او اقرار میکند، درست است که اکثریت مردمی که او برای آنها مینویسد، از سلامتی برخوردار بوده و غذا و سر پناهی دارند که نیازهای اولیه آنها را مرتفع میسازد و گاهی اوقات، خوشبخت نیز هستند، اما خوشبختی آنها، اغلب به اندازه کافی نیست، وضعیتی که خیلی از ما، به خوبی با آن آشنا هستیم.
راسل، داروی مخصوص خود را استفاده میکرد. زندگی حرفهای او، خیلی خالی از انتخابهای سخت و نااُمیدی نبود. تفاوت در اینجاست که راسل از هوش سرشار خود استفاده کرد تا در آن نااُمیدی، راههایی برای دوری از دلسردی پیدا کند.
راسل، از روی تجربۀ خود، ما را تشویق میکند که مسئولیتپذیر باشیم و از روی نیاز، به دیگران تکیه نکنیم: زمانی که او این کتاب را مینوشت، احتمال تصور قرص ضد افسردگی، همانند احتمال راه رفتن انسان در کره ماه بود.
این تصور که مردم ممکن است از استرس رنج ببرند، سی سال بعد، در آینده مطرح گردید. برای همه مردم، به جز تعدادی انگشتشمار، شاد نبودن چیزی نبود که به پزشک مربوط شود. اما راسل با آن همانند چالشی رفتار میکند که باید بر آن فائق آمد. در دنیای راسل، این خود شما هستید که به خودتان کمک میکنید، زیرا شما بهترین نفر برای این کار هستید.
کتاب های خودآموز زیادی هستند که سعی دارند با تشویق ما، به وسواس اهمیت دادن به خودمان، یا کنترل دیگران و یا هر دو، ما را خوشبختتر کنند. راسل، هیچ کدام از این کارها را انجام نمیدهد. از کسی که بیشتر عمر خود را به خاطر امرار معاش، به فکر کردن گذراند و زمانی که فوت کرد، نود و شش سال سن داشت، این کتابی نیست که در مورد فکر کردن بیش از حد، نوشته شده باشد، مگر جایی که فکر کردن، مفید است. بنابراین، حتی اگر شما را خوشبختتر و شادتر نکنداحتملاً باعث خواهد شد، که وقت خود را خیلی هدر ندهید.
قسمتی از کتاب فتح خوشبختی:
انسانها چون خود را در مرکز همهی پیشامدها قرار میدهند، در نتیجه پیشامدهای بیرونی را از طرف خود میدانند. ما آنقدر به خود باور داریم که از تجربه درس نمیگیریم و بنابراین دوست داریم آن را خود تجربه کنیم.
راسل سعی ندارد که این موضوع را انکار کند؛ اما به ما استعدادی عطا شده که از حالت برنامهریزی بدوی خود بالاتر برویم. ما با استفاده از مغز خود، میتوانیم چیزهایی را که به نظر میرسند به هم مربوط هستند، اما در حقیقت هیچ ارتباطی با هم ندارند را از هم منفک نماییم.
اعتقاد به شانس به عنوان ناجی شما، به اندازه هر باور دیگری که شما داشته باشید، میتواند خوشبختی شما را از بین ببرد. شانس وجود دارد: اگر شما سکهای را سه بار بالا بیندازید، ممکن است هر سه بار هم شیر بیاید. این بدان معنا نیست که کسی در حال کنترل کردن سکه بوده یا اینکه نتیجهی حاصله، نتیجهی خیلی مهمی است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.