عارفی از الجزایر
درباره نویسنده مارتین لینگز:
مارتین لینگز (Martin Lings) نویسنده کتاب عارفی از الجزایر، با نام اسلامی ابوبکر سراجالدین (زادهٔ ۲۴ ژانویه ۱۹۰۹ در منچستر – درگذشتهٔ ۱۲ مه ۲۰۰۵) از صوفیان پیرو طریقت شاذلیه و از مریدان فریتهوف شوئون (شیخ عیسی نورالدین احمد) بود. او در سال ۱۹۰۹ در منچستر در یک خانواده مسیحی پروتستان زاده شد. وی در آکسفورد به مطالعه آثار رنه گنون و فریتهوف شوئون پرداخت. او همچنین به تدریس زبان انگلیسی در دانشگاه قاهره و تدریس زبان عربی در آکسفورد پرداختهاست.
لینگز در سال 1939 به قاهره، پایتخت مصر رفت و با دوستی که نزد رنه گنون تلمذ میکرد آشنا شد. او برای مدت ده سال در قاهره ماند و در آنجا به تحصیل زبان عربی پرداخت. او در این مدت در دانشگاه الازهر زبان و ادبیات انگلیسی تدریس میکرد و نمایشنامههای شکسپیر را به صورت سالانه منتشر میکرد. او در آنجا با لزلی اسمالی ازدواج کرد و با او تا 1944 در دهکدهای نزدیک اهرام مصر زندگی کرد و علیرغم زندگی آرامش، به دنبال ناآرامیها و تهدیداتی که متوجه اتباع انگلستان بود، مجبور شد قاهره را ترک کند.
پس از بازگشت به وطن او در مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن به تدریس عربی پرداخت. رسالهی دکتری خود را پیرامون افکار سید احمد العلوی، صوفی مشهور الجزایری نوشت. او پس از آن مدتی در موزه بریتانیا و کتابخانه بریتانیا مشغول کار روی نسخههای خطی شرقی شد و از 1970 تا 73 به عنوان کتابدار کتب چاپی و خطی شرقی به انجام وظیفه پرداخت. او در عین حال در مجله مطالعات تطبیقی ادیان مطلب مینوشت.
در دو دههی آخر عمر، حجم فعالیتها و نوشتههای لینگز افزایش یافت و با وجود اینکه رسالهی دکتری او در مورد احمد علوی به خوبی شناخته شده بود، شهرت اصلی او به خاطر کتابی بود که دربارهی زندگی پیامبر خدا با عنوان محمد: زندگینامهای بر اساس منابع اولیه در سال 1984 نوشت. این کتاب حتی در بین مسلمین نیز مطرح شد و دولتهای پاکستان و مصر جوایزی به آن اختصاص دادند. کار او در کنفرانس ملی سیره در اسلام آباد به عنوان بهترین زندگینامهی پیامبر اسلام معرفی شد. محل سکونت لینگز در این مدت در کنت بود. او سرانجام در 12 می 2005 درگذشت.
لینگز در خصوص زندگینامهای که برای پیامبر نوشته بود با یکی از علمای سلفی و وهابی به نام ابوبلال مصطفی الکندی مناظرهای نیز انجام داد. علاوه بر نوشتهجات او در حوزهی تصوف، او یک محقق شکسپیری نیز بود. او در مطالعاتش همواره به دنبال دقایق عرفانی نهفته در آثار شکسپیر بود.
درباره کتاب عارفی از الجزایر:
احمد بن مصطفی علاوی، شاعر و صوفی نامدار قرن بیستم بود. وی در سال ۱۸۶۹، در مستغانم کشور الجزایر زاده شد، او تحصیلات ابتدایی را نیز پدرش تمام کرد. پس از مرگ پدرش در سال ۱۸۶۶ او تا ۱۸۹۴، در مستغانم کار میکرد. او نخست پیرو طریقه عیساویه بود. در سال ۱۸۹۴، احمد علاوی به مراکش سفر کرد، و پیروی محمد بوزیدی را نمود. پس از وفات شیخ بوزیدی در سال 1909، شیخ علوی به مستغانم بازگشت و شاخهای از طریقه شاذلیه به نام علاویه را بنیان نهاد. این طریقه به سبب انتسابش به علی بن ابی طالب (که به گفته شیخ علاوی، در رویای صادقه به او ظاهر شد) علاویه یا علویه خوانده میشود.
طریقه علویه نخست در الجزائر و سپس در دیگر ممالک شمال آفریقا و بخصوص مراکش گسترش یافت.احمد العلاوی، در سراسر جهان اسلام، تا نواحی مالایی و اندونزیاییزبان نیز شاگردان و مقدّمانی داشت. شیخ علاوی خود در سال 1926 به کشور فرانسه مسافرت کرد و نخستین نماز جماعت در مسجد پاریس را امامت نمود. همچنین، شاخهای از طریقت او در اروپا گسترش یافت؛ و برایِ نخستین بار تصوف را به نحوی پایدار در اروپا مستقر ساخت. احمد علاوی در ژوئیه ۱۹۳۴ درگذشت.
قسمتی از کتاب عارفی از الجزایر:
به عقیده بعضی از مسلمانان قرآن کلام قدیم و نامخلوق خداوند است و برای اینکه بدانیم مقصود از قدیم بودن و نامخلوق بودن قرآن چیست، لازم است فرق بين الهام و وحی را بدانیم – این فرق نزد هندوان و یهودیان و همچنین نزد مسلمانان شناخته شده است ولیکن نزد مسیحیان نسبتا در بدایت امر چندان آشکار نیست. اگر بتوان الهام محض را به شرارهای تشبیه کرد که از یک سنگ آتش زنه بر میجهد و این سنگ را به انسان و ضربت زننده را به خدا ماننده کرد، آنگاه وحی منزل به مثابه شرارهای است که از ضربت خدا بر خودش جهیده است.
در شریعت اسلام قرآن وحی منزل است و این یکی از اصول عقاید است. قرآن دارای امکاناتی است که به اقتضای مشیت الهی از دید انسان پنهان است، چنانکه در این مورد به لسان الهی میفرماید: «لو أنزلنا هذا القرآن على جبل الرايته خاشعا متصدعا من خشية الله». و از آنجا که وحی زمان را به قدم میبرد و اوضاع و احوال معمولی زمان را به کنار مینهد، در شأن شبی که «جبرئيل» – عليه السلام – قرآن را به سینه مبارک حضرت رسول اکرم (ص) نازل کرد، میفرماید: «ليلة القدر خير من الف شهر ».
اولین کلمهای که به محمد (ص) نازل شد خطاب «اقرأ» (بخوان) بود و معنی قرآن هم قرائت کردن است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.