شهر آفتابی
وقتی جونیپر بینس سیزده ساله بود و در باران شدیدی با مادرش، ایمی جون بیتس، زیر یک چتر گیر کرده بود، فکر این کتاب به سرش زد. همکاری این مادر و دختر باعث شده کتابی پر از امید و دلگرمی نوشته شود. کتابی که به ما در دل روزهای خاکستری و تیره، ارمغان همراهی و همدلی میدهد و قول میدهد که وقتی اوضاع از آن هم سختتر شد، روزهای آفتابی خودشان را به آسمان میرسانند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.