شنیدهام خانهها را رنگ میکنی! (مرد ایرلندی و مختومه شدن پروندهی جیمی هافا)
درباره نویسنده چارلز برنت:
چارلز برنت در نیویورک متولد و بزرگ شده است،وی تحصیل کرده دانشکده حقوق بروکلین (1969) و دادستان سابق قتل و معاون رئیس دادستان کل ایالت دلاور است. وی به عنوان دادستان بیش از 50 پرونده قتل را اداره كرد و نویسنده رمانی است كه براساس پروندههایی كه از طریق بازجویی حل كرده است، “حق سكوت” است. در عمل خصوصی از سال 1976، برانت به مدت یک دهه یک وکیل مدافع جنایی بود که در زمینه قتل متخصص بود و رئیس انجمن وکلای دادرسی دلاور و بخش دلاور هیئت دادگاه دادگاههای آمریکا بود. همکارانش به عنوان بهترین وکلا در آمریکا و بهترین وکلا در دلاور معرفی شدهاند. او همچنین یکی از نویسندگان کتاب “Donnie Brasco: Business ناتمام” و نویسنده “جو پیستون” و “ما در حال رفتن به پیروزی در این چیز هستیم: چارچوب تکان دهنده یک شکنجه جنایی مافیا” ساخته جو پیستون است.
درباره کتاب شنیدهام خانهها را رنگ میکنی:
این کتاب داستان زندگی فرانک شیرن یکی از افراد قدرتمند مافیا است که به مرد ایرلندی معروف است.از این کتاب یک فیلم سینمایی بلند با بازی رابرت دنیرو و آل پاچینو هم ساخته شده است که مارتین اسکورسیزی آن را کارگردانی کرده است. کتاب روایت جذابی دارد و خواننده را با خود همراه میکند، اوضاع سیاسی آمریکا در دوران کندی و ساختار مافیا در این کتاب یکی از جذابیتهای رمان است که خواننده را به دنیای زمان خودش میبرد. علاقهمندان به داستانهای پرهیجان از این کتاب لذت خواهند برد.
بخشی از وجودِ فرانک شیرن مدتها بود که میخواست سنگینیِ این راز را از سینهاش بردارد. سال ۱۹۷۸ شایعه شده بود که فرانک شیرن درحالیکه احتمالاً تحتتأثیر نوشیدنیهای الکلی بوده، از طریق تلفن به استیون بریل، نویسندهٔ کتاب کامیونداران، همهچیز را اعتراف کرده. افبیآی معتقد بود شیرن برای بریل اعتراف کرده و به بریل فشار میآورد که نوار آن مکالمه را تحویل دهد. دن مولدیا، نویسندهٔ کتاب جدالهای هافا، در مقالهای نوشته بود که یک روز موقع صرف صبحانه در رستوران هتل، بریل به او گفته نواری از اعتراف فرانک شیرن در اختیار دارد. اما بریل احتمالاً برای اینکه به شاهدی که نیازمندِ کنترل است تبدیل نشود، با زیرکی داشتنِ چنین مدرکی را علناً در نیویورکتایمز انکار کرد. بر همین اساس، در طول تمام فرآیند دشوار مصاحبهها، سعی شد حقوق شیرن محفوظ بماند تا صحبتهایش در دادگاه قابل پیگیریِ قضایی نباشد. هر فصل از کتاب که نوشته میشد، فرانک شیرن آنرا میخواند و تأیید میکرد. در پایان هم تمام متن را دوباره خواند و تأیید کرد.
قسمتی از کتاب شنیدهام خانهها را رنگ میکنی:
قبلاً فیلم «در بارانداز» را دیده بودم و خیال میکردم لااقل به باحالیِ مارلون براندو در آن فیلمام. به راس گفتم میخواهم وارد کارهای اتحادیه شوم. توی کافهای در جنوب فیلی نشسته بودیم. هماهنگ کرده بود جیمی هافا از دیترویت تماس بگیرد. او تماس گرفت و راسل گوشی را به من داد. اولین چیزیکه جیمی به من گفت، این بود: «شنیدهم خونهها رو رنگ میکنی!» منظور از «رنگ» همان خونی بود که وقتی به کسی شلیک میکردی روی دیوار یا زمین میپاشید. جواب دادم: «حتی نجاری هم میکنم.» این جملهای بود برای اشاره به تابوت؛ و اینکه جنازه را هم خودت ناپدید میکردی.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.