سبد خرید

شعله مرموز ملکه لوآنا

ناشر : خوبدسته: , ,
موجودی: 2 موجود در انبار

43,000 تومان

جامباتیستای شصت‌ساله، فروشندۀ کتاب‌های عتیقه، پس از سکتۀ مغزی از کما بیرون آمده و می‌فهمد بخشی از حافظه‌اش را از دست داده است. او تمام وقایع تاریخی، مسائل ریاضی و متن‌های ادبی‌ای را که خوانده به یاد دارد اما تنها چیزی یادش نمی‌آید تجربه‌های شخصی‌اش است، آن هم در شرایطی که دو روز قبل از سکته، یکی از دوستانش خبر بسیار مهمی به او داده.

2 عدد در انبار

تعداد:
مقایسه



برچسب:

شعله مرموز ملکه لوآنا

درباره نویسنده اومبرتو اکو:

اومبرتو اکو (Umberto Eco) نویسنده کتاب شعله مرموز ملکه لوآنا، زاده‌ی ۵ ژانویه ۱۹۳۲ و درگذشته ی ۱۹ فوریه ۲۰۱۶، نشانه شناس، فیلسوف، متخصص قرون وسطی، منتقد ادبی و رمان نویس ایتالیایی بود. اکو پس از گرفتن مدرک دکترا در دانشگاه تورینو، در دانشگاه های میلان، فلورانس، بولونیا و کولژ دو فرانس تدریس کرد.اومبرتو اکو بیشتر به عنوان رمان نویس معروف است. درحالی که او در وهله ی اول یک نشانه شناس و فلسفه دان است و در برابر بیش از ۴۰ کتاب علمی و صدها مقاله، تنها ۵ رمان نوشته است. وی یکی از مهم ترین و پرکارترین اندیشمندان و روشنفکران دنیای معاصر به شمار می رفت و از جمله مهم ترین زبان شناسان و نشانه شناسان ساختارگرا بود. اکو از طرفداران گفتگوی میان شرق و غرب به شمار می رفت و از هواداران افزایش ارتباطات و فهم متقابل در محیط بین المللی بود و علاقه ی زیادی به زبان بین المللی اسپرانتو داشت.

اکو مدتی رئیس دانشکده ی انسان شناسی دانشگاه بولونیا بود. او همچنین متن های آکادمیک فراوانی در زمینه ی فلسفه، نشانه شناسی، نقد ادبی و کتاب هایی برای کودکان نوشت. سیارک ۱۳۰۶۹ به نام اوست.اومبرتو در شهر آلساندریا در استان پیدمونت به دنیا آمد. پدرش جولیو که در خانواده ای با ۱۳ فرزند بزرگ شده بود، قبل از آن که به جبهه ی جنگ جهانی دوم برود، حسابدار بود. در طول جنگ، اومبرتو و مادرش جیووانا در دهکده ی کوچکی در کوه های پیدمونت زندگی می کردند. اکو پس از جنگ برای مطالعه ی فلسفه ی قرون وسطی و ادبیات وارد دانشگاه بولونیا شد.

در سال ۱۹۵۴ مدرک لیسانس خود را با پایان نامه ای که درمورد توماس آکویناس با عنوان مسایل زیبایی شناسی در اندیشه ی توماس قدیس نوشته بود، دریافت کرد. در همان سال اعتقاد به خدا را کنار گذاشت و از کلیسای کاتولیک خارج شد. او در سال ۱۹۵۶ با بسط دادن تز دکترای خود اولین کتابش را با نام «مسائل اخلاقی سنت توماس» منتشر کرد.در سال ۱۹۵۹ کتاب تکامل زیبایی شناسی سده های میانه را منتشر کرد. کتابی که در حکم تکامل رساله ی پیشین اوست. کتاب سوم او در این مورد، حدود سی سال بعد در سال ۱۹۸۷ با عنوان «هنر و زیبایی در زیبایی شناسی سده های میانه» است.

در سال ۱۹۶۱ وی در دانشگاه های تورینو، میلان و فلورانس و بولونیا فلسفه و نشانه شناسی تدریس کرد. اثر گشوده کتابی که با موضوع هنر مدرن در سال ۱۹۶۲ منتشر شد شهرت وی را آغاز نمود.اکو در سپتامبر ۱۹۶۲ با رناته رامگه، معلم هنر آلمانی، ازدواج کرد و از او یک پسر و یک دختر دارد. او در آپارتمانی در میلان و یک خانه ی ویلایی در ریمینی سکونت داشت؛ در اولی کتابخانه ای با ۳۰ هزار جلد کتاب و در دومی کتابخانه ای ۲۰ هزار جلدی وجود دارد. اومبرتو اکو بیش از ۳۰ دکترای افتخاری از دانشگاه های مختلف دنیا دریافت کرد.اومبرتو اکو در ۱۹ فوریه ۲۰۱۶ به علت سرطان لوزالمعده در منزلش در میلان درگذشت.

درباره کتاب شعله مرموز ملکه لوآنا:

چه اتفاقی می‌افتاد اگر خاطرات ما ناپدید می‌شدند و مجالی دست می‌داد که با ذهنی پاک و خالی مانند یک کودک زندگی را دوباره شروع کنیم. این موقعیت استثنایی چیزی نیست جز از دست دادن حافظه و تعلیق در مه فراموشی این داستان تصویری گویا از این واقعیت است که انسان بدون داشتن جای پایی محکم در خاطرات روزمره قادر به یافتن معنای خود نیست. احساس پوچی و تنهایی ناشی از این واقعیت قهرمان داستان را دیوانه وار به جست وجوی گذشته اسرار آمیز خود سوق می‌دهد.

در رمان شعله مرموز ملکه لوآنا با قلم گیرای نویسنده، قدم به قدم با یامبو همراه می‌شویم، به دنبال سرنخ‌ها می‌گردیم و به روزهای گذشته‌ی زندگی او سفر می‌کنیم. در سفری که به روزهای کودکی و نوجوانی او داریم، تاریخ، جامعه، فرهنگ و اتفاقات ایتالیا در طول دهه‌های اخیر را مرور می‌کنیم و دید عمیقی نسبت به این کشور تاریخی به دست می‌آوریم. طی همین جریانات، همزمان در جستجوی تکه‌های گمشده‎‌ی پازل زندگی یامبو نیز برمی‌آییم و می‌بینیم که او با بازآفرینی گذشته‌ای که داشته، از نو با خود، شخصیت واقعی‌اش، شغلی که داشته، خانواده و اطرافیانش آشنا می‌شود و عشقی را کشف می‌کند که یادگار روزهای دور است.

روایت اول شخص داستان باعث شده تا نزدیکی بیشتری میان یامبو و خواننده‌ی کتاب احساس شود. همین موضوع هم می‌تواند مخاطب را به این باور برساند که فرار از روزهایی که از سر گذرانده، آسان‌ترین اما احتمالاً بدترین راهی‌ست که می‌تواند انتخاب کند. این فرار و فراموشی، خواه خواست انسان باشد و خواه جبر زندگی، انسان را به جایی خواهد رساند که هیچ شناختی از خود و هویتش نداشته باشد. جایی که ترجیح افراد، بازیابی خاطرات و به دنبال آن بازیابی هویت خود خواهد بود.

حتی پیش از خواندن کتاب شعله مرموز ملکه لوآنا، پیش‌بینی گریزی که اومبرتو اکو به نکات روانشناختی و فلسفی در باب حافظه، گذشته و زندگی در این کتاب می‌زند، چندان دشوار نیست. درست است که شهرت اکو در زمینه‌ی رمان‌نویسی زبانزد است، اما دانشی که وی در زمینه‌ی فلسفه دارد، چه بسا از دانش و استعدادش در حیطه‌ی داستان‌نویسی نیز بیشتر باشد. از این روست که در اکثر آثار اکو، ردّی از نکات علمی و فلسفی می‌بینیم که در لایه‌های داستانی پوشانده شده‌اند. در راستای همین بحث، می‌توان به دو کتاب «آنک نام گل» و «آونگ فوکو» اشاره کرد که حاوی مضامین بدیع فلسفی و روانشناختی‌اند.

قسمتی از کتاب شعله مرموز ملکه لوآنا:

انگار از یک خواب طولانی بیدار شده بودم و بااین‌حال هنوز در یک خاکستری غلیظ غوطه‌ور بودم. شاید هم بیدار نبودم و داشتم خواب می‌دیدم. رؤیای عجیبی بود. خالی از تصویر و مملو از صدا. انگار نمی‌دیدم اما صداهایی را می‌شنیدم که به من می‌گفتند چه‌چیزی را باید ببینم. می‌گفتند که من در امتداد کانال‌هایی که هر چشم‌اندازی در آن محو می‌شود، چیزی جز بخار نمی‌بینم. بروژ، به خود می‌گفتم در بروژ هستم. آیا تابه‌حال به بروژ، شهر مرده، رفته بودم؟

همان‌جا که مه مثل دودِ عود در خواب، در میان برج‌ها شناور است؟ شهری خاکستری و غمگین، همانند گوری آراسته با گل‌های داوودی، شهری که مه، مثل پرده‌ای زینتی از سردر خانه‌هایش آویزان است. روحم شیشه‌های تراموا را می‌شست تا خود را در مه سیال چراغ‌های جلو غرق کند. مه، خواهر پاک‌دامن من… مهی غلیظ و کدر، دربرگیرندۀ همهمه‌ها و پدیدآورندۀ اشباح… سرانجام به پرتگاهی عظیم رسیدم و پیکر تنومندِ در کفن پیچیده‌ای را دیدم که چهره‌اش همچون سپیدی برف پاک و منزه بود. من آرتور گوردن پیم هستم.

مه را می‌جویدم. اشباح از کنارم می‌گذشتند، به‌نرمی مرا لمس می‌کردند و ناپدید می‌شدند. چراغ‌های دوردست مثل شعله‌های لرزان و کم‌سوی شمع‌های افروخته در گورستان سوسو می‌زدند.

یک نفر بی‌سروصدا کنار من راه می‌رود، انگار پابرهنه است و روی پنجه، بدون کفش و دمپایی راه می‌رود، لایه‌ای از مه روی گونه‌ام می‌خزد، یک مشت آدم مست، انتهای کشتی عربده می‌کشند. کشتی؟ این را من نمی‌گویم، صداها می‌گویند.
مه تا روی پنجه‌های گربۀ کوچک می‌آید. مهی چنان که گویی جهان را سراسر پاک کرده بود.

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

مترجم

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1402

تعداد صفحات

447

زبان

موضوع

,

شابک

9786227543698

وزن

420

جنس کاغذ

عنوان اصلی

The Mysterious Flame of Queen Loana
2004

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “شعله مرموز ملکه لوآنا”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...