شتابان زیستن
درباره نویسنده بریژیت ژیرو:
بریژیت ژیرو (Brigitte Giraud) نویسنده کتاب شتابان زیستن، در سال 1960 در الجزایر (شهر سیدی بِل آبِس) به دنیا آمده است و امروز در لیون زندگی میکند. ژیرو پس از تجربهی کارهای مختلفی چون کتابفروشی، روزنامهنگاری و ترجمه، خودش را تماماً وقف نوشتن کرده و به مدت سیزده سال مشاور جشنوارهی ادبی شهر برون بوده است. او دبیر مجموعهی ادبی «لا فوره» در انتشارات استوک است، جایی که همهی کتابهای خودش هم منتشر شده است.
درباره کتاب شتابان زیستن:
روایتِ این کتاب در تمام قسمتها و در گوشه گوشه خود به موضوعی مهم میپردازد و آن هم این است که زندگی چطور میتواند در جاهایی آنقدر حساس و آسان و در جاهایی آنقدر پیچیده و غیر قابل وصول باشد. حقیقتا چه چیزهایی زندگی را قابل تحمل کرده است و دقیقا آدمی با کمک چه چیزهایی میتواند در برابر مصیبتها محکم بایستد و چطور نمیتواند گاهی حتی شادیها را مدیریت کند. در سرتاسر کتاب از استعارهها و کنایهها استفاده شده است. عنوان کتاب هم شاید اشاره دارد به ترانهای تحت عنوان «زندگی سریع» که مطمئنا به گذر زمان و امکان اتمام زندگی در عنفوان جوانی اشاره دارد. در حین مطالعه کتاب سوالهای زیادی ذهن خواننده را به خود معطوف میکند. سوالهایی که در عین ساده بودن مضامین مهمی را شامل میشود. ما چطور زندگی میکنیم؟ چقدر گذر زمان برایمان اهمیت دارد و چطور این گذر شتابزده را مدیریت میکنیم؟
مواجهه با مرگ نکته مهم دیگریست که ژیرو در این کتاب به آن پرداخته است. اصولا مرگ موضوع مهمی چه در زندگی انسانی و چه در پرداختن به آن در ادبیات داستانی است. مواجه با موضوع مرگ از نگاه ژیرو امری خطیر به حساب آمده است. مدیریت و تعادل بخشیدن به امور زندگی امروزی هم موضوعی است که ژیرو به آن پرداخته است و نشان داده است که جزو دغدغههای او به حساب میآید. «…آخر هفتهای که کلیدها را گرفتیم به یاد دارم، انگار که هدیهای باشد، بازی نور ماه ژوئن روی دیوارهای کاهگلی را به یاد دارم، در بزرگ چوبی با چارچوب قدیمی اش که باید با ضرب دست باز میکردیم را به یاد دارم و آن کلید سنگین که در قفل زنگ زده بد میچرخید… .
پرسشهای ژیرو از خود، که عناوین اصلی فصول کتاب را شکل میدهد بستر زائیده شدن درامی است که در آن جزئیات زندگی به چالش گرفته میشود و ذهن آدمی را همواره حول محور کوتاه بودن زمان برای اجابت کردن همه خواستهها و آرزوهای انسانی میچرخاند. کتاب شتابان زیستن دقیقا تمام المانهای درام از نگاه ارسطو را داشت و این به زعم من بسیار جذاب و هیجانانگیز بود. طرح کلی داستان، شخصیتها، تم داستان، دیالوگ ها و صحنهآرایی. درست مثل پردههایی از زندگی که میشود در آن زندگی کرد و با آن همذاتپنداری. راوی کتاب اول شخص است و زندگی را با تمام جزئیاتش مرور میکند. فلشبکهای داستان به جا و در مکان مناسب اتفاق میافتد و خواننده را به مرور و رفته رفته با وقایع رخ داده در زندگی راوی آشنا میسازد.
قسمتی از کتاب شتابان زیستن:
گاهی برای بازسازی خطوط چهرهات در ذهن ناچار میشوم تمرکز کنم. هرگز تصور این یکی را نمیکردم. برای این که به تمام جزئیات دست پیدا کنم. برای تجسم نگاهت باید صحنۀ بسیار خاصی را جلوی نظر بیاورم. اینها را راجع به چشمهایت نمیگویم که شدتِ مخمل سیاهشان را از برم، راجع به نگاهت میگویم. باید تمرکز کنم و آن لحظهای را که با ذهن عکاسی کرده بودم ظاهر کنم، یادم هست آن لحظه به خود گفته بودم: «برای روز مبادا».
گمانم همه این کار را میکنند. ثبت یک تصویر. برای روز مبادا.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.